نواز شریف؛ نخست وزیر و راحیل شریف؛ فرمانده ارتش پاکستان در مورد وضعیت بحرانی این کشور به ویژه تحصن حزب تحریک انصاف و تحریک عوامی در منطقه سرخ پایتخت گفتگو کردند.
در این نشست که در کاخ نخست وزیر انجام شد راحیل شریف در مورد وضعیت حاکم کشور و پیامدهای احتمالی آن برای عملیات در حال انجام در منطقه وزیرستان شمالی با نواز شریف تبادل نظر کرد.
نخست وزیر و فرمانده ارتش پاکستان به این نتیجه رسیدند که بحران کنونی باید در اسرع وقت و مسالمت آمیز در راستای حفظ منافع ملی حل و فصل شود.
نواز شریف گفته که دولت تقریبا تمام خواسته های قانونی معترضان حزب تحریک انصاف و تحریک عوامی را پذیرفته و بارها گفته که هرگونه تقاضای خلاف قانون اساسی که به طور عمده شامل استعفای نخست وزیر است را قبول نمی کند.
بنابر گزارش ها، این جلسه یکی از چندین جلسه ای است که که دو رهبر در هفته های اخیر برای خارج شدن از بن بست کنونی برگزار کرده اند.
این دیدار از دید کارشناسان نشان می دهد که حکومت غیر نظامی نواز شریف، نسبت به دخالت ارتش در ناآرامی های سیاسی جاری در اسلام آباد، بدبین است و با این دیدارها تلاش می کند فاصله خود با نظامیان را کاهش دهد؛ تا به این ترتیب بتواند تنش های سیاسی جاری را با جلب هواداری ارتش از حکومت غیر نظامی اسلام آباد، مهار و کنترل نماید.
دولت غیر نظامی مسلط بر اسلام آباد که برای نخستین بار از مسیر سیاسی و انتخابات آزاد به قدرت رسیده از سوی ارتشی که در بیش از شش دهه گذشته، غالبا خود را بر سریر قدرت سیاسی دیده است، بدون شک به چشم یک رقیب دیده می شود؛ به ویژه زمانی که این دولت تلاش کرد یکی از سران کودتا در سال های قبل یعنی پرویز مشرف؛ فرمانده پیشین ارتش و رییس بعدی دولت نظامی و برآمده از کودتا را به پای میز محاکمه بکشاند و محدودیت های سنگین و حقارت آمیزی را بر او وضع کند.
این رفتارها دست کم برای آن بخش از ارتش و سازمان استخباراتی پاکستان که هنوز وفاداری نسبی خود به مشرف را حفظ کرده است نمی تواند قابل تحمل باشد.
به همین دلیل، شماری از کارشناسان مسایل پاکستان می گویند که راه پیمایی وسیع خیابانی آنهم در یکی از راهبردی ترین مناطق اسلام آباد یعنی منطقه سرخ پایتخت که مقر نخست وزیری و دیگر اماکن دیپلماتیک داخلی و خارجی است نمی تواند بدون چراغ سبز ارتش و سازمان استخباراتی آن کشور، امکان پذیر باشد.
پاکستان پیش از آنکه کشوری آزاد و دموکراتیک باشد، کشوری است که احزاب و گروه های سیاسی آن، قدرت خود را از میزان وابستگی به ارتش و سازمان آی اس آی یا قدرت های سلطه جوی خارجی می گیرند؛ بنابراین قدرت گیری یکباره طاهر قادری؛ روحانی پرطرفدار پاکستانی- کانادایی و همچنین عمران خان؛ کریکت بازی که سر از سیاست درآورد، نمی تواند بدون دخالت دست کم یکی از دو عامل داخلی و خارجی، امکان پذیر باشد.
در این میان، ائتلاف این دو جریان پرنفوذ و پرطرفدار سیاسی دست کم بر سر این هدف مشترک که نواز شریف باید برود، آینده سیاسی دولت انتخابی و غیر نظامی شریف را در ابهام خطرناکی فروبرده است.
ناظران می گویند که اگر گفتگوهای جاری میان نواز شریف و راحیل شریف نتواند به یک توافق مشخص مشترک برسد و ارتش مانند الگویی که در مصر به اجرا درآمد به بهانه تامین نظم و پایان دادن به تنش های سیاسی و اجتماعی، وارد عمل شود، در آنصورت، رفتن شریف حتمی و ناگزیر خواهد بود.
آنچه برای همسایه پاکستان؛ افغانستان اهمیت دارد این است که تحولات جاری در اسلام آباد، چه تاثیری بر کارکرد گروه های تروریستی فعال در مناطق قبایلی آن کشور می گذارد و این امر، وضعیت ناامنی ها و حملات تروریستی در افغانستان را به چه سمتی هدایت خواهد کرد.
غالب کارشناسان باور دارند که ادامه این وضعیت، حتی اگر به سقوط دولت شریف نیز منجر نشود، به نفع تروریست های فعال در پاکستان است و به بازسازی، سازمان دهی مجدد و تجدید قوای آنها برای ساماندهی تحرکات تروریستی بیشتر در دو سوی مرز منجر خواهد شد؛ ولی اگر این وضعیت، به سقوط دولت شریف منجر شود، وضعیت حتی ممکن است بدتر از این شود؛ زیرا در آن صورت، عمران خان که مواضع فکری و سیاسی نزدیک به تروریست ها و طالبان پاکستانی دارد روی کار خواهد آمد و طاهر قادری نیز یک روحانی پاکستانی است که علی القاعده، همسو با طالبان خواهد بود. به ویژه اگر این پروژه با دخالت ارتش و آی اس آی محقق شود که در آن صورت، اوضاع ۱۸۰ درجه به نفع طالبان تغییر خواهد کرد.
شماری از ناظران حتی می گویند که مختل شدن روند گفتگوی دولت نواز شریف با طالبان و ورود آن به برخورد سخت افزاری با تروریزم، شاید یکی از انگیزه های اصلی دو جناح مخالف دولت در همدستی ارتش و آی اس آی بر ضد وی باشد.