امریکا از چندی بدینسو رهبری ائتلاف دیگری زیر نام مبارزه با تروریزم در خاور میانه و مشخصا در عراق و سوریه را به عهده گرفته است؛ این در حالی است که با امضای پیمان امنیتی میان افغانستان و امریکا، با وجود آنکه فعالیت های تروریستی در کشور به شدت افزایش یافته و همسایه جنوبی نیز که متهم ردیف اول در حمایت از تروریزم است، تغییری در موضع خود در زمینه تعلیم، تجهیز و گسیل تروریزم به افغانستان ایجاد نکرده، به باور تحلیلگران، امریکا ماموریت مبارزه با تروریزم خود در کشور ما را عملا پایان یافته می داند.
در همین رابطه، آنتونی کردسمن؛ عضو مرکز استراتژیک و تحقیقات بین المللی در امریکا می گوید در زمانی که طالبان در حال پیشرفت هستند و میزان تلفات غیر نظامیان نیز در افغانستان افزایش یافته، امریکا هنوز هیچ استراتژی روشنی در مورد افغانستان ترتیب نداده و متحدان امریکا نیز طرح واضحی برای سال های بعد از ۲۰۱۴ که سال های انتقال در این کشور است، ندارند.
کردسمن در مقاله ای در نشریه بیزنس اینسایدر نوشته که امریکا در افغانستان با خطر ایجاد خلأ استراتژیک رو به رو است.
به نوشته این کارشناس مسایل استراتژیک، پاکستان می تواند در جنگ افغانستان جزء مهم یک راهبرد پیروزی باشد؛ اما امروز خود پاکستان با بحران جدی سیاسی روبه روست و با طالبان در داخل خاک خود دست به گریبان است.
از سوی دیگر عده بسیار کمی از امریکایی ها پاکستان را یک متحد فعال و خوب می شمارند و شمار زیادی از آنها بر این باور اند که بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ پاکستان ظاهراً در ائتلاف با امریکا همراه شد؛ اما این کشور، متحدی است که تمایلی به فعالیت ندارد و اداره استخبارات نظامی آن کشور آی اس آی را جزئی از دشمن به شمار می آورند.
این در حالی است که در افغانستان نیز کم نیستند شمار کارشناسانی که نظر این ناظر امریکایی را در مورد خلأ استراتژیک و همچنین دوگانه رفتاری پاکستان به ویژه سازمان جاسوسی آن کشور در برخورد با تروریزم و مبارزه با تروریزم تایید می کنند.
به باور این کارشناسان، امریکا در حالی رهبری ائتلاف تازه ای برای مبارزه با تروریزم در خاور میانه را به عهده گرفته که در مبارزه با تروریزم در افغانستان، عملا ناکام مانده و زمینگیر شده است؛ زیرا پس از ۱۳ سال از حضور سنگین هزاران نظامی خارجی به بهانه مبارزه با تروریزم در افغانستان، این کشور امروزه بیش از هر زمان دیگری با تروریزم دست به گریبان است و مردم، تروریزم و ناامنی را اصلی ترین چالش امروز خود می دانند؛ بنابراین، دلیلی روشن تر از این، برای ناکامی پروژه مبارزه با تروریزم امریکا و متحدانش در افغانستان، لازم نیست.
البته پیش از این نیز دولت به رهبری رییس جمهور کرزی بارها به امریکا در زمینه تغییر جغرافیای جنگ با تروریزم، توصیه کرده بود؛ اما این امر، هرگز مورد توجه امریکا و متحدانش قرار نگرفت.
از نظر مردم و دولت پیشین افغانستان، امریکا در مبارزه با تروریزم، راه را اشتباه رفت. آقای کرزی بارها به امریکایی ها گوشزد کرد که تروریزم در شهرها و روستاهای افغانستان نیست؛ بلکه لانه های اصلی تروریست ها در آنسوی مرز است؛ تعبیری که اشاره به مناطق قبیله نشین پاکستان داشت؛ اما خود آقای کرزی به لحاظ منطقی، پاسخی برای این پرسش نداشت که وقتی تروریزم در پاکستان لانه دارد؛ پس چرا او با امضای پیمان های پی در پی، به نیروهای نظامی خارجی در خاک افغانستان، پناه و پایگاه می دهد؟!
نکته مهم دیگر در زمینه ناکامی امریکا در مبارزه با تروریزم در افغانستان و پاکستان و رویکرد عجولانه این کشور به مبارزه با تروریزم در خاور میانه، عدم کمک صادقانه به نیروهای امنیتی افغانستان است.
امریکا عملا کاری در راستا انجام نداده و به باور کارشناسان مسایل نظامی، هنوز این نیروها به اندازه کافی در برابر تهدیدهای تروریستی، توانمند نیستند. آنها از میان لوازم یک نبرد پیروزمندانه با تروریزم فقط روحیه بالا، شجاعت و تعهد ملی را دارند؛ ولی از سلاح، نیروی هوایی، آموزش و منابع مالی کافی که از دیگر لوازم اصلی یک نبرد واقعی است، برخوردار نیستند.
