واکنش اقشار مختلف جامعه ایران به اظهارات عباس عراقچی در مورد اخراج مهاجران افغانستانی؛
اظهارت عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امورخارجه ایران مبنی بر اینکه «اگر تحریمها اثر کند و فروش نفت ایران به صفر برسد، ممکن است از برادران و خواهران افغانستانیمان بخواهیم ایران را ترک کنند»، با واکنشهای شدیدی میان استادان دانشگاه، فرهنگیان و نخبگان جمهوری اسلامی ایران به خصوص در فضای مجازی روبرو شده است. به دنبال این سخنان هشتک #من_عراقچی_نیستم یا #عراقچی به یک هشتک پربازخورد در صفحات مجازی تبدیل شده است.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، عراقچی که شب گذشته(چهارشنبه، 18 ثور) در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ایران پیرامون اقدام اخیر این کشور در مورد کاهش تعهدات خود در توافق هستهای موسوم به برجام سخن میگفت، با اشاره به این که «آوارگان در مجموع هشت میلیارد یورو برای کشورمان هزینه دارند» گفت: اگر فروش نفت به صفر برسد، جمهوری اسلامی «مجبور است سیاست ویژهای را برای اقتصاد خود در نظر بگیرد» و از اتباع افغانستان بخواهد که «به کشور خودشان یا به کشورهای دیگر بروند».
به گفته وی، در حال حاضر «بیش از سه میلیون افغانستانی در ایران هستند که دو میلیون فرصت شغلی را اشغال کردهاند و سالانه سه تا پنج میلیارد یورو از ایران خارج میکنند».
ساعتی بعد از این اظهارات، واکنشهای منفی گستردهای در میان عموم مردم ایران به خصوص فرهنگیان و نخبگان این کشور و همچنین جامعه مهاجر افغانستانی در ایران و مردم کشور در صفحات اجتماعی آغاز شد و کارشناسان نیز چنین سخنانی را واکاوی و مورد نکوهش قرار دادند.
باور کنید همه ما ایرانیها مثل #عراقچی نیستیم
سعید شعرباف تبریزی، یک استاد دانشگاه در ایران در نوشتهای با عکس عباس عراقچی در صفحه اینستاگرام خود گفته است: "من از همه دانشجویان افغانیام بویژه دانشجویان کارشناسی ارشدم در دانشگاه که در این سالها جزو بهترین دانشجویانم بودند، هم در درس و هم در اخلاق عذرخواهی میکنم".
وی ادامه داده است: "باور کنید همه ما ایرانیها مثل #عراقچی نیستیم".
به نوشته این استاد دانشگاه، "باور کنید ما هزاران سال است که مهمانانمان را از جان بیشتر دوست داشتهایم، چه رسد به شما که اساسا شما نیستید، ما هستید. استاد کاظمی عزیز، ما سالهاست غزلهایتان را در جلساتمان تکرار میکنیم و مفتخریم استاد محمد کاظم کاظمی توانا، همشهری ماست، شما که از خواص دوستان افغانیمان هستید به رفقایمان این پیام را برسانید که صدای عراقچی، صدای حاکمیت ایران نیست، صدای او ربطی به نگاه رهبری ندارد، تهدیدات پوچ و استدلالهای حال به هم زن او در اخراج مهاجرین افغان به دلیل افزایش هزینههای کشور! پس از تحریم، تنها یک محاسبه شرمآور است از سوی کسانی که عملکردشان آنها را در باتلاقی گرد آورده و برای رهایی دست از بسیاری از اصول عزت، حکمت و مصلحت و پیش از آن از ایرانی بودن خود کشیدهاند".
در برابر دستور صریح رهبر انقلاب اسلامی
سید حسام رضوی، کارشناس مسائل سیاسی در یادداشت ارسالی به دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، نوشته است: "بیشک بر آقای عراقچی پوشیده نیست که حضور سه میلیونی مهاجران افغانستانی خود به خود نمیتواند منجر به اشغال دو میلیون شغل شود کما اینکه کودکان، نوجوانان، زنان و دختران افغانستانی مهاجر در ایران به تبع اشغال کننده فرصت شغلی نیستند".
