مولاناپژوهان در هشتمین همایش مهر مولانا در تهران که امسال به صلح از نظرگاه مولانا جلالالدین محمد بلخی اختصاص دارد، اندیشههای کثرتگرای مولانا را زمینهساز صلح جهانی خواند. به باور آنها، مولانا از بهترین منادیان صلح در جهان است و استفاده از اندیشههای کثرتگرایانه و صلحطلبانه مولانا میتواند در استراتژیهای صلح و در نهایت استقرار صلح، کمک کند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، هشتمین همایش "مهر مولانا" به تاریخ 8 و 9 جدی با موضوع صلح از نظرگاه مولانا، از سوی موسسه فرهنگی هنری سروش مولانا و با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و معاونت اموراجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در سالن همایشهای کتابخانه ملی ایران برگزار شده است. در این همایش، مولویپژوهانی از کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان و ترکیه برای ارائه مباحث خود در حوزه صلح از نظرگاه مولانا حضور دارند.
کثرتگرایی دینی مولانا، زمینهساز صلح جهانی
دکتر امیر اکرمی، مولویپژوه ایرانی به "کثرتگرایی دینی مولانا، زمینهساز صلح جهانی" پرداخت.
وی با بیان اینکه بنمایه و بنیان اصلی ادیان در عین تفاوتهایی که دارند و کسی نمیتواند آن را انکار کند، یک عامل وحدتآفرین است، گفت: مولانا با عینک عرفانی به این اختلافات نگاه میکند و در پس این اخلافات، یک وحدت بنیادین را میبیند.
این مولویپژوه با انتقاد از این موضوع که میگویند ریشه اندیشه کثرتگرایی در فضای غرب و در چند صد سال اخیر به وجود آمده و پیش از این وجود نداشته، تأکید کرد: ما این اندیشهها را از قرنهای هفتم و هشتم و در اندیشههای بسیاری از اندیشمندان و عرفای اسلامی چون مولانا و برخی از چهرههای مسیحیت میبینیم؛ پس اندیشه کثرتگرایی چیز تازهای نیست.
وی به بیان سه رویکرد کثرتگرایی دینی در اندیشههای مولانا پرداخت و گفت که اولین نکته در این اندیشهها،" کثرت نازدودنی بین ادیان" است. مولانا به این بار است کسانی که کوشیدهاند اختلافها بین ادیان و مذاهب را از بین ببرند، "جهد بیتوفیق" کردهاند و یک جامعه دینی نتوانسته جامعه دینی دیگر را از صحنه بیرون کند.
نمونهای از کثرتگرایی در آثار مولانا:
نردبانهاییست پنهان در جهان / پایه پایه تا عنان آسمان
هر گره را نردبانی دیگرست / هر روش را آسمانی دیگرست
هر یکی از حال دیگر بیخبر / مُلک با پهنا و بیپایان و سر
اين در آن حيران که او از چيست خوش/ وآن درين خيره که حيرت چيستش
صحن ارضالله واسع آمده/ هر درختي از زميني سر زده
یا در داستان موسی و شبان مولانا میفرماید:
هر کسی را سیرتی بنهادهام/ هر کسی را اصطلاحی دادهام
در حق او مدح و در حق تو ذم / در حق او شهد و در حق تو سم
ما بری از پاک و ناپاکی همه/ از گران جانی و چالاکی همه
من نکردم امر تا سودی کنم/ بلکه تا بر بندگان جودی کنم
هندوان را اصطلاح هند مدح/ سندیان را اصطلاح سند مدح
من نگردم پاک از تسبیحشان/ پاک هم ایشان شوند و در فشان
ما زبان را ننگریم و قال را/ ما روان را بنگریم و حال را
دکتر اکرمی دومین ویژگی ادیشههای مولانا در بخش کثرتگرایی دینی را "بیان ناپذیر بودن امر متعالی" و "فوق مقوله دانستن امر مقدس یا خداوند" گفت؛ به این معنی که توصیفهایی که ما از امر متعالی، یا خداوند میکنیم، به عنوان مثال رحمن و رحیم، این توصیفها در جامه تنگ و محدود انسانی است؛ در حالی که خداوند را نمیشود در قالب مفاهیم انسانی تعریف و تفسیر کرد.