آگاهان هشدار می دهند گه اگر امریکا نیروهای امنیتی افغانستان را به حال خود رها کند و به تعهدات خود در زمینه تجهیز، آموزش و تقویت آنها عمل نکند، افغانستان نیز به وضعیت عراق دچار خواهد شد.
بر اساس توافقنامه امنیتی میان کابل و واشنگتن، قرار است نیروهای امریکایی قبل از آغاز سال ۲۰۱۷ میلادی افغانستان را ترک کنند.
بروس ریدل؛ کارمند سابق اداره جاسوسی امریکا و از آگاهان انستیتوت تحقیقاتی بروکینکر به آژانس خبری فرانس پرس گفته است، خروج همه نظامیان امریکایی از افغانستان به معنای یک عراق دیگر است.
به گفته وی، خروج تمام نیروهای امریکایی در سال ۲۰۱۷ میلادی از افغانستان، روی ماموریت واشنگتن در آن کشور تاثیر خواهد گذاشت.
اما این، نظر یک کارمند سابق اداره جاسوسی امریکاست و از دید کارشناسان مستقل، لزوما نمی تواند منافع و حاکمیت ملی افغانستان را نیز مد نظر داشته باشد.
براساس دیدگاه های کارشناسان مستقل، امریکا تا ابد نمی تواند به بهانه کمک به افغانستان در مقابل تروریست ها در این کشور، حضور نظامی داشته باشد و این در درازمدت با توجه به سابقه استعمارستیزی مردم افغانستان از یکسو و قدرت گیری کشورهای رقیب امریکا مانند روسیه و چین در سطح جهان از سوی دیگر، برای واشنگتن درد سرساز خواهد بود؛ بنابراین، امریکا به جای فکر کردن به یک حضور درازمدت و دایمی در افغانستان، باید برای تقویت نیروهای مسلح ملی این کشور، تدابیری را روی دست گیرد؛ تا در نهایت، مردم افغانستان نیز به این نتیجه برسند که بدون نیاز به سلطه یک قدرت خارجی می توانند خود مشکلات امنیتی خود را حل و مهار کنند.
در همین زمینه، پاول ایتن؛ جنرال بازنشسته و فرمانده پیشین نیروهای امریکایی در عراق به فرانس پرس گفته است:"ایالات متحده باید طوری نیروهای افغان را آموزش دهد که آنها به ستون ملی مبدل شوند."
این معقول ترین راه برای پایان ماموریت امریکا در افغانستان و در کنار آن، تامین همزمان امنیت و حاکمیت ملی این کشور است.
البته همه این برنامه ریزی ها می بایست با توجه به چشم اندازی صورت گیرد که در چارچوب آن، میزان خطر رشد افراط گرایی و تروریزم در افغانستان و منطقه نیز مورد توجه قرار گیرد.
به عنوان نمونه، یک فرمانده ارشد امریکایی در افغانستان اخیرا حضور شبه نظامیان داعش در این کشور را قابل تایید ندانسته است.
جنرال جان کمپل؛ فرمانده کل نیروهای ائتلاف بین المللی در افغانستان، در نخستین مصاحبه خود از زمان تصدی این سمت در ماه گذشته، گفته است که "اطلاعات معتبری" در دست نیست که نشان دهد نفرات داعش در افغانستان نیز فعالیت دارند.
این در حالی است که هفته گذشته درگیری سنگینی در ولسوالی اجرستان غزنی، روی داد و در پی آن، گزارش هایی انتشار یافت حاکی از اینکه شبه نظامیان مسلح وفادار به داعش، گروهی از غیر نظامیان را گردن زده اند. این گزارش ها رسما از سوی مقام های محلی غزنی نیز تایید شد.
جنرال کمپل اما گفته است که گزارش های مربوط به گردن زدن و سر بریدن در غزنی "مبالغه آمیز" بوده است.
با اینهمه کارشناسان می گویند که با توجه به ارتباطاتی که میان القاعده و طالبان وجود دارد، ظهور گروهی وفادار یا شبیه به داعش در این منطقه نیز دور از انتظار نیست و به همین منظور، آنها هشدار می دهند که روزی فرانرسد که رییس جمهور امریکا بار دیگر در یک اعتراف تلخ، ناگزیر شود بگوید آنها خطر داعش در افغانستان را دست کم گرفته بودند!
یکی از کم هزینه ترین و منطقی ترین راه های پیشگیری از وقوع این پشیمانی خفت بار، نه توسعه سلطه نظامی خارجی؛ بلکه تقویت نیروهای امنیتی بومی است؛ امری که تاکنون امریکا به آن اقبالی نشان نداده است و در مقابل، تنها با راه اندازی مبارزات انحرافی و گمراه کننده با تروریزم، بقایای تروریزم فعال در افغانستان و پاکستان را به حال خود واگذاشته است.