خشونت هاعلیه کودکان در سال جاری افزایش چشمگیری داشته است.
غزنی از جمله شهرهایی با اقتصاد نه چندان توانمند است که بیشترین نیروی کار آن را اطفال و کودکان تشکیل می دهند.
اطفالی که به علل مختلف از رفتن به مکتب و فراگرفتن علم بازمانده اند.
عوامل زیادی هست که فرزندان این دیار عنوان کودکان کار را بگیرند؛ فقر و جنگ هایی که باعث شده اولیای شان را از دست بدهند و خود را از کودکی مردان نان آور خانه فرض کنند. محیطی که کودکان در آن کار می کنند هرگز مناسب کسانی نیست که به سن قانونی کار نرسیده اند.
عبدالکریم نوروزی؛ رییس کار و امور اجتماعی غزنی خشونت های سال جاری علیه کودکان کار را بی سابقه می خواند و می گوید که خشونت هاعلیه کودکان در سال جاری افزایش چشمگیری داشته است.
وی علت اساسی این خشونت ها را ناآگاهی مردم از حقوق کودکان و همچنین جنگ نی داند.
به گفته نوروزی، طی سال جاری ۵۴ قضیه خشونت و تجاوز بر کودکان در غزنی ثبت شده است که خشونت هایی چون ۱۸ قضیه کارهای شاقه مانند رانندگی و امثال آن، یک قضیه آلودگی به مواد مخدر و ۲ قضیه تجاوز جنسی ثبت شده است که به گفته وی، عاملین آن دستگیر شده اند. ۲۳ قضیه منازعه و جنگ و فرار از منزل بوده است که تاکنون فقط یک مورد فرار از منزل را ریاست کار و امور اجتماعی غزنی توانسته کشف و تحت مراقبت های پرورشگاهی قرار دهد و یک قضیه هم ادعای لواط وجود داشته است.
این گفته ها و آمارها در حالی ارائه می شوند که شفاخانه تداوی معتادین، شمار کودکان آغشته به مواد مخدر را بیشتر از کل آمار خشونت هایی می داند که در طول سال جاری علیه کودکان از سوی ریاست کار و امور اجتماعی ثبت شده است. محمد نیکزاد؛ سرپرست کارخانه یک کلوچه پزی ۱۸ نفری در غزنی به خبرنگار آوا می گوید که بیشترین نیروی کار این کارخانه را کودکان زیر سن ۱۳ سال تشکیل می دهند.
نیکزاد از کارگران کم سن و سالش بیشتر از بزرگسالان راضی به نظر می رسد. وی دلیل آن را سر به زیر بودن و بیشتر کار کردن کودکان می داند.
همچنین وی می گوید معاش ماهوار کارگرانش از ۱۰۰۰ افغانی به بالاست.
مهدی ۸ ساله کارگر همین کلوچه پزی، چندان از کارش راضی نیست و ناامنی و فقر در جامعه را علت اصلی کار کودکان می داند.
او می گوید که وضعیت بد معیشتی خانواده اش، او را مجبور کرده؛ تا کار کند. مهدی می گوید که یکسال مکتب خوانده و پس از آن، به خاطر کار نتوانسته درس بخواند.
داود ۱۱ ساله نیز می گوید مشکلات فراوانی دارد. او می گوید که حاضر است؛ تا آخر عمر کار کند؛ ولی ایکاش پدر و مادرش را از دست نمی داد.
او می گوید ۲ سال است موتر حامل پدر و مادرش را در شاهراه کابل-غزنی ماین زده و او از آن زمان تاکنون سرپرستی دو خواهر و یک برادر کوچکش را به عهده دارد.
داود، مشکلات اقتصادی فراوانی دارد که رنجش می دهد. او می گوید ماهانه ۳۵۰۰ افغانی دستمزد می گیرد که ۱۵۰۰ آن را کرایه خانه می دهد. او تمام مشکلات ایجاده شده را از ضعف دولت می داند.
به گفته وی، او مجبور است ماهی چند شب را ۲۴ ساعت شبانه روز کار کند؛ تا به گفته خودش کمی از مشکلاتش کاسته شود.
داود در اوقات دلتنگی، نقاشی می کشد. او دوست دارد نقاشی بیاموزد.
علیرضا؛ شاگرد یک تعمیرگاه موترهای باربری است. او می گوید در هیچ جای دنیا سن کار زیر ۱۸ سال نیست و تنها در افغانستان است که کودکان از ۴ سالگی شروع به کار می کنند.
او از برخورد بد صاحبکارش شاکی است و می گوید هفتهای ۲۰۰ افغانی مزد می دهد و چندین برابر از ما کار می کشد.
به گفته وی، اکثر شب ها تا دیروقت شب کار می کند بدون اینکه مزد اضافه کاری اش را دریافت کند.