هرچه اندیشی پذیرای فناست/ آن که در اندیشه ناید، آن خداست
یا؛
چون صور بندهست بر یزدان مگو/ ظن مبر صورت به تشبیهش مجو
این مولاناپژوه سومین نکته کثرتگرایی در اندیشههای امولانا را "پذیرش کثرت ظاهری ادیان و مکاتب" عنوان کرد و گفت؛ مولانا در عین اینکه کثرت و اختلاف را به رسمیت میشناسد، اما بیان میکند ورای این بینش ظاهری، یک بینش باطنی وجود دارد که میتوان از این اختلافات ظاهری عبور کرد و به وحدت رسید.
وی گفته در این زمینه مولانا از تمثیلهای مختلفی چون نور و روشنایی، راه و مقصد، لفظ و معنا، ظرف و مظروف و... استفاده کرده است. به عنوان مثال؛
این سفال و این پلیته دیگرست/ لیک نورش نیست دیگر زان سرست
گر نظر در شیشه داری گم شوی/ زانک از شیشهست اعداد دوی
ور نظر بر نور داری وا رهی/ از دوی واعداد جسم منتهی
از نظرگاهست ای مغز وجود/ اختلاف مؤمن و گبر و جهود
یا مولانا در فیه مافیه گفته است:
"گر راهها مختلف است، اما مقصد یکی است. نمیبینی که راه به کعبه بسیار است؟ بعضی را راه از شام و بعضی را از عجم و بعضی را از چین و بعضی را از راه دریا، از طرف هند و یمن. پس اگر در راهها نظر کنی، اختلاف عظیم و مباینت بیحد است. اما چون به مقصود نظر کنی، همه متفقند و یگانه و همه را درونها به کعبه متفق است... چون به کعبه رسیدند، معلوم شد که آن جنگ در راهها بود و مقصودشان یکی بود".
منبسط بودیم یک جوهر همه/ بیسر و بی پا بدیم آن سر همه
یک گهر بودیم همچون آفتاب/ بی گره بودیم و صافی همچو آب
چون بصورت آمد آن نور سره/ شد عدد چون سایههای کنگره
یا؛
هر نبی و هر ولی را مسلکی است/ لیک تا حق میبرد جمله یکی است
استفاده از اندیشههای صلحطلبانه مولانا در استراتژیهای صلح؛ مولانا از بهترین منادیان صلح در جهان
در ادامه همایش مهر مولانا، دکتر سیده شکوفه اکبرزاده از افغانستان به بررسی موضع "مولانا و تحلیل استراتژی صلح" پرداخت و مثنوی معنوی مولانا را دیباچه صلح خواند.
وی خاطرنشان کرد که با مطالعه دقیق مثنوی، نتیجه اخلاقی داستانهای این اثر مولانان بر صلحطلبی است و میتوان با پژوهش در مثنوی، از اندیشههای صلح مولانا در استراتژیهای صلح به خصوص در افغانستان به عنوان زادگاه مولانا استفاده کرد.
خانم اکبرزاده با بیان دلایل متخلف جنگ در افغانستان و وضعیت صلح در کشور، تأکید کرد که استفاده از اندیشههای صلحطلبانه مولانا میتواند به ما در استراتژی صلح کمک کند.
به گفته وی، مولانا همه افراد جامعه را در صلح دخیل میداند؛
هست احوالم خلاف همدگر/ هر یکی با هم مخالف در اثر
چونک هر دم راه خود را میزنم/ با دگر کس سازگاری چون کنم
موج لشکرهای احوالم ببین/ هر یکی با دیگری در جنگ و کین
مینگر در خود چنین جنگ گران/ پس چه مشغولی به جنگ دیگران
یا مگر زین جنگ حقت وا خرد/ در جهان صلح یک رنگت برد
به گفته این مولاناپژوه، به باور این عارف بزرگ مسلمان، خصلت خشونتجویی و صلحجویی؛ خصلتهای ذاتی در انسانهاست. مولانا با شناخت دقیق از انسان، انسان را به عنوان عامل موثری در ایجاد جنگ یا صلح میداند؛
موجهای صلح برهم میزند/ کینهها از سینهها بر میکند
موجهای جنگ بر شکل دگر/ مهرها را میکند زیر و زبر
به گفته وی، از نگاه مولانا جنگ اصلی میان خود آدمیان است؛ بنابراین در استراتژی صلح، باید به صلح فردی نیز توجه شود.