به نوشته وی، "از سوی دیگر نگاه کوتاه و اجمالی به آمار مرکز آمار ایران در طول حداقل سه سال گذشته نشان داده استانهایی که بیشترین حجم مهاجر افغانستانی را در خود جای دادهاند با کمترین میزان بیکاری روبرو هستند و بالعکس در استانهای ممنوعه برای حضور این عزیزان با درصد بالای بیکاری روبرو هستیم".
آقای رضوی افزوده است: "همین چند وقت پیش بود که محمدرضا کلائی شهردار مشهد مقدس اعلام کرد که افغانستانی ها چیزی حدود 15 هزار میلیارد تومان در مشهد سرمایهگذاری کردهاند. حال این موضوع را تعمیمدهید به سایر استانهای میزبان مهاجران افغانستانی که بی شک حجم گستردهای را در برمیگیرد".
وی در مورد سخنان عباس عراقچی چنین قضات کرده است: "اکنون آقای عراقچی به عنوان یک دیپلمات باسابقه باز همان سخنان عوامانه و رادیکال برخی ناسیونالیستهای افراطی را آن هم در برابر دستور صریح مقام معظم رهبری تکرار میکنند. آقای عراقچی و دوستانشان در وزارت امورخارجه شاگردان خوب و قابلی در درس دیپلماسی بودهاند و امروز آنچه از متون غربی در سالهای تحصیل خواندهاند را اجرا میکنند؛ آری همین نگاه غلط به ایشان میگوید تو هم مثل ترکیه عمل کن و همانگونه که او از اهرم فشار مهاجران علیه اروپا استفاده کرد، تو هم این کار را انجام بده و اینگونه رفقای برجامیات را تهدید کن".
خلاف مواضع #انقلاب #اسلامی/ نگاه استعمارزده #عراقچی را به پای برادران و خواهران ایرانی خودتون نگذارید
برخی کاربران در صفحه اجتماعی توییتر نیز این شعر را نوشتهاند: "گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدن گردن مسگری".
سید احمد سجادی در صفحه توییتر خود در مورد سخنان عراقچی نوشته است: "وقتی که دستاوردهای #برجام در دولت «تدبیر و امید» ته میکشد و عباس #عراقچی معاون سیاسی وزارت خارجه #ایران خلاف مواضع #انقلاب #اسلامی، دیواری کوتاهتر ازمهاجرین افغانستانی نمییابد و درباره اخراج مهاجرین در پی تحریمهای آمریکا صحبت میکند".
به نوشته وی، "#عراقچی در حالی از اخراج #مهاجرین گفته که همواره رهبر انقلاب اسلامی ایران بر تکریم مهاجرین تاکید کرده است #تسنیم: نگاه #رهبری تفاوت زیادی بابخش بزرگی ازمدیریت بیکارکرد و بوروکراتیک در دولت ایران دارد/ چندی قبل آیتالله خامنهای تاکید کرده بود که تهران خانه برادران افغانستانی است".
سجادی ادامه داده است: "گزارش مرکز #آمار #ایران از بهار سال 96 نشان میدهد؛ نرخ #بیکاری در استانهایی بیشتر است که ورود #مهاجرین #افغانستانی در آنها ممنوع اعلام شده است؛ بنابراین مهاجرین اگر بروند و نباشند و بیکار شوند، نرخ بیکاری در ایران زیر صفر نمیشود و پای بیکاری در این کشور از جای دیگری میلنگد".
ایزد مهرآفرین، کاربر ایرانی دیگر با هشتک #عراقچی نوشته است: "دیپلماتهامونم مثل راننده تاکسیها تحلیل میکنند".
یا کوثر کوثری، یک دانشجوی روابط بینالملل ایرانی نوشته است: "ننگ به این دیپلماسی، ننگ! شرم به این دیپلماسی، شرم!"
