چنانکه در دو یادداشت قبلی، به پیوند، "استراتژی جنگ تمدنها"، "اعلام جنگ صلیبی" و " دکترین امنیت ملی امریکا" با جنگ ها و تحولات منطقه از افغانستان تا عراق پرداخته شد؛ به گواهی این اسناد، گراف و گرای جنگ ها، پیدایش گروه های ظاهراً تندرو اسلامی و هدف قرار دادن حکومت های مخالف امریکا و اسرائیل، اجمالاً دور نمای اهداف ایالات متحده درمنطقه را روشن می سازد که همانا ساخت "خاورمیانه جدید"، "تقویت و تضمین برتری نظامی و سیاسی اسرائیل"، "سلطه بر منابع انرژی" کشورهای اسلامی، تقابل با "اسلام سیاسی" و کشورهای مخالف اسرائیل و امریکاست. طبیعی می نماید که نیل به این اهداف، نیازمند تولید ابزارها، مقدمات و اقداماتی است که بایستی به اسقاط برخی نظام ها و تغییر نقشه های سیاسی وحذف گروه های مقاومت اسلامی بینجامد. نخستین پروژه درچهارچوب" دکترین جنگ سرد" ایالات متحده، تجهیز مجاهدین علیه شوروی با کمک عربستان و پاکستان بود که "زبیگنیو برژنسکی" مشاورامنیتی ملی جیمی کارتر ( ۱۹۷۷-۱۹۹۰) مبتکر آن بود. وی در جدید ترین اثرش با عنوان " بینش راهبردی امریکا و بحران قدرت جهانی" اگرچه بدلایل امنیتی اعتراف به ایجاد گروه های تروریستی توسط امریکا نمی کند اما از سیاست ایجاد وحشت عمومی از طریق بزرگنمایی تروریسم و عوام فریبی زیر این چتر سخن می گوید؛ "واژه ابرقارچ، "کاندولیزا رایس" که تروریسم را تهدیدی علیه امریکا می خواند؛ زبینگیو معتقد است؛ این با توجه به شرایط ۱۱ سپتامبر ایجاد وحشت عمومی و بسیج خشم مردم امریکا کرد و شرایطی را فراهم آورد که علیه عاملان واقعی این واقعه و بلکه سایر گروه های اسلامی بتوان مبارزه کرد، اما او در لابلای بیان این موضوع اذعان می کند که دولت بوش به دنبال عوامفریبی زیر چتر وحشت عمومی ناشی از بزرگنمایی خطر تروریسم بود. (بینش راهبردی.../۹۰)
بنابراین حداقل ازنظر برژینسکی بزرگنمایی تروریسم، نوعی عوامفریبی ایالات متحده است که زیر چتر آن اهدافی را علیه دیگر گروه های اسلامی تعقیب می کند. اما هیلاری کلینتون در ۲۰۰۸ زمانی که وزیر خارجه ایالات متحده بود، دریکی از جلسات کنگره واقعیاتی فراتر از این را فاش کرد و گفت؛ "نباید فراموش کنیم این ما بودیم که القاعده را به وجود آوردیم و گذشته مشترکی با آنها داریم. کسانی را که امروز با آنها در افغانستان و پاکستان میجنگیم ۲۰ سال پیش خودمان به وجود آوردیم، زیرا در جنگ علیه شوروی سابق از آنها استفاده میکردیم. وی افزود، ما القاعده را به وجود آوردیم، زیرا نمیخواستیم شوروی سابق بر آسیای مرکزی چیره شود و ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا با مشارکت کنگره به زعامت دموکراتها از طرح ایجاد القاعده جهت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی استقبال کرد." این اعتراف از یک سو ماهیت ابزاری گروه های نظیر القاعده و طالبان را نشان میدهد که ساخته و پرداخته ایالات متحده است. از سوی دیگر، دکترین ایالات متحده را در برخورد با دشمنان و تحقق اهدافش را بازگو می کند و با توجه به اذعان برژینسکی، کارکرد گروه های تروریستی نوظهور نظیر النصره، داعش و... فاش می کند. همچنین کلینتون صراحتاً از همکاری عربستان و پاکستان در پروژه ساخت القاعده سخن می گوید. در ۲۰۰۳ بی نظیر بوتو، نخست وزیر اسبق پاکستان نیز در گفتگو با لوموند دیپلماتیک فرانسه به صراحت می گوید که "طالبان پروژه مشترک کشورش، انگلیس، امریکا و عربستان سعودی بود. او توضیح میدهد که طرح ایجاد طالبان ازانگلیس، با تمویل عربستان و مدیریت ایالات متحده و اجرایی سازی پاکستان بوده است.
براین اساس، اعترافات هیلاری و اظهارات بوتو برملا می سازد که طالبان نیز به منظور اسقاط دولت مجاهدین و بهانه ای برای حضور امریکا و کارکرد شبیه القاعده در مبارزه با شوروی داشته است. این نیز تصریح دیگری است بر اینکه ایالات متحده، اهداف