محمدرضا جوان نابینای است که تابحال قرآن کریم و دها حدیث و روایت را حفظ کرده است، ۵ جلد کتاب و دها مقاله علمی – فرهنگی را به خط بریل ( خط برجسته ویژه نابینایان ) باز نویسی کرده و فعلا در لیسه تعلیمات خاص ولایت غزنی که نابینایان و ناشینوایان را تحت پوشش دارد در صنف هفتم مشغول آموزش است.
به گزارش خبرگزاری آوا، این نوجوان نابینا در حومه شهر غزنی در منطقه فقیر نشین بنام "قلعه شهاده" زندگی میکند مردم محل او را قاری محمدرضا صدا میزنند، مادرش میگوید قاری رضا زمانیکه تنها دو سال از عمرش گذشته بود در اثر بیماری از دوچشم نابیناگردید و دیگر هرگز خوب نشد عزم راسخ او برای درس خواندن و موفقیت های او در فراگیری علم و دانش بخصوص علوم دینی باعث شده است که مردم محل به او احترام گذاشته به یک جوان نمونه تبدیل شود.
محمدرضا نابینا هفته پیش برای خبرنگارمحلی خبرگزاری صدای افغان آوا در غزنی زنگ زده و تقاضا نمود که از فعالیت هایش گزارش تهیه کند و شماره تماس خبرنگار را از نماینده محله اش گرفته است.
دغدغه اول شهروندان غزنی امنیت است لذا قبل از اینکه خبرنگار ما در مورد وضعیت امنیتی منطقه قلعه شهاده این شهر سوال کند محمدرضا توضیح داده است که وضعیت امنیتی آنجا خوب است تشویش نداشته باشد.
او در این تماس تلفنی به خبرنگار ما توصیه کرد که تا آمدن او در ایستگاه محل شان منتظر میماند، وقتی خبرنگار در ایستگاه رسیده و از موتر پائین شده جوانی را دیده است در کنار جاده خاکی ایستاده است و بی توجه به گردو خاک ناشی از تردد موتر ها با عصای دستی اش باز میکند، از عصای دستی و نحوه حرکاتش فهمیده بود که همان جوان نابینا است او را بنامش صدا زد پس از مختصر احوال پرسی در امتداد کوچه که به خانه او منتهی می شد حرکت کردند.
خبرنگار ما می گوید که قاری رضا به کمک عصایش تندتر و مطمئن تر از من درکوچه قدم میگذاشت، در آخر کوچه دروازه کوچک فلزی نمایان شد قاری رضا دروازه را باز نموده وارد حویلی گردید و مرا بدنبالش خواند، خانم کهن سالی آن طرف تر روی دیوار کاه گلی تکیه زده با دست نخ ریسی میکرد قاری رضا گفت مادرش است پشم گوسفند را به نخ تبدیل میکند و از پشم فروش در بدل هر کیلو پشم ۴۰ افغانی می گیرد و گفت که بخاطر مشکلات اقتصادی مادر پیرش مجبور است این کار را انجام دهد.
مادر رضا با دیدن ما از جایش بلند شد و به من خوش آمد گفت، اتاق کوچک و کاه گلی در کنج حویلی قرار داشت قاری رضا عصا زنان وارد اتاق شد و من هم بدنبالش، او کتاب هایش که در جریان سالها به خط بریل باز نویسی کرده بود در مقابلم گذاشت عنوان های کتاب هایش را با دست لمس میکرد و میخواند، یک جلد کتاب از علوم تجویدی و چند کتاب دیگر مربوط به ادبیات دری و چند بخش دیگر و همین طور دها مقاله های علمی – فرهنگی را از روی مجلات باز نویسی کرده است.
قاری رضا به تقاضای من ماشین خط بریل را ( ماشین که خط برجسته ویژه نابینایان را مینویسد) آماده کرد جملاتی از کتاب نهج البلاغه حضرت علی ( ع ) را که در حافظه داشت تکرار میکرد و همزمان مینوشت و خط های بریل را دوباره با لمس دست باز خوانی میکرد، قاری رضا میگوید نوشتن خط بریل یا خط برجسته را به همکاری موسسه سویدن آموخته است و ماشین خط بریل توسط این موسسه برایش تهیه شده است.
قاری رضا از نبود امکانات آموزشی ویژه نابینایان شکایت دارد او میگوید در افغانستان بخصوص ولایت غزنی امکانات آموزشی و اقلام فرهنگی ویژه نابینایان وجود ندارد لذا او به ابتکار خودش چند جلد کتاب را به خط بریل تبدیل کرده است و میخواهد که این کتاب ها را در اختیار دیگر نابینایان قرار دهد وی از دولت مردان افغانستان تقاضا میکند که برای نابینایان و دیگر اقشار معلول اجتماعی این کشور زمینه آموزش بهتر را فراهم نمایند.
قاری رضا میگوید مدت هاست که تصمیم دارد کتاب نهج البلاغه و برخی دیگر از کتاب های احادیث را حفظ نماید اما بدلیل که کسی با او همکاری نمیکند و امکانات صوتی هم در اختیار ندارد تا بحال نتوانسته است به این آرزویش برسد وی از مدارس علوم دینی و موسسات فرهنگی تقاضا میکند که در این بخش با او همکاری نمایند.