خانم اکبرزاده افزود: ارزش صلح نزد مولانا بیش از آن است که در جنگ میشمارد و از دید مولانا نعمت خداوند در صلح بیش از جنگ است؛
آنک در جنگت چنان ملکی دهد/ بنگر اندر صلح خوانت چون نهد
آن کرم که اندر جفا آنهات داد/ در وفا بنگر چه باشد افتقاد
این مولاناپژوه در ادامه با بیان اینکه جهان پیرامون ما پر از دوگانگی است، خاطرنشان کرد که مولانا با شناخت باریک از جهان، از این تضادها در آثارش یاد میکند و راه سعادت را در وحدت میخواند.
به گفته وی، از نظر مولانا، با تعلیم و تربیت میتوان این تضادها و اضداد را متعادل ساخت و دوگانگیها را از میان برداشت.
این جهان جنگست کل چون بنگری/ ذره با ذره چو دین با کافری
آن یکی ذره همی پرد به چپ/ وآن دگر سوی یمین اندر طلب
ذرهای بالا و آن دیگر نگون/ جنگ فعلیشان ببین اندر رکون
جنگ فعلی هست از جنگ نهان/ زین تخالف آن تخالف را بدان
ذرهای کان محو شد در آفتاب/ جنگ او بیرون شد از وصف و حساب
چون ز ذره محو شد نفس و نفس/ جنگش اکنون جنگ خورشیدست بس
رفت از وی جنبش طبع و سکون/ از چه از انا الیه راجعون
صلح در ادیشه مولانا چون خوندر رگ های او جریان دارد
به باور دکتر اکبرزاده، از دید مولانا جدال بشر اغلب از کجفهمیها منشا میگیرد و در قالبهای دین، مذهب و زبان شکل میگیرد.
وی با اشاره به یک سخن الهی قمشهای در مورد دلایل جنگها از دید مولانا گفت: از نظر مولانا شش دليل عمده براي جنگها ميتوان شمرد؛ نخست جهل، دوم اغراض، سوم وجود نداشتن عدالت، چهارم كثرت صورتها با معاني واحد، پنجم شباهت صورتها و تفاوت معاني و ششم، و مهمتر از همه، پايين بودن سطح سليقه آدميان در انتخاب نوع لذات. پايين بودن سطح لذات به اين معناست كه مردم به لذات طبيعي و دنيوي تمايل دارند و از لذات حقيقي غافلاند، در نتيجه بين آنها نزاع در ميگيرد.
این مولاناپژوه افغانستانی در پایان تأکید کرد که مولانا به عنوان انسانی آزاده و صلحجو، از بهترین منادیان صلح در جهان است میبایست اندیشههای و استراتژیهای صلح در افغانستان و جهان، با تأثیر از اندیشههای مولانا ترسیم شود.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، هشتمین همایش "مهر مولانا" به تاریخ 8 و 9 جدی با موضوع صلح از نظرگاه مولانا، از سوی موسسه فرهنگی هنری سروش مولانا و با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و معاونت اموراجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در سالن همایشهای کتابخانه ملی ایران برگزار شده است. در این همایش، مولویپژوهانی از کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان و ترکیه برای ارائه مباحث خود در حوزه صلح از نظرگاه مولانا حضور دارند.
کثرتگرایی دینی مولانا، زمینهساز صلح جهانی
دکتر امیر اکرمی، مولویپژوه ایرانی به "کثرتگرایی دینی مولانا، زمینهساز صلح جهانی" پرداخت.
وی با بیان اینکه بنمایه و بنیان اصلی ادیان در عین تفاوتهایی که دارند و کسی نمیتواند آن را انکار کند، یک عامل وحدتآفرین است، گفت: مولانا با عینک عرفانی به این اختلافات نگاه میکند و در پس این اخلافات، یک وحدت بنیادین را میبیند.
این مولویپژوه با انتقاد از این موضوع که میگویند ریشه اندیشه کثرتگرایی در فضای غرب و در چند صد سال اخیر به وجود آمده و پیش از این وجود نداشته، تأکید کرد: ما این اندیشهها را از قرنهای هفتم و هشتم و در اندیشههای بسیاری از اندیشمندان و عرفای اسلامی چون مولانا و برخی از چهرههای مسیحیت میبینیم؛ پس اندیشه کثرتگرایی چیز تازهای نیست.
وی به بیان سه رویکرد کثرتگرایی دینی در اندیشههای مولانا پرداخت و گفت که اولین نکته در این اندیشهها،" کثرت نازدودنی بین ادیان" است. مولانا به این بار است کسانی که کوشیدهاند اختلافها بین ادیان و مذاهب را از بین ببرند، "جهد بیتوفیق" کردهاند و یک جامعه دینی نتوانسته جامعه دینی دیگر را از صحنه بیرون کند.
