در ادامه گزارشها و یادداشتهای خبرنگار اعزامی خبرگزاری صدای افغان(آوا) به سرزمین عراق و شرکت در مراسم اربعین امام حسین(ع)، اینبار به یاد «شلمچه» و «خرمشهر»، تجاوز سال 1358 عراق به جمهوری اسلامی ایران و تفاوتهای مادی و معنوی این دو کشور گزارش داده است.
وقتی وارد نقطه صفر مرزی شلمچه میشوید، به یکباره برمیگردید به سال ۱۳۵۸؛ آنگاه که به یک چشم برهمزدنی، این خط مرزی میان جمهوری اسلامی ایران و عراق، توسط قوای متجاوز بعثی عراق درنوردیده میشود و نیروهای تا به دندان مسلح حزب بعث به سرعت اقدام به تصرف «خرمشهر» کرده، این شهر زیبا و سبز و خرم را تبدیل به «خونین شهر» میکنند و همچنان به پیش میتازند تا به انهدام نظام نوپای اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) و تسخیر این کشور توفیق پیدا کنند.
در این اقدام تجاوزکارانه، تمام شرق و غرب عالم در کنار صدام قرار داشتند و از هیچگونه حمایتی دریغ نکردند. در یک طرف، تمام وابستگان دنیا با محوریت شیطان بسیج شده بودند تا با طرف دیگر که جمعی از مظلومین عالم با دستان خالی و نظام نوپا، اما با خدامحوری حضور داشتند، بجنگند و خدا باوران را به زودترین فرصت مقهور و مرعوب خود نموده، در نهایت تومار هست و بود زندگیشان را درهم بپیچند.
جنگ ایران و عراق در حقیقت جنگ خدا و شیطان بود؛ نبرد شیطانمحوران با خداباوران و قطعا در نگاه ظاهر، شیطانمحوران از تمام جهات دست بالا داشتند و قوی و قدرتمند به نظر میرسیدند، اما همگان دیدند که نتیجه چه شد و امروز که به سرزمینهای ایران و عراق نگاهی میافکنید، به چه نتیجه ملموسی میرسید؟!
ایران و مردم آن بازمانده یک جنگ تمام عیار کل استکبار علیهشان اند و مردم و کشور عراق میراثدار حاکمیتی که تمام ظواهر دنیا را در کنار خود داشته، اما نتیجه با خدا بودن و با شیطان زیستن اینک به راحتی و وضوح بیش از هرزمانی خودنمایی میکند. ایران خدامحور نه تنها سقوط نکرد؛ بلکه امروزه قدرتمندتر از هر زمانی ظهور و بروز دارد؛ به گونهای که استکبار جهانی و در رأس آن امریکا، از ترس اقتدار رهبری و مردم آن هر لحظه کابوس میبیند.
مردم ایران هم اکنون در دنیا از هر زمانی، آبرو و اعتبار معنوی و رفاه اقتصادی بیشتری دارند و رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی که خلف صالح امام خمینی(ره) است، چون نگینی درخشان در میان تمام امت اسلامی و بلکه بشریت میدرخشد و افسار تحولات جهانی در اختیار اوست و کشور و سرزمین ایران آبادتر از هر زمانی است و حداقل در منطقه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اما عراقیها با مشکلات عدیدهی به جا مانده از یک نظام استکباری دست و پنجه نرم میکنند و کشور و سرزمینشان خرابتر از هر زمانی به نظر میرسد و در کل، نمیتوان بین عراق و ایران در هیچ زمینهای مقایسهای انجام داد و این عدم مقایسه و در اوج بودن ایران و حضیض ذلت عراق در با خدا بودن و شیطانمحور بودن است. ایرانیها چون با خدا بودند، قدرتمندند و این اقتدار به طور روزافزونی مشهود است، اما عراقیها چون تحت سلطه نظام شیطان محور بودند و در رهبری آنها شخصی چون صدام شیاد و عامل استکبار قرارداشت، مسیر قهقرا و شکست را پیمودند و اگرچه پس از سقوط صدام، مردم انقلابی عراق و مبارزان راه اسلام و آزادی خیلی کوشیدند تا آثار شوم به جا مانده از حکومت صدام را پاک کنند و کشور و مردم خود را از وضعیت موجود نجات دهند، اما از یکسو خرابی بیش از پیش کشور و از سوی دیگر سلطه آمریکا بر آن، که بازهم میراث به جامانده از حماقتهای صدام است، باعث شده روند رو به بهبود اوضاع با چالشهای گوناگونی مواجه باشد.
امیدوارم از یکسو مردم مظلوم، اما قهرمان عراق پس از صدام برای ترمیم خرابیهای گذشته و نوسازی زیرساختهای مختلف کشور خود موفق شده، با محوریت مراجع عظام تقلید و دستاندرکاری حکومت، با همکاری و همیاری شخصیتها، جریانها و تودههای مردم در راستای رشد و پیشرفت عمومی توفیق مزید را نصیب شوند و از سوی دیگر نتیجه خداباوری و شیطانمحوری و پیشرفت اولی و شکست دومی، نصبالعین تمام مسلمانان و حتی بشریت گشته، برای دستیابی به عزت و اقتدار دنیا و آخرت، به تمام شیاطین انسی و جنی پشت کرده، به خدای متعال رو بیاورند و با تکیه بر او و توسل به پیامبران و ائمه او سلامالله اجمعین، شرایط عزت دنیا و سعادت اخرای را برای خود و باقی بشریت فراهم نمایند.
