اسلام در همه جوانب و با توجه به ساختار روحی و روانی زن رعایت حقوق زنان را کرده است ولی زن غربی بر اثر ستم و فشاری که بر او وارد میشود برای گرفتن حقوق از دست رفته اش تلاش و تظاهرات میکند.»
هشت مارس؛ به نام «زنان» به کام....؟!
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهدمقدس - سرویس امورزنان , 8 حوت 1390 ساعت 19:50
اسلام در همه جوانب و با توجه به ساختار روحی و روانی زن رعایت حقوق زنان را کرده است ولی زن غربی بر اثر ستم و فشاری که بر او وارد میشود برای گرفتن حقوق از دست رفته اش تلاش و تظاهرات میکند.»
در آستانه هشت مارس هستیم، روزی که مدعیان «دفاع از حقوق زن» این روز را به نام «زنان» نامگذاری کرده اند. در افغانستان هم هستند کسانی از فعالان حقوق زن که این روز را گرامی میدارند، اما آیا جامعه اسلامی و دین محور افغانستانِ ما می تواند پذیرای فرهنگ هشت مارس باشد؟
در این گزارش به دنبال جواب این سوال هستیم.
بیش از صد سال پیش، در هشت مارس زنان کارگر کارخانجات بافندگی و نساجی شهر نیویورک به دلیل پایین بودن سطح دستمزدهای شان تظاهرات کردند که با دخالت پلیس و نیروهای امنیتی این تظاهرات خاموش شد. این واقعه در سال 1875 زمینه ای را فراهم آورد تا سایر زنان کارگر نیز درایالات متحده به نبرد علیه سرمایه داری کشور آمریکا ترغیب شوند.
پس از آن در سال 1908 حزب سوسیالیست آمریکا کمپینی را به قصد برخوردار شدن زنان از حق رأی سازمان داد، در کنگره سوسیالیست ها که سال 1910 در کپنهاک دانمارک برگزار شد، کلارا زتکین زن کمونیست آلمانی، هشت مارس را به عنوان روز جهانی زن پیشنهاد کرد که به تصویب کنگره مذکور رسید. در نتیجه این فعالیت ها سرانجام در 1977یونسکو هشت مارس را روز جهانی زن نامگذاری کرد.
گزارش ها حاکی از این است که در سالهای اخیر عده ای از فعالان حقوق زن درافغانستان سعی دارند این روز را به عنوان نماد روز زن مطرح نمایند، اما سوال اساسی اینجاست که جامعه افغانستان با ویژگی های خاص ملی ـ مذهبی خویش می تواند پذیرای چنین فرهنگی باشد؟
خانم صدیقه موسوی عضو انجمن مطالعات زنان حوزه بنت الهدی می گوید:
«شهروند افغانستانی وقتی نگاهی به تارخ سراسر افتخار کشورش می اندازد، با تصویرهای حماسی و زیبایی از روحیه بلند مذهبی و دینی مواجه می شود، روحیه ای که حضور اشعالگران را در خاک وطنش تاب نمی آورد و همین سبب می شود که مادران با رشادت و از خود گذشتگی همسر وفرزندان جوانشان را در راه اسلام و وطن به میدان بفرستد.
افغانستان در مسیر تاریخی خود تا به امروز شاهد شهادت و جانبازی بسیاری از مردمانش بود و این همه از خودگذشتگی میسر نمی شود مگر در سایه اسلام عزیز. اسلام بر زندگی منِ افغانی جاری است و از متن زندگی ما جدا نیست، در جامعه ای که گوشت و خون مردمش آمیخته با آموزه های ناب اسلامی باشد، الگوها وباورهای غریبه و غربی که با اهداف خاص استعمارگران به درون جامعه نفوذ می کند، شاید بطور موقت بتواند جایی بیابد ولی در نهایت چون استخوانی بر گلو باعث آزار و اذیت می شود.»
تفاوت بنیادین تفکر اسلامی با تفکر غربی از مواردی است که ایشان به آن اشاره می کند:
«دراسلام زن، عزیز است ومحترم و اگر روزی به نام روز زن نامگذاری می شود، به دلیل احترام و ارزشی است که برای زن قائل است. درواقع می توان گفت: اسلام در همه جوانب و با توجه به ساختار روحی و روانی زن رعایت حقوق زنان را کرده است ولی زن غربی بر اثر ستم و فشاری که بر او وارد میشود برای گرفتن حقوق از دست رفته اش تلاش و تظاهرات میکند.»