نمونهای از کثرتگرایی در آثار مولانا:
نردبانهاییست پنهان در جهان / پایه پایه تا عنان آسمان
هر گره را نردبانی دیگرست / هر روش را آسمانی دیگرست
هر یکی از حال دیگر بیخبر / مُلک با پهنا و بیپایان و سر
اين در آن حيران که او از چيست خوش/ وآن درين خيره که حيرت چيستش
صحن ارضالله واسع آمده/ هر درختي از زميني سر زده
یا در داستان موسی و شبان مولانا میفرماید:
هر کسی را سیرتی بنهادهام/ هر کسی را اصطلاحی دادهام
در حق او مدح و در حق تو ذم / در حق او شهد و در حق تو سم
ما بری از پاک و ناپاکی همه/ از گران جانی و چالاکی همه
من نکردم امر تا سودی کنم/ بلکه تا بر بندگان جودی کنم
هندوان را اصطلاح هند مدح/ سندیان را اصطلاح سند مدح
من نگردم پاک از تسبیحشان/ پاک هم ایشان شوند و در فشان
ما زبان را ننگریم و قال را/ ما روان را بنگریم و حال را
دکتر اکرمی دومین ویژگی ادیشههای مولانا در بخش کثرتگرایی دینی را "بیان ناپذیر بودن امر متعالی" و "فوق مقوله دانستن امر مقدس یا خداوند" گفت؛ به این معنی که توصیفهایی که ما از امر متعالی، یا خداوند میکنیم، به عنوان مثال رحمن و رحیم، این توصیفها در جامه تنگ و محدود انسانی است؛ در حالی که خداوند را نمیشود در قالب مفاهیم انسانی تعریف و تفسیر کرد.
هرچه اندیشی پذیرای فناست/ آن که در اندیشه ناید، آن خداست
یا؛
چون صور بندهست بر یزدان مگو/ ظن مبر صورت به تشبیهش مجو
این مولاناپژوه سومین نکته کثرتگرایی در اندیشههای امولانا را "پذیرش کثرت ظاهری ادیان و مکاتب" عنوان کرد و گفت؛ مولانا در عین اینکه کثرت و اختلاف را به رسمیت میشناسد، اما بیان میکند ورای این بینش ظاهری، یک بینش باطنی وجود دارد که میتوان از این اختلافات ظاهری عبور کرد و به وحدت رسید.
وی گفته در این زمینه مولانا از تمثیلهای مختلفی چون نور و روشنایی، راه و مقصد، لفظ و معنا، ظرف و مظروف و... استفاده کرده است. به عنوان مثال؛
این سفال و این پلیته دیگرست/ لیک نورش نیست دیگر زان سرست
گر نظر در شیشه داری گم شوی/ زانک از شیشهست اعداد دوی
ور نظر بر نور داری وا رهی/ از دوی واعداد جسم منتهی
از نظرگاهست ای مغز وجود/ اختلاف مؤمن و گبر و جهود
یا مولانا در فیه مافیه گفته است:
"گر راهها مختلف است، اما مقصد یکی است. نمیبینی که راه به کعبه بسیار است؟ بعضی را راه از شام و بعضی را از عجم و بعضی را از چین و بعضی را از راه دریا، از طرف هند و یمن. پس اگر در راهها نظر کنی، اختلاف عظیم و مباینت بیحد است. اما چون به مقصود نظر کنی، همه متفقند و یگانه و همه را درونها به کعبه متفق است... چون به کعبه رسیدند، معلوم شد که آن جنگ در راهها بود و مقصودشان یکی بود".
منبسط بودیم یک جوهر همه/ بیسر و بی پا بدیم آن سر همه
یک گهر بودیم همچون آفتاب/ بی گره بودیم و صافی همچو آب
چون بصورت آمد آن نور سره/ شد عدد چون سایههای کنگره
یا؛
هر نبی و هر ولی را مسلکی است/ لیک تا حق میبرد جمله یکی است
استفاده از اندیشههای صلحطلبانه مولانا در استراتژیهای صلح؛ مولانا از بهترین منادیان صلح در جهان
در ادامه همایش مهر مولانا، دکتر سیده شکوفه اکبرزاده از افغانستان به بررسی موضع "مولانا و تحلیل استراتژی صلح" پرداخت و مثنوی معنوی مولانا را دیباچه صلح خواند.