وقتی وارد نقطه صفر مرزی شلمچه میشوید، به یکباره برمیگردید به سال ۱۳۵۸؛ آنگاه که به یک چشم برهمزدنی، این خط مرزی میان جمهوری اسلامی ایران و عراق، توسط قوای متجاوز بعثی عراق درنوردیده میشود و نیروهای تا به دندان مسلح حزب بعث به سرعت اقدام به تصرف «خرمشهر» کرده، این شهر زیبا و سبز و خرم را تبدیل به «خونین شهر» میکنند و همچنان به پیش میتازند تا به انهدام نظام نوپای اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) و تسخیر این کشور توفیق پیدا کنند.
در این اقدام تجاوزکارانه، تمام شرق و غرب عالم در کنار صدام قرار داشتند و از هیچگونه حمایتی دریغ نکردند. در یک طرف، تمام وابستگان دنیا با محوریت شیطان بسیج شده بودند تا با طرف دیگر که جمعی از مظلومین عالم با دستان خالی و نظام نوپا، اما با خدامحوری حضور داشتند، بجنگند و خدا باوران را به زودترین فرصت مقهور و مرعوب خود نموده، در نهایت تومار هست و بود زندگیشان را درهم بپیچند.
جنگ ایران و عراق در حقیقت جنگ خدا و شیطان بود؛ نبرد شیطانمحوران با خداباوران و قطعا در نگاه ظاهر، شیطانمحوران از تمام جهات دست بالا داشتند و قوی و قدرتمند به نظر میرسیدند، اما همگان دیدند که نتیجه چه شد و امروز که به سرزمینهای ایران و عراق نگاهی میافکنید، به چه نتیجه ملموسی میرسید؟!
ایران و مردم آن بازمانده یک جنگ تمام عیار کل استکبار علیهشان اند و مردم و کشور عراق میراثدار حاکمیتی که تمام ظواهر دنیا را در کنار خود داشته، اما نتیجه با خدا بودن و با شیطان زیستن اینک به راحتی و وضوح بیش از هرزمانی خودنمایی میکند. ایران خدامحور نه تنها سقوط نکرد؛ بلکه امروزه قدرتمندتر از هر زمانی ظهور و بروز دارد؛ به گونهای که استکبار جهانی و در رأس آن امریکا، از ترس اقتدار رهبری و مردم آن هر لحظه کابوس میبیند.
مردم ایران هم اکنون در دنیا از هر زمانی، آبرو و اعتبار معنوی و رفاه اقتصادی بیشتری دارند و رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی که خلف صالح امام خمینی(ره) است، چون نگینی درخشان در میان تمام امت اسلامی و بلکه بشریت میدرخشد و افسار تحولات جهانی در اختیار اوست و کشور و سرزمین ایران آبادتر از هر زمانی است و حداقل در منطقه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اما عراقیها با مشکلات عدیدهی به جا مانده از یک نظام استکباری دست و پنجه نرم میکنند و کشور و سرزمینشان خرابتر از هر زمانی به نظر میرسد و در کل، نمیتوان بین عراق و ایران در هیچ زمینهای مقایسهای انجام داد و این عدم مقایسه و در اوج بودن ایران و حضیض ذلت عراق در با خدا بودن و شیطانمحور بودن است. ایرانیها چون با خدا بودند، قدرتمندند و این اقتدار به طور روزافزونی مشهود است، اما عراقیها چون تحت سلطه نظام شیطان محور بودند و در رهبری آنها شخصی چون صدام شیاد و عامل استکبار قرارداشت، مسیر قهقرا و شکست را پیمودند و اگرچه پس از سقوط صدام، مردم انقلابی عراق و مبارزان راه اسلام و آزادی خیلی کوشیدند تا آثار شوم به جا مانده از حکومت صدام را پاک کنند و کشور و مردم خود را از وضعیت موجود نجات دهند، اما از یکسو خرابی بیش از پیش کشور و از سوی دیگر سلطه آمریکا بر آن، که بازهم میراث به جامانده از حماقتهای صدام است، باعث شده روند رو به بهبود اوضاع با چالشهای گوناگونی مواجه باشد.
امیدوارم از یکسو مردم مظلوم، اما قهرمان عراق پس از صدام برای ترمیم خرابیهای گذشته و نوسازی زیرساختهای مختلف کشور خود موفق شده، با محوریت مراجع عظام تقلید و دستاندرکاری حکومت، با همکاری و همیاری شخصیتها، جریانها و تودههای مردم در راستای رشد و پیشرفت عمومی توفیق مزید را نصیب شوند و از سوی دیگر نتیجه خداباوری و شیطانمحوری و پیشرفت اولی و شکست دومی، نصبالعین تمام مسلمانان و حتی بشریت گشته، برای دستیابی به عزت و اقتدار دنیا و آخرت، به تمام شیاطین انسی و جنی پشت کرده، به خدای متعال رو بیاورند و با تکیه بر او و توسل به پیامبران و ائمه او سلامالله اجمعین، شرایط عزت دنیا و سعادت اخرای را برای خود و باقی بشریت فراهم نمایند.