عطامحمد نور؛ والی بلخ در برابر خندههای اشرف غنی احمدزی واکنش نشان داده و گفته است که خندیدن جای خاص خود را دارد.
آقای نور با بیان اینکه خندههای آقای غنی نشان دهنده «حالت غیر عادی» وی است افزوده که قیام در برابر کسی برپا خواهد شد که از راه تقلب به قدرت برسد.
او در بخشی دیگر از سخنانش گفته است:«قیام در برابر کسی که از دین آگاهی ندارد و زن و فرزندش افغان نباشد.»
والی بلخ در ادامه افزود:«رهبر تیم تحول و تداوم در برابر حرفهای من قهقه زد، شما حتما تصویر آن را دیده اید، این خندهها نشان دهنده حالت غیر عادی و غیر نرمال وی است. ما گلهای نداریم. خنده جای خود را دارد.»
نور خطاب به اشرف غنی گفت:«اگر مشاوران رسانهای به شما گفتهاند که در مصاحبههای تان با پیشانی باز حاضر شوید، شاید نگفته باشند که دیوانه وار خنده کنید.»
با این حساب، تنش های لفظی میان عطامحمد نور و اشرف غنی احمدزی بالا گرفته و دوطرف همدیگر را با زبانی که شاید در سیاست و آیین دیپلماسی کمتر بتوان آن را سراغ گرفت مورد حمله قرار می دهند.
ناظران می گویند که مواضع اولیه آقای نور مبنی بر راه اندازی قیام مدنی و حرکت های سبز و نارنجی در مقابل تقلب، اگرچه تند و صریح بود؛ اما ماهیتا برخلاف قانون نبود و او و هر شهروند افغانستان، حق دارد که به منظور استیفای حقوق سیاسی خویش به راهکارهایی شبیه اعتراضات مدنی، تجمعات مسالمت آمیز خیابانی و... متوسل شود.
در دیگر دموکراسی های جهان نیز مشابه این عملکردها را از سوی غیر نظامیان و مردم شاهد بوده ایم؛ اما رییس جمهور یا نامزد ریاست جمهوری آن کشورها هیچگاه نسبت به این اقدامات، واکنش تمسخرآمیز نشان نداده و نمی دهند.
آقای نور هم مانند هریک از شهروندان افغانستان حق دارد برای صیانت از آرای خود و هوادارانش حرکت های مدنی و اعتراض آمیز راه اندازی کند؛ اما پرسش و شگفتی این است که چرا اشرف غنی مستقیما به این موضع گیری آقای نور، واکنشی تا این مایه عجیب نشان داد؟
آیا آقای غنی آگاهانه یا ناآگاهانه خود را مخاطب هر اتهامی مبنی بر انجام تقلب در انتخابات می داند؟ چرا او چنین حسی نسبت به این امر دارد؟ یا به تعبیر بهتر، حساسیت او نسبت به تعبیر تقلب، از کجا ناشی می شود؟ آیا او مصداق این ضرب المثل افغانی است که می گوید: خاین، خایف است؟
اگر از تنش های انتخاباتی گذشته و اسناد و مدارک افشاگرانه ای که در این راستا از سوی ستاد اصلاحات و همگرایی منتشر شد، چشم پوشی کنیم، دست کم در حال حاضر اسناد تاییدشده ای که نشان دهد بخشی بزرگ از آرای آقای غنی تقلبی است در دست نیست؛ شاید بتوان تا پایان روند بازشماری و تفتیش آرا صبر کرد و پس از آن در این باره مسئولانه تر سخن گفت؛ با این وجود، چرا آقای غنی نسبت به هر اظهار نظری در باره تقلب، واکنشی تا این مایه جدی نشان می دهد؟
از سوی دیگر، نحوه واکنش آقای غنی نیز به گونه ای بود که با هیچ ترفندی نمی توان از آن دفاع کرد. این اظهارات، به تعبیر رایج روزنامه نگاران، غیر دیپلماتیک بود.
او حد اقل در حال حاضر، یکی از بخت های ریاست جمهوری آینده افغانستان به شمار می رود، از چنین کسی انتظار نمی رود در مورد یک اظهار نظر قانونی و مشروع، واکنشی تمسخرآمیز، خلاف اخلاق و دور از شأن اصول دیپلماسی، نشان دهد و اگر او که «دکتر» است، «دومین متفکر» است، یکی از چانس های ریاست جمهوری آینده است، «استاد دانشگاه» بوده است، غرب دیده و از غرب برگشته است، «تحصیلکرده» است، معتقد به دموکراسی و آزادی بیان است و اخلاق مدار و دموکرات است، در مقابل حقوق سیاسی و مدنی شهروندان افغانستان برای مبارزه با یک امر نامشروع یعنی «تقلب» چنین موضع می گیرد، پس بدون شک، باید منتظر پاسخی در همان سطح نیز باشد؛ پاسخی که شاید نتوان آن را دیپلماتیک ارزیابی کرد؛ اما بدون شک، در خور کنشی تا این مایه تمسخرآمیز و عجیب خواهد بود.