سلیمانی، سردبیر پایگاه خبری ـ تحلیلی مشرق نیز در توییتر نوشته است: "فتنه انگیزی میان دو ملت ایران و عراق کم بود، حالا تهدیدِ زشتِ اخراج خواهران و برادران افغان توسط آقای #عراقچی @araghchi هم به آن اضافه شد...".
عباس حسیننژاد نیز در توییتر نوشته است: "خدایا به #عراقچی و سایر دولتمردان بفهمان که این رسم همسایهداری نیست... و این که ما جای آنان چقدر خجالت کشیدیم!"
یا حامد یامینپور از برنامه عصرانه شبکه افق و عضو سازمان تبلیغات اسلامی تهران در توییتر خود نوشته است: "برادران و خواهران افغان نگاه استعمار زده و اسیر مرز #عراقچی رو به پای برادران و خواهران ایرانی خودتون نگذارید. ما همه از یک امتیم. امت رسولالله(ص)".
فضای مجازی به خصوص در اینستاگرام و توییتر در میان کاربران ایرانی مملو از اینگونه اظهارات است و کسی هم دیده نمیشود در حمایت از عباس عراقچی مطلبی نوشته باشد.
به دنبال تشدید اختلافات نباشیم؛ ایرانیها از خجالت عراقچی درآمدند!
در این بین، برخی فعالان رسانهای در ایران نسبت به تشدید اختلافات بین دو مردم و دو کشور و سوءاستفاده از این فضا هشدار داده و به "دوستان افغانستانی که از این فرصت برای تشدید اختلافات استفاده میکنند"، تذکر دادهاند که "بد نیست کلمه عراقچی را در توئیتر سرچ کنند و بخوانند که ایرانیها چطور از خجالت این بیحیایی در آمدهاند".
سیاسی شدن موضوع مهاجرت کمک چندانی به کاهش فشار در داخل ایران و یا افزایش فشار در خارج نخواهد کرد!
در این بین خوب است پای تحلیل و صحبت یک پژوهشگر امور مهاجرت در جمهوری اسلامی ایران بنشینیم.
بهرام صلواتی، پژوهشکده سیاستگذاری در دانشگاه شریف تهران در پایان یادداشتی با عنوان "سیاسی شدن بحران مهاجرت و مهاجران! فشار برجامی ایران بر اروپا یا آمریکا؟!" در شبکه مهاجرت خاورمیانه نوشته است: "به نظر میرسد که سیاسی شدن موضوع مهاجرت و استفاده از اهرم مهاجران در شرایط فعلی کمک چندانی به کاهش فشار در داخل ایران و یا افزایش فشار در خارج نخواهد کرد! مضاف بر اینکه بنابر تجربیات چند سال گذشته، به نظر میرسد وضعیت پرونده برجام و فشارهای سیاسی و اقتصادی ناشی از تحریم، دیر یا زود به یک سرانجام و وضعیت مشخصی خواهد رسید، اما اثرات و پیامدهای اجتماعی ناشی از اظهارات و تصمیماتی در ارتباط با پدیده مهاجرت و مهاجران، سالیان سال در جامعه ایران باقی خواهد ماند. لذا بهتر است که قبل از هر اظهار نظر و یا اتخاذ سیاستی شتابزده در این زمینه، اثرات و تبعات بلندمدت آن در نظر گرفته شود. در واقع حوزه مهاجران و مهاجرت در ایران، بیش از سیاسی شدن، نیازمند سیاستگذاری و سیاستی شدن است!!".
وی در ادامه خاطرنشان کرده است: "بر فرض محال، همین فردا امکان اخراج همه سه میلیون مهاجر افغانستانی ساکن ایران باشد (هرچند که هم اکنون بسیاری از آنها با اتباع ایرانی ازدواج کرده و دارای خانواده و فرزند ایرانی هستند و عملاً ایرانی به شمار میآیند) و همه آن دو میلیون فرصت شغلی که ادعا میشود در اختیار آنها است، خالی شود، آیا امکان پرکردن فرصتهای شغلی به وجود آمده توسط نیروی کار ایرانی فراهم است؟ مطالعات مربوطه نشان میدهد نه تنها بسیاری از مهاجران افغانستانی در مشاغلی هستند که ایرانیها یا حاضر و یا قادر به انجام آنها نیستند! بلکه آنها نقش چندانی نیز در بالا رفتن نرخ بیکاری به ویژه بیکاری جوانان و فارغ التحصیلان در بازار کار ایران ندارند! در واقع بازار کار ایران با خروج اتباع افغانستانی به شدت با کمبود نیروی انسانی در بخشهایی برای مثال بخش ساختمان مواجه خواهد شد که قادر به جبران آن به آسانی نخواهد بود. در طول یک سال گذشته که حدود هشتصد هزار افغانستانی از ایران خارج شدهاند، اثرات مخرب آن در بخشهایی از بازار کار قابل مشاهده است".
به گفته آقای صلواتی، "حساس کردن جامعه میزبان ایرانی نسبت به اینکه جامعه مهاجران افغانستانی در ایران 2 میلیون فرصت شغلی را اشغال کرده و سالانه 5 میلیارد دلار به خارج از کشور ارسال میکنند؛ هرچند که این آمار به شدت محل تردید و تشکیک است!!، به نظر غیرمسئولانه آمده و اثرات به شدت اجتماعی مخربی را در ارتباط با تصورات جامعه میزبان که تحت فشارهای شدید اقتصادی است نسبت به مهاجران به دنبال خواهد داشت. در واقع در شرایط بحرانی کنونی، حفظ و تقویت انسجام جتماعی بیش از هر زمان دیگر حیاتی است!".
این در حالی است که به گفته وی، "اخراج مهاجران افغانستانی یا مجبور نمودن آنها به ترک کشور ایران میتواند با استفاده از دستگاه تبلیغاتی گسترده غرب به سرعت تبدیل به یک خبر جهانی برای تهییج افکار عمومی جهان ضد کشور ایران شده و در واقع ممکن است اهرم فشار ایران به غرب به عنوان ابزاری علیه خودش به کار گرفته شود". هشداری که عملا در حال وقوع است.
شمشیر داموکلس
از واکنشهای جامعه مهاجر افغانستانی در ایران هم به یک یادداشت محمد کاظم کاظمی، شعار نامآشنایی فارسیزبان بسنده میکنم.
آقای کاظمی در حاشیه سخنان سید عباس عراقچی، معاون وزارت امورخارجه ایران، مبنی بر احتمال اخراج مهاجران افغانستان در صورت تشدید تحریمها، با اشاره به حمایتهای بسیاری از سوی دوستان ایرانی نوشته است: "آنچه در این میان دردناک است، این است که این مردمی که قریب به سه یا چهار دهه است در تنگنا و سختی بودهاند، باز دستمایۀ رفع چالشهای منطقهای شوند".
وی با اشاره به مواردی در گذشته پیرامون اخراج مهاجرین افغانستانی تصریح کرد: "در مجموع ما شاهد بودهایم که «اخراج مهاجرین» شمشیر داموکلس بوده است برای نگهداشتن بر سر مخالفان، در منازعات منطقهای یا بینالمللی".
کاظمی ادامه داده است: "ولی به راستی این عادلانه و منصفانه است که مهاجرینی که قریب به چهل سال است انواع دشواریها و تنگناها را به دلایل گوناگون (و بعضی ناگزیر) تحمل کردهاند، همواره یا شمشیر داموکلس اخراج را بر روی سر خود حس کنند، یا خود به شمشیری برای دیگران بدل شوند؟ چرا باید جامعۀ مهاجر هزینۀ چیزهایی را بدهد که خود در ایجاد آنها مقصر نیست و اگر هم احیاناً بنا بر این آمارها عامل دشواریها بوده است، در این قضیه تقصیری نداشته است، جز این که در چنبرۀ یک سلسله مناسبات و شرایط دشوار منطقهای و بینالمللی در این بازی بزرگ جدید جهانی گیر افتاده است؟".