تاریخ انتشار :شنبه ۱۵ میزان ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۲۰
کد مطلب : 50082
چرا نتوانیم از خاک و حیثیت خویش دفاع کنیم؟!
افغانستان یک کشور با تاریخچه درخشان و طولانی و تمدنی به یاد ماندنی و مردم آن یک ملت است با دارا بودن تمامی شاخصه های یک ملت به علاوه شجاعت و تهور ستودنی و حیرت انگیز در تمامی قرون و اعصار گذشته و حال و آینده.
پیش از آنکه حامد کرزی رییس جمهور کشور، از قهرمانی ها و دلاوری های این ملت سربلند یادآوری کند، ذهن و حافظه تاریخ و ملت ها، به روشنی، رشادت ها و جنگ آوری های این ملت آزاده و سربلند را به یاددارند و اینکه دشمنان این آب و خاک، نه یک بار که چندین بار، دماغ آنان به خاک مذلت و خواری مالیده شده است.
آنهم نه دشمنانی چون پاکستان و طالبان پاکستانی و غیر آن، که دشمنانی به مراتب قوی و مجهزتر از آنان! دشمنانی چون بریتانیای کبیر که به قولی،" آفتاب در قلمرو امپراتوری آن غروب نمی کرد." و دشمن بزرگ و قدرتمندی چون اتحاد جماهیرشوروی سابق، که آفتاب غرور و تکبر هردو ابرقدرت وقت، به دست با کفایت رادمردان این سرزمین، برای همیشه غروب کرد.
آیا تا به حال مردم افغانستان از خود پرسیده اند که در برابر ارتش و اردوی بریتانیای کبیر و شوروی ابرقدرت، پابرهنگان افغان، از چه تجهیزات و سامان آلات مدرن نظامی برخوردار بودند که توانستند اردوهای تا به دندان مسلح انگلیس و روس را با شکست مفتضحانه روبه رو کنند؟!
اساساً این پرسش را به این گونه باید مطرح کرد که مردم افغانستان آن روز با آنکه تجهیزاتی جز اسلحه سبک و ابتدایی در دست نداشتند، چگونه توانستند دو ابر قدرت غربی و شرقی را سر جایش نشانده و آنان را از تجاوز به افغانستان نادم و پشیمان کنند و اما حالا که تجهیزات نسبتاً بهتری هم در اختیار دارند و ابرقدرتی هم مانند امریکا و شرکای آن در ظاهر به کمک این دولت و ملت شتافته، در برابر کشوری مانند پاکستان- که افغان ها هیچ وقت روی آن حساب نمی کردند و در برابر امریکا و روس و بریتانیا، ابداً به قدرت و توانایی آن توجه نداشتند،- عاجز و درمانده شده اند؟!
صرف نظر از پاسخ های متعددی که می توان به این پرسش داد، به نظر می رسد این سوال پاسخ معنوی را در خود نهفته دارد. هر کسی هر چیزی می خواهد بگوید و هر تحلیل گری هر گونه که می خواهد تحلیل و تفسیر کند؛ اما آنچه از منظر ما با واقعیت و حقیقت تطبیق می کند، مشکل دولت و ملت افغانستان، مشکل دالرها و یوروهای مشکوک و حرامی بود که با ده ها انگیزه و اهداف استعماری و شیطانی، وارد کشور و دسترخوان های دولتمردان و برخی از مردم افغانستان شد.
علمای اخلاق و تربیت می گویند و احادیث و روایاتی نیز در زمینه وجود دارد که می گوید: هر گناهی و از جمله لقمه حرام، تاثیرات فوق العاده مخرب و ویرانگری در روح و جان آدمی به جای می گذارد که از آن به عنوان تاثیرات وضعی گناه یاد می شود.
مسلماً یکی از تاثیرات خوردن لقمه حرام، تمکین و کرنش انسان مسلمان در برابر کفار و مشرکان است. اثر دیگر، ترس مسلمانان از یهودی ها و مسیحیان منحرف و جنگ طلب است! اثر بعدی، خمودی و بزدلی در برابر دشمنان اسلام است؛ بزدلی و ترسی که کار را به جایی می رساند که انسان مسلمان گمان می کند که در صورت قطع توجه امریکا و غرب، دیگر کار دولت و ملت افغانستان تمام است و این کشور، با این مردم مجاهد و سلحشور و با آن پشتوانه و تاریخچه درخشان و تمدن آفرین، پس از خروج نیروهای خارجی، حتی یک هفته هم در برابر ارتش و ایادی پاکستان، نمی توانند مقاومت کنند!!
البته ما به هیچ عنوان مخالف حضور طالبان افغانستانی در بدنه قدرت و حکومت نیستیم و این آرمان و آرزوی هر فرد افغان است که برادران آنان اعم از طالب و غیر طالب، همگی بر گرد افغانستان واحد و متحد و البته در تحت عنایات خداوند متعال و در زیر یک بیرق، جمع شوند و کشور و نظامی را پایه گذاری کنند که در آن حقوق همه ساکنان کشور و با توجه به نظام عادلانه اسلامی، تنظیم و مراعات شود.
ما نیز در این جهت، با رییس جمهور اسلامی کشور، همصدا و همدل هستیم و از همه ی افغان ها صادقانه می خواهیم که به ندای محزون و اندوهناک پدر و مادر وطن گوش جان فرا داده و با کنار گذاشتن تمامی آرایه ها و پیرایه های فکری و سلیقه ای، دست در دست هم داده و برای ساختن کشوری تلاش کنند که در آن، هیچ جایی برای بدخواهان افغان و افغانستان اعم از خارجی ها و بعضی از همسایگان بدخواه وجود نداشته باشد.
به نظر می رسد زمان آن رسیده باشد که دولتمردان و ملت ما همگی، خار و گیاه و علف بخورند و بار ببرند؛ اما زیر بار منت خارجی ها و همسایگان نروند. تا آنجا که به ملت مربوط می شود، این ملت، همواره آماده سختی کشیدن است و این معنی را در عرض و طول تاریخ پرافتخار خویش، به دفعات ثابت کرده اند.
این ملت در همین چهار دهه اخیر نیز، امتحانات و ابتلائات سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته است و ثابت کرده است که خار می خورد و بار خود را خود می برد و بار دوش دیگران نمی شود. اما آیا دولتمردان ما که دالرها و یوروهای حرام، پرده ای شده و پیش چشمان آنان قرار گرفته، توان، جرئت و جسارت همگامی با ملت و مردم سخت کوش خود را دارند؟! که اگر دارند، بسم الله، این گز و این میدان! به نظر می رسد یگانه راه خلاصی دولت و ملت افغانستان، از فتنه جویی های خارجی ها و پاکستانی ها، اتکال به قدرت و رحمانیت خداوند متعال و اعتماد به امکانات و سرمایه های ملی و نیز دلگرمی به روحیه دلاوری و حماسی مردم افغانستان است که اگر چنین شد، پاکستان که سهل است که حتی نیرومندترین قدرت و دولت روی زمین نمی تواند به افغانستان و دولت و ملت شجاع و مسلمان آن، چپ نگاه کند.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - سرویس تحلیل و پژوهش اخبار
https://avapress.com/vdcew78n.jh87vi9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما