مسئول بخش بانوان دفتر نمایندگی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در شهر مقدس قم در سخنانی در همایش «حادثه تروریستی 7 جدی؛ علتها و پیامدها» با بیان اینکه در میان ۵۲ شهید این رویداد، نام پنج زن هم دیده می شود، خاطرنشان کرد که این زنان در یک مبارزه فرهنگی برای بیداری و آگاهی و ارائه و اشاعه الگویی ناب و نیالوده از اسلام و ایمان اسلامی، در آن مراسم حضور یافته بودند؛ کسانی که آگاهانه و با انتخاب و اراده آزاد خویش، در مسیری گام گذارده بودند که میدانستند مسیر مبارزه حق علیه باطل است.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، همایش «حادثه تروریستی 7 جدی؛ علتها و پیامدها» به مناسبت تجلیل از مقام شامخ شهدای حادثه تروریستی 7 جدی 1396 علیه دفاتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا)، با حضور صدها تن از نخبگان، علما و چهرههای فرهنگی مهاجر، رییس، مسئولین و کادرهای مرکز تبیان و خبرگزاری آوا و همچنین شخصیتهایی علمی، دینی و فرهنگی از جمهوری اسلامی ایران، در مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) شهر مقدس قم در حال برگزاری است.
خانم علوی در این همایش با بیان اینکه بخشی زیادی از بار مصایب بزرگ تاریخ را زنان بر دوش داشتهاند، گفت: زنان حاضر در تاریخ، اگرچه نقش اندکی در پیشبرد جنگ ها و حرکت های انقلابی بر عهده دارند؛ اما این هرگز بدان معنا نیست که می توانیم سهم عظیم آنها در آغاز و انجام انقلاب ها و تحولات عظیم و تاریخ ساز را به تمامی نادیده بگیریم.
به گفته وی، در تاریخ اسلام، نام زنان بزرگی وجود دارد که هم در دوره «نهضت» و هم در دوره «نهاد» به عنوان دو مرحله از یک رویداد بزرگ تاریخی، نقش و سهم پررنگ و سرنوشتسازی ایفا کرده اند؛ از خدیجه همسر پیامبر اسلام(ص) تا زینب کبرای(س)، خواهر امام حسین(ع).
خانم علوی خاطرنشان کرد: در رویداد ۷ جدی سال ۹۶ خورشیدی در کابل نیز شماری از زنان و دختران مبارز و مؤمن و مسؤولیتپذیر، قربانی دشمن دژخیم و خونریزی شدند که ایدئولوژي سیاه و نفرت انگیزش، از آبشخور کینه های دیرینه کسانی تغذیه و تأمین می شود که به زور شمشیر اسلام آوردند؛ اما هرگز ایمان نیاوردند.
وی افزود: جریان تکفیری داعش و ایدئولوژي منحط و ارتجاعی وهابیت و سلفی گری کور و متعصب، ریشه در سفیانی های صدر اسلام دارد که از همان آغاز، اسلام و ائمه معصومین(ع) را با سنجه کینتوزی های منحط قبیله ای عرب جاهلی سنجیدند و با همان معیارها و متراژهای جامعه جهل زده اعراب پیش از اسلام، با آن وارد معاملهای منفعت اندیشانه و مصلحتی شدند؛ در حالی که هرگز ایمان نیاوردند.
بر این اساس مسئول بخش بانوان دفتر نمایندگی مرکز تبیان در شهر مقدس قم تأکید کرد: کسانی که امروزه قربانی خونریزی های جنون آمیز انتحاری های سلفی و وهابی در خدمت دشمنان اسلام میشوند، به نحوی از همان دشنههای زهرآگینی زخم می خورند که با سم سلفیگری سفیانی، آغشته و آبدیده شده اند؛ قاعده ای که مشمول شهدای ۷ جدی هم می شود. در این میان، نقش زنان و دخترانی که در آن رویداد فاجعه بار شهید و زخمی شدند، بسیار قابل تأمل و ارزشمند است.
به گفته وی، در میان ۵۲ شهید آن رویداد، نام پنج زن هم دیده می شود؛ زنانی که در یک مبارزه فرهنگی برای بیداری و آگاهی و ارائه و اشاعه الگویی ناب و نیالوده از اسلام و ایمان اسلامی، در آن مراسم حضور یافته بودند. زنانی که در آن رویداد، شهید و زخمی شدند، از اعضای فعال و همیشه در صحنه همایش های دینی – فرهنگی مرکز تبیان بودند؛ کسانی که آگاهانه و با انتخاب و اراده آزاد خویش، در مسیری گام گذارده بودند که می دانستند مسیر مبارزه حق علیه باطل است. آنها از اینکه در برابر استکبار و مزدوران آنها مبارزه نرم و فرهنگی می کنند، خبر داشتند. بنابراین، در حرکتی زینبی و با الگوگیری از زنان نامدار تاریخ مبارزات انسانی و اسلامی، در میدان مبارزه حضور پیدا می کردند و با عشق و ایمان، در آن مسیر قدم و قلم می زدند.
خانم علوی تصریح نمود: اینک شهدا رفته اند و زخمی ها نیز با درد جانکاه آن رویداد تلخ و غم انگیز، دست و پنجه نرم می کنند؛ بنابراین رسالت آنها بر دوش ما بازماندگان مانده است؛ ما که یا باید همانند الگوی همیشه جاوید مان زینب بزرگ، از آرمان های شهدا با همه ابزارها و اهرم ها و توانمندی ها و قابلیت هایی که داریم، صیانت و پاسداری کنیم و آن را اشاعه و گسترش دهیم و یا گوشه عافیت برگزینیم و از رنج رسالت، حذر کنیم و تن به ذلتی دهیم که فرجام آن، سیطره تکفیری های خون آشام و سلطه دشمنان قسم خورده اسلام و ایمان و انسانیت خواهد بود.
وی در پایان تذکر داد: شهدای ۷ جدی به ویژه زنان و دختران شجاع و مؤمنه و مبارزی که در آن روز، حضور داشتند و شهید و زخمی شدند، بار مسؤولیت ما را سنگین تر کردند. آنها به مثابه چراغ های هدایت و سنگنشان های راه رهایی و رستگاری، پیشاپیش ما حرکت کردند تا با خون خویش به ما یادآور شوند که راه چیست و چاه کدام است. اینک این ماییم که باید انتخاب کنیم که آیا باید با همه هستی مان در راه پاسداری از آرمان های پاک شهدای ۷ جدی که ادامه انقلاب عظیم کربلا و همراستا با راه روشن رسالت نبوی و ولایت علوی است، در صحنه حضور یابیم، یا نه، تن به مصلحت دهیم و جانب منفعت بگیریم.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، همایش «حادثه تروریستی 7 جدی؛ علتها و پیامدها» به مناسبت تجلیل از مقام شامخ شهدای حادثه تروریستی 7 جدی 1396 علیه دفاتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا)، با حضور صدها تن از نخبگان، علما و چهرههای فرهنگی مهاجر، رییس، مسئولین و کادرهای مرکز تبیان و خبرگزاری آوا و همچنین شخصیتهایی علمی، دینی و فرهنگی از جمهوری اسلامی ایران، در مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) شهر مقدس قم در حال برگزاری است.
خانم علوی در این همایش با بیان اینکه بخشی زیادی از بار مصایب بزرگ تاریخ را زنان بر دوش داشتهاند، گفت: زنان حاضر در تاریخ، اگرچه نقش اندکی در پیشبرد جنگ ها و حرکت های انقلابی بر عهده دارند؛ اما این هرگز بدان معنا نیست که می توانیم سهم عظیم آنها در آغاز و انجام انقلاب ها و تحولات عظیم و تاریخ ساز را به تمامی نادیده بگیریم.
به گفته وی، در تاریخ اسلام، نام زنان بزرگی وجود دارد که هم در دوره «نهضت» و هم در دوره «نهاد» به عنوان دو مرحله از یک رویداد بزرگ تاریخی، نقش و سهم پررنگ و سرنوشتسازی ایفا کرده اند؛ از خدیجه همسر پیامبر اسلام(ص) تا زینب کبرای(س)، خواهر امام حسین(ع).
خانم علوی خاطرنشان کرد: در رویداد ۷ جدی سال ۹۶ خورشیدی در کابل نیز شماری از زنان و دختران مبارز و مؤمن و مسؤولیتپذیر، قربانی دشمن دژخیم و خونریزی شدند که ایدئولوژي سیاه و نفرت انگیزش، از آبشخور کینه های دیرینه کسانی تغذیه و تأمین می شود که به زور شمشیر اسلام آوردند؛ اما هرگز ایمان نیاوردند.
وی افزود: جریان تکفیری داعش و ایدئولوژي منحط و ارتجاعی وهابیت و سلفی گری کور و متعصب، ریشه در سفیانی های صدر اسلام دارد که از همان آغاز، اسلام و ائمه معصومین(ع) را با سنجه کینتوزی های منحط قبیله ای عرب جاهلی سنجیدند و با همان معیارها و متراژهای جامعه جهل زده اعراب پیش از اسلام، با آن وارد معاملهای منفعت اندیشانه و مصلحتی شدند؛ در حالی که هرگز ایمان نیاوردند.
بر این اساس مسئول بخش بانوان دفتر نمایندگی مرکز تبیان در شهر مقدس قم تأکید کرد: کسانی که امروزه قربانی خونریزی های جنون آمیز انتحاری های سلفی و وهابی در خدمت دشمنان اسلام میشوند، به نحوی از همان دشنههای زهرآگینی زخم می خورند که با سم سلفیگری سفیانی، آغشته و آبدیده شده اند؛ قاعده ای که مشمول شهدای ۷ جدی هم می شود. در این میان، نقش زنان و دخترانی که در آن رویداد فاجعه بار شهید و زخمی شدند، بسیار قابل تأمل و ارزشمند است.
به گفته وی، در میان ۵۲ شهید آن رویداد، نام پنج زن هم دیده می شود؛ زنانی که در یک مبارزه فرهنگی برای بیداری و آگاهی و ارائه و اشاعه الگویی ناب و نیالوده از اسلام و ایمان اسلامی، در آن مراسم حضور یافته بودند. زنانی که در آن رویداد، شهید و زخمی شدند، از اعضای فعال و همیشه در صحنه همایش های دینی – فرهنگی مرکز تبیان بودند؛ کسانی که آگاهانه و با انتخاب و اراده آزاد خویش، در مسیری گام گذارده بودند که می دانستند مسیر مبارزه حق علیه باطل است. آنها از اینکه در برابر استکبار و مزدوران آنها مبارزه نرم و فرهنگی می کنند، خبر داشتند. بنابراین، در حرکتی زینبی و با الگوگیری از زنان نامدار تاریخ مبارزات انسانی و اسلامی، در میدان مبارزه حضور پیدا می کردند و با عشق و ایمان، در آن مسیر قدم و قلم می زدند.
خانم علوی تصریح نمود: اینک شهدا رفته اند و زخمی ها نیز با درد جانکاه آن رویداد تلخ و غم انگیز، دست و پنجه نرم می کنند؛ بنابراین رسالت آنها بر دوش ما بازماندگان مانده است؛ ما که یا باید همانند الگوی همیشه جاوید مان زینب بزرگ، از آرمان های شهدا با همه ابزارها و اهرم ها و توانمندی ها و قابلیت هایی که داریم، صیانت و پاسداری کنیم و آن را اشاعه و گسترش دهیم و یا گوشه عافیت برگزینیم و از رنج رسالت، حذر کنیم و تن به ذلتی دهیم که فرجام آن، سیطره تکفیری های خون آشام و سلطه دشمنان قسم خورده اسلام و ایمان و انسانیت خواهد بود.
وی در پایان تذکر داد: شهدای ۷ جدی به ویژه زنان و دختران شجاع و مؤمنه و مبارزی که در آن روز، حضور داشتند و شهید و زخمی شدند، بار مسؤولیت ما را سنگین تر کردند. آنها به مثابه چراغ های هدایت و سنگنشان های راه رهایی و رستگاری، پیشاپیش ما حرکت کردند تا با خون خویش به ما یادآور شوند که راه چیست و چاه کدام است. اینک این ماییم که باید انتخاب کنیم که آیا باید با همه هستی مان در راه پاسداری از آرمان های پاک شهدای ۷ جدی که ادامه انقلاب عظیم کربلا و همراستا با راه روشن رسالت نبوی و ولایت علوی است، در صحنه حضور یابیم، یا نه، تن به مصلحت دهیم و جانب منفعت بگیریم.