این یک بازی سادیستی است. یک چرخ و فلک مرگ. این آتشبس، مانند آتشبسهای گذشته، یک وقفه تجاری است. لحظهای که به مرد محکوم اجازه داده میشود قبل از اینکه در رگبار گلولهها کشته شود، سیگار بکشد.
به محض آزادی گروگانهای اسرائیلی، نسلکشی ادامه خواهد یافت. نمیدانم چقدر زود. بیایید امیدوار باشیم که قتل عام حداقل برای چند هفته به تعویق بیفتد. اما توقف در نسلکشی بهترین چیزی است که میتوانیم پیشبینی کنیم. اسرائیل در آستانه تخلیه غزه است، غزهای که در دو سال بمباران بیوقفه تقریباً نابود شده است. قرار نیست متوقف شود. این اوج رویای صهیونیستی است. ایالات متحده که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ مبلغ هنگفت ۲۲ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل داده است، خط لوله آن را که تنها ابزاری است که ممکن است نسلکشی را متوقف کند، نخواهد بست.
اسرائیل، مانند همیشه، حماس و فلسطینیها را به خاطر عدم پایبندی به توافق، احتمالاً امتناع واقعی یا عدم خلع سلاح، همانطور که در این پیشنهاد آمده است، سرزنش خواهد کرد. واشنگتن، با محکوم کردن نقض ادعایی حماس، به اسرائیل چراغ سبز نشان خواهد داد تا به نسلکشی خود ادامه دهد تا خیالپردازی ترامپ در مورد یک ریویرای غزه و "منطقه ویژه اقتصادی" را با جابجایی "داوطلبانه" فلسطینیها در ازای توکنهای دیجیتال، ایجاد کند.
از میان انبوه طرحهای صلح در طول دههها، طرح فعلی کمترین جدیت را دارد. گذشته از درخواستی مبنی بر اینکه حماس گروگانها را ظرف ۷۲ ساعت پس از شروع آتشبس آزاد کند، فاقد جزئیات و جدول زمانی تحمیلی است. پر از هشدارهایی است که به اسرائیل اجازه میدهد توافق را لغو کند. و نکته همین است. این طرح به گونهای طراحی نشده است که مسیری عملی برای صلح باشد، چیزی که اکثر رهبران اسرائیل آن را درک میکنند. اسرائیل هیوم، پرتیراژترین روزنامه اسرائیل، که توسط شلدون ادلسون، غول کازینو، فقید، تأسیس شد تا به عنوان سخنگوی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و مدافع صهیونیسم مسیحایی، عمل کند، به خوانندگان خود دستور داد که نگران طرح ترامپ نباشند زیرا این طرح فقط «لفاظی» است.
در یک نمونه از این پیشنهاد، اسرائیل «تا زمانی که حماس توافق را به طور کامل اجرا کند، به مناطقی که از آنها عقبنشینی شده است، باز نخواهد گشت.»