وی خاطرنشان کرد که با مطالعه دقیق مثنوی، نتیجه اخلاقی داستانهای این اثر مولانان بر صلحطلبی است و میتوان با پژوهش در مثنوی، از اندیشههای صلح مولانا در استراتژیهای صلح به خصوص در افغانستان به عنوان زادگاه مولانا استفاده کرد.
خانم اکبرزاده با بیان دلایل متخلف جنگ در افغانستان و وضعیت صلح در کشور، تأکید کرد که استفاده از اندیشههای صلحطلبانه مولانا میتواند به ما در استراتژی صلح کمک کند.
به گفته وی، مولانا همه افراد جامعه را در صلح دخیل میداند؛
هست احوالم خلاف همدگر/ هر یکی با هم مخالف در اثر
چونک هر دم راه خود را میزنم/ با دگر کس سازگاری چون کنم
موج لشکرهای احوالم ببین/ هر یکی با دیگری در جنگ و کین
مینگر در خود چنین جنگ گران/ پس چه مشغولی به جنگ دیگران
یا مگر زین جنگ حقت وا خرد/ در جهان صلح یک رنگت برد
به گفته این مولاناپژوه، به باور این عارف بزرگ مسلمان، خصلت خشونتجویی و صلحجویی؛ خصلتهای ذاتی در انسانهاست. مولانا با شناخت دقیق از انسان، انسان را به عنوان عامل موثری در ایجاد جنگ یا صلح میداند؛
موجهای صلح برهم میزند/ کینهها از سینهها بر میکند
موجهای جنگ بر شکل دگر/ مهرها را میکند زیر و زبر
به گفته وی، از نگاه مولانا جنگ اصلی میان خود آدمیان است؛ بنابراین در استراتژی صلح، باید به صلح فردی نیز توجه شود.
خانم اکبرزاده افزود: ارزش صلح نزد مولانا بیش از آن است که در جنگ میشمارد و از دید مولانا نعمت خداوند در صلح بیش از جنگ است؛
آنک در جنگت چنان ملکی دهد/ بنگر اندر صلح خوانت چون نهد
آن کرم که اندر جفا آنهات داد/ در وفا بنگر چه باشد افتقاد
این مولاناپژوه در ادامه با بیان اینکه جهان پیرامون ما پر از دوگانگی است، خاطرنشان کرد که مولانا با شناخت باریک از جهان، از این تضادها در آثارش یاد میکند و راه سعادت را در وحدت میخواند.
به گفته وی، از نظر مولانا، با تعلیم و تربیت میتوان این تضادها و اضداد را متعادل ساخت و دوگانگیها را از میان برداشت.
این جهان جنگست کل چون بنگری/ ذره با ذره چو دین با کافری
آن یکی ذره همی پرد به چپ/ وآن دگر سوی یمین اندر طلب
ذرهای بالا و آن دیگر نگون/ جنگ فعلیشان ببین اندر رکون
جنگ فعلی هست از جنگ نهان/ زین تخالف آن تخالف را بدان
ذرهای کان محو شد در آفتاب/ جنگ او بیرون شد از وصف و حساب
چون ز ذره محو شد نفس و نفس/ جنگش اکنون جنگ خورشیدست بس
رفت از وی جنبش طبع و سکون/ از چه از انا الیه راجعون
صلح در ادیشه مولانا چون خوندر رگ های او جریان دارد
به باور دکتر اکبرزاده، از دید مولانا جدال بشر اغلب از کجفهمیها منشا میگیرد و در قالبهای دین، مذهب و زبان شکل میگیرد.
وی با اشاره به یک سخن الهی قمشهای در مورد دلایل جنگها از دید مولانا گفت: از نظر مولانا شش دليل عمده براي جنگها ميتوان شمرد؛ نخست جهل، دوم اغراض، سوم وجود نداشتن عدالت، چهارم كثرت صورتها با معاني واحد، پنجم شباهت صورتها و تفاوت معاني و ششم، و مهمتر از همه، پايين بودن سطح سليقه آدميان در انتخاب نوع لذات. پايين بودن سطح لذات به اين معناست كه مردم به لذات طبيعي و دنيوي تمايل دارند و از لذات حقيقي غافلاند، در نتيجه بين آنها نزاع در ميگيرد.
این مولاناپژوه افغانستانی در پایان تأکید کرد که مولانا به عنوان انسانی آزاده و صلحجو، از بهترین منادیان صلح در جهان است میبایست اندیشههای و استراتژیهای صلح در افغانستان و جهان، با تأثیر از اندیشههای مولانا ترسیم شود.