خانم موسوی تحمیل الگوهای غربی در یک جامعه اسلامی را اشتباه دانسته و معتقد است:
«به دلیل تفاوت های اساسی در مبنای تفکرات و نگاه به «زن» و با توجه به روحیه دین مداری جامعه افغانستان، هرچند برخی تلاش کنند که هشت مارس را نماد روز زن مطرح کنند و جا بیندازند ولی در نهایت زمینه های فرهنگی و تفکرات ما و اندیشه غرب متفاوت است و در جایی که دو جامعه ازاساس و پایه با هم تفاوت داشته باشند، تطابق دو فکر و تحمیل الگوی غربی بر جامعه اسلامی از ریشه غلط و اشتباه خواهدبود.»
اما در این میان چالش مهم این است که در جهان سمبولیک امروز که می خواهد برای هر مفهومی از جمله «بزرگداشت مقام زن» نشانه ای داشته باشند، تکلیف جامعه دینی ما چه خواهد شد؟ آیا ما بی نیاز از چنین نمادهایی هستیم یا می توان جایگزینی مناسب با حال و هوای اسلامی جامعه مان برای آن یافت؟
خانم مریم طبرسی استاد حوزه و دانشگاه در این خصوص اعتقاد دارد:
«شاید بتوان گفت که هشت مارس در فرهنگ غرب نقطه عطفی باشد، برای شکستن باورها و تفکرات استعمارگرایانه غرب ولی این تفکر به دلیل نداشتن ایدئولوژی الهی عقیم ماند و علاوه بر آن در دوره های اخیر دچار انحرافات زیادی هم شد. ولی جامعه غنی اسلامی، شخصیت هایی دارد که می تواند الگویی برای تمام انسانها باشد و نه فقط زنان.»
این کارشناس مذهبی می گوید:
«اسلام دین کاملی است که تبعیض وستم و نابرابری در آن جایی ندارد وبلکه «عدالت» از اصول دین به شمار می رود و اساساً درنگرش اسلام به انسان که خلیفه خدا بر زمین میباشد، فرد دارای کرامت است و حقوقش محفوظ. درکلام خدا، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اسوه و الگویی است که سرمشق تمام جهانیان قرار می گیرد. اولیای دین وبزرگان ما کسانی هستند که اطاعت از فرامین آنها در ردیف اطاعت از خدا وپیامبر قرار گرفته است و در همین مکتب و آئین الهی، «فاطمه» (س) ای هست که می تواند الگوی تمام زنان آزاده دنیا باشد.»
ایشان در ادامه سخنانش به نمونه های عینی و تاریخی کسانی که از حضرت زهرا (س) الگو گرفته اند اشاره کرده و میگوید:
«زنان هم عصر حضرت صدیقه طاهره (س) در همان مدت حیات کوتاه اما پُر برکت ایشان از محضر آن حضرت استفاده هایی زیادی بردند و در دوره های بعد نیز، سیره و روش زندگی وآثار به جای مانده ازایشان، راهگشای دیگر زنان می شود، و هم حالا نیز بزرگوارانی بودند که با تأسی از سیره آن حضرت درخشیدند و در راه اسلام فداکاری ها کردند که میتوان از شهیده بنت الهدی صدر نام برد که درکنار برادر بزرگوارشان با طاعوت بعثی عراق مبارزه کرده و در این راه به فیض شهادت نائل شدند.»
از نظر ایشان مهم ترین نماد و نشانه برای پاسداشت مقام زن نامگذاری روز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان روز زن می باشد. وی میگوید:
«پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) روز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان روز «زن» و تجلیل از مقام و جایگاه «مادر» نامگذاری شد و این روز در کشورهای اسلامی به زنان و مادران اختصاص یافت.
از سوی دیگر، با توجه به وجود شخصیت هایی درخشان درتاریخ اسلام، اساساً زن و مرد مسلمان، نیازی به الگو گرفتن از اندیشه های کشورهای استعمارگر غربی ندارند. کشورهایی که فعلا خودشان درگیر بسیاری ازمفاسد و خلأهای معنوی هستند و جهانی تهی از اخلاق را برای خودشان ساخته اند. جهانی که مبنای تفکراتش غلط و غیر الهی باشد، چگونه می تواند راه روشن ودرستی را فرا روی بشریت قرار دهد؟
جهانی با مشخصات فوق، که داعیه دفاع از حقوق زن دارد اصلا چه کاری برای زنان انجام داده؟! و در سایه این شعار چه دستاوردی برای زنان به ارمغان آورده؟! جز فرو رفتن بیشتر زنان در منجلاب بازارهای سودجو و فساد و فحشا؟! و فرو ریختن پایه های انسانیت و کرامت زن؟!»
کد مطلب: 36916