چه کسی تصمیم میگیرد که آیا حماس توافق را «به طور کامل اجرا» کرده است؟ اسرائیل. آیا کسی به حسن نیت اسرائیل اعتقاد دارد؟ آیا میتوان به اسرائیل به عنوان یک داور بیطرف در مورد توافق اعتماد کرد؟ اگر حماس - که به عنوان یک گروه تروریستی اهریمنی جلوه داده میشود - مخالفت کند، آیا کسی به حرفش گوش خواهد داد؟
چگونه ممکن است که یک پیشنهاد صلح، نظر مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری در ژوئیه ۲۰۲۴ را نادیده بگیرد، که در آن مجدداً تأکید شده بود که اشغال اسرائیل غیرقانونی است و باید پایان یابد؟
چگونه میتواند حق تعیین سرنوشت فلسطینیان را ذکر نکند؟
چرا از فلسطینیها، که طبق قوانین بینالمللی حق مبارزه مسلحانه علیه یک قدرت اشغالگر را دارند، انتظار میرود که خلع سلاح شوند در حالی که اسرائیل، نیروی اشغالگر غیرقانونی، این حق را ندارد؟
ایالات متحده با چه مجوزی میتواند یک "دولت انتقالی موقت" ایجاد کند، به اصطلاح "هیئت صلح" ترامپ و تونی بلر که حق تعیین سرنوشت فلسطینیان را نادیده میگیرد؟
چه کسی به ایالات متحده اختیار اعزام "نیروی ثبات بینالمللی"، اصطلاحی مودبانه برای اشغال خارجی، به غزه را داده است؟
فلسطینیها چگونه قرار است خود را با پذیرش یک "حائل امنیتی" اسرائیل در مرزهای غزه، که تأییدی بر ادامه اشغال است، وفق دهند؟
چگونه میتوان نسلکشی و الحاق تدریجی کرانه باختری را نادیده گرفت؟
چرا اسرائیل که غزه را ویران کرده، ملزم به پرداخت غرامت نیست؟
فلسطینیها قرار است در مورد درخواست مطرح شده در این پیشنهاد برای «غیررادیکالیزه کردن» جمعیت غزه چه بگویند؟ چگونه انتظار میرود این امر محقق شود؟ اردوگاههای بازآموزی؟ سانسور گسترده؟ بازنویسی برنامه درسی مدارس؟ دستگیری امامان جماعت متخلف در مساجد؟
و در مورد پرداختن به لفاظیهای آتشین که معمولاً توسط رهبران اسرائیلی به کار گرفته میشود و فلسطینیها را «حیوانات انساننما» و کودکانشان را «مارهای کوچک» توصیف میکنند، چه باید کرد؟
رونن شاولوف، خاخام اسرائیلی، اعلام کرد: «تمام غزه و هر کودکی در غزه باید از گرسنگی بمیرد.» «من به کسانی که چند سال دیگر بزرگ میشوند و به ما رحم نمیکنند، رحم نمیکنم. فقط یک ستون پنجم احمق، یک متنفر از اسرائیل، به تروریستهای آینده رحم میکند، هرچند امروز هنوز جوان و گرسنه هستند. امیدوارم از گرسنگی بمیرند، و اگر کسی با حرفهای من مشکلی دارد، مشکل خودش است.»
نقض توافقنامههای صلح توسط اسرائیل سابقه تاریخی دارد.
توافقنامه کمپ دیوید که در سال ۱۹۷۸ توسط انور سادات، رئیسجمهور مصر، و مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل، بدون مشارکت سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) امضا شد، منجر به پیمان صلح مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۹ شد که روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و مصر را عادیسازی کرد.
مراحل بعدی توافقنامه کمپ دیوید، که شامل وعده اسرائیل برای حل مسئله فلسطین به همراه اردن و مصر، اجازه دادن به خودگردانی فلسطینیان در کرانه باختری و غزه ظرف پنج سال، و پایان دادن به ساخت مستعمرات اسرائیلی در کرانه باختری، از جمله اورشلیم شرقی، بود، هرگز اجرا نشد.
توافقنامه اسلو ۱۹۹۳ که در سال ۱۹۹۳ امضا شد، نشان داد که سازمان آزادیبخش فلسطین حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت میشناسد و اسرائیل نیز سازمان آزادیبخش فلسطین را به عنوان نمایندگان مشروع مردم فلسطین به رسمیت میشناسد. با این حال، آنچه که در پی آن رخ داد، خلع قدرت از سازمان آزادیبخش فلسطین و تبدیل آن به یک نیروی پلیس استعماری بود. اسلو ۲ که در سال ۱۹۹۵ امضا شد، روند صلح و تشکیل یک کشور فلسطینی را به تفصیل شرح داد. اما این طرح نیز ناکام ماند. در این طرح تصریح شده بود که هرگونه بحث در مورد «شهرکهای» غیرقانونی یهودیان تا مذاکرات «نهایی» وضعیت به تعویق بیفتد. تا آن زمان، قرار بود عقبنشینیهای نظامی اسرائیل از کرانه باختری اشغالی تکمیل شده باشد. قرار بود قدرت حاکم از اسرائیل به تشکیلات خودگردان ظاهراً موقت فلسطین منتقل شود. در عوض، کرانه باختری به مناطق A، B و C تقسیم شد. تشکیلات خودگردان فلسطین در مناطق A و B اختیارات محدودی داشت در حالی که اسرائیل تمام منطقه C، بیش از 60 درصد از کرانه باختری را کنترل میکرد.
