خبرنگار اعزامی خبرگزاری صدای افغان به عراق، به سلسله گزارش های خویش، این بار مسجد کوفه و زیارت های مسلم بن عقیل، مختار سقفی، هانی بن عروه و میثم تمار را به تصویر کشیده و دلیل قداست و احترام خاص و عام به این 4 بزرگوار را بیان کرده است.
آنچه در ادامه میخوانید گزارش سلسله وار خبرنگار اعزامی ما از عراق میباشد:
یکی از چند موضعی که در نجف اشرف بعد از حرم مطهر مولا امیرالمومنین علی(ع) مورد توجه زوار است، مساجد کوفه و سهله و مرقد میثم تمار است.
در محراب مسجد کوفه، موضع ضربت خوردن امام اول شیعیان حضرت علی(ع) زیارتگاه خاص و عام است. در کنار محوطه مسجد کوفه و نیز کمی آنطرف تر ۴ مرقد شریف قرار دارد که دل های بی قرار شیعی به زیارت آنان همواره بیتاب است و آن چهار تا عبارتند از مرقد شریف مسلم بن عقیل سفیر امام حسین(ع) و آورنده پیام آن حضرت به مردم کوفه و در جوارش مرقد شریف مختار سقفی، همان کسی که بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش قیام کرد و حکومت تشکیل داد و انتقام خون شهدای کربلا را از قاتلین شان ستاند و هر کدام را به نوبه خودش به درک واصل کرد و به فاصله اندکی مرقد شریف هانی بن عروه است. همان شخصی که یکی از بزرگان کوفه بود که از امام حسین(ع) دعوت به عمل آورده بود اما بعد از بی وفایی مردم کوفه و تنها ماندن مسلم بن عقیل، او را در منزل خود پناه داد و از او خواست که با آمدن ابن زیاد به دیدنش، به ترور او اقدام کند اما مسلم ابن عقیل ازین کار اجتناب ورزید.
خارج از محوطه مسجد کوفه و با کمی فاصله، مرقد شریف میثم تمار قرار دارد.
مجموع زواری که در طول سال به زیارت امام علی(ع) و امام حسین(ع) و سایر اعتاب مقدسه در عراق مشرف می شوند حتما به زیارت این چهار بزرگوار نیز حضور به هم میرسانند، به ویژه در شب و روزهای نزدیک به اربعین حسینی(ع) و چند روز بعد از آن، مسجد کوفه و مراقد این چهار شخصیت بزرگ اسلام پذیرای ملیونها زائر دلسوخته هستند.
زیارت اعتاب مقدسه ای چون امام علی و امام حسین و سایر امامان معصوم (علیهم السلام)جای خودشان را دارد اما آنچه برایم سوال برانگیز بود دلیل حضور پرسوز و گداز زوار بر مراقد شریفه این چهار شخصیت است!
واقعا چه چیزی باعث شده است اینها از این همه قداست برخوردار شوند و چرا این همه مورد احترام خاص و عام اند؟!
آیا با امام حسین(ع) نسبتی داشتند؟! یا از جایگاه و پایگاه اجتماعی قدرتمندی برخوردار بودند؟! یا از علمای بسیار برجسته ی دوران خود بودند؟! یا از عرفای نام دار آن زمان به حساب می آمدند؟! واقعا چه چیزی عامل این همه عظمت و بزرگی این چهار نفر گردیده است؟!
گرچه فرصت کافی برای معرفی کامل این شخصیتها نیست اما کمی تفحص و مطالعه ی زندگی آنان نشان می دهد که هیچیکی از این عوامل دلیل بزرگی و عظمت شان نیست، شاید مسلم بن عقیل پسر عموی امام حسین(ع) بوده اما این عامل قطعا نمیتواند دلیل مناسبی باشد که اگر می بود محمد حنفیه برادر امام حسین(ع) برای بزرگی و عظمت، زمینه بیشتر می داشت که حالا ندارد و شاید هرکدام اینها عالم و یا از نفوذ اجتماعی زیادی برخوردار بودند و یا از عرفان چیزی سرشان می شد اما به طور قطع هیچ کدام اینها عامل بزرگی و برجستگی شان نیست چه اینکه اگر عامل به نظر می رسیدند، آدمهای زیاد دیگری بودند که در دوره آنها عالمتر و عارفتر احساس شده و از جایگاه اجتماعی بیشتری برخوردار بودند که شرایط ممتازتری را برای آنها خلق می کرد! اما به هیچ وجه از احترام و اقتدار معنوی این چهار بزرگوار برخوردار نیستند. پس چه چیزی می تواند این عظمت و بزرگی را برای مسلم بن عقیل، مختار ثقفی، هانی ابن عروه و میثم تمار بدهد؟!
جای شکی نیست که عامل مهم و عمده عظمت و بزرگی این شخصیتها اسلام لا اله الاالله است. اسلامی است که قرآن آورده، همان اسلامی که پیامبر اسلام(ص) مبلغ و محقق آن بود، همان اسلامی که علی و فاطمه(علیهما السلام) بر آن پای فشردند و امام حسن مجتبی(ع) جان خود را به پای بارور شدن آن اهدا کرد. اسلامی که امام حسین(ع) و یارانش برای احیای او و اصلاح امت جدش قیام و خود را فدای آن کردند، اسلام سایر امامان معصوم(علیهم السلام) و اسلام امام زمان(عج) و در نهایت کلام، اسلام سیاسی و جهادی اما با محوریت و اشراف امام معصوم(ع).
اسلامی که سیاست عین دیانت است و دیانت عین سیاست و این اسلام بود که این چهار نفر معتقد به آن بوده و از یکسو با پیروی از ملاکها، معیارها و دستورات آن و از سوی دیگر برای محافظت از دست آوردهای آن و فراهم کردن زمینه اجرایی شدن تمام برنامه های آن جهت مدیریت و هدایت جامع بشریت، به مبارزه و مجاهده برخواستند و در نهایت به شهادت رسیدند و این مهمترین عاملی است که باعث گردیده تا شخصیتهایی چون مسلم بن عقیل، مختار ثقفی، هانی بن عروه، میثم تمار و سایر یاران شهید امام حسین(ع) از نام و نشانی در این دنیا برخوردار شوند و تا دنیا دنیاست نه تنها زیارت کنندگان شان کم نخواهد شد بلکه به میزان ارتقای معارف اسلام اصیل مردم، شیفتگان شخصیت این اشخاص روز افزون خواهد بود و این درس بزرگی برای زوار است و زوار حتما درک خواهند نمود که نماز بی سیاست نماز نیست و روزه و تمام اعمال عبادی بی روح سیاسی به جوی نمی ارزد و علم بی سیاست نیز نه تنها کارایی مثبت نخواهد داشت بلکه برای به زنجیر کشاندن بشریت عمل خواهد کرد.
اگر زوار دلسوخته در مراسم بزرگ اربعین حسینی(ع) تنها همین یک درس را فرا بگیرند، دنیا و آخرت خود را آباد خواهند نمود چه رسد به اینکه ظرفیتی بیابند تا تمام فرهنگ اربعین را دریابند و اینجاست که ما میگوییم اگر اربعین و مراسم آن به درستی تبیین و تبلیغ شود و از سوی زوار برنامه ها و ملاک های آن به سلامتی اجرایی گردد، زمینه های برقراری حکومت مهدوی(عج) مهیا و آهسته و به تدریج دست استکبار از مال و جان مسلمین کوتاه شده و شرایط ظهور و قیام قائم فراهم خواهد گردید. به امید آن روز.