حق بازگشت پناهندگان فلسطینی به سرزمینهای تاریخی که مهاجران یهودی در سال 1948 هنگام ایجاد اسرائیل از آنها غصب کردند - حقی که در قوانین بینالمللی گنجانده شده است - توسط یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین، لغو شد. این امر فوراً بسیاری از فلسطینیان، به ویژه ساکنان غزه که 75 درصد آنها پناهنده یا فرزندان پناهندگان هستند، را از خود بیگانه کرد. در نتیجه، بسیاری از فلسطینیان سازمان آزادیبخش فلسطین را به نفع حماس رها کردند. ادوارد سعید، توافقنامه اسلو را «ابزاری برای تسلیم فلسطینیان، یک ورسای فلسطینی» نامید و عرفات را به عنوان «پتن فلسطینیان» مورد انتقاد قرار داد.
خروجهای نظامی برنامهریزیشده اسرائیل تحت اسلو هرگز اتفاق نیفتاد. هنگام امضای توافقنامه اسلو، حدود ۲۵۰ هزار مهاجر یهودی در کرانه باختری وجود داشت. تعداد آنها امروز به حداقل ۷۰۰ هزار نفر افزایش یافته است.
رابرت فیسک، روزنامهنگار، اسلو را «یک فریب، دروغ، ترفندی برای درگیر کردن عرفات و سازمان آزادیبخش فلسطین و وادار کردن آنها به رها کردن تمام چیزهایی که بیش از یک ربع قرن به دنبال آن بودند و برای آن مبارزه کردند، روشی برای ایجاد امید واهی به منظور تضعیف آرمان تشکیل کشور» نامید.
اسرائیل در ۱۸ مارس امسال، با آغاز حملات هوایی غافلگیرکننده به غزه، آتشبس دو ماهه گذشته را به طور یکجانبه نقض کرد. دفتر نتانیاهو ادعا کرد که از سرگیری عملیات نظامی در پاسخ به امتناع حماس از آزادی گروگانها، رد پیشنهادهای تمدید آتشبس و تلاشهای آن برای تجدید تسلیحات بوده است. اسرائیل در حمله اولیه شبانه بیش از ۴۰۰ نفر را کشت و بیش از ۵۰۰ نفر را زخمی کرد و مردم را در خواب قتل عام و زخمی کرد. این حمله، مرحله دوم توافق را که قرار بود حماس گروگانهای مرد زنده باقیمانده، چه غیرنظامی و چه سرباز، را در ازای تبادل زندانیان فلسطینی و برقراری آتشبس دائمی همراه با لغو نهایی محاصره غزه توسط اسرائیل آزاد کند، از بین برد.
اسرائیل دهههاست که حملات مرگباری را به غزه انجام داده و با بدبینی بمباران را «چمنزنی» مینامد. هیچ توافق صلح یا توافق آتشبس تاکنون مانعی برای آن ایجاد نکرده است. این یکی نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
این حماسه خونین هنوز تمام نشده است. اهداف اسرائیل بدون تغییر باقی مانده است: سلب مالکیت و حذف فلسطینیها از سرزمینشان.
تنها صلحی که اسرائیل قصد دارد به فلسطینیها ارائه دهد، صلح بعد از مرگ است.
گرفته شده از سایت Global Research
نویسنده: Chris Hedges روزنامهنگار، نویسنده و مفسر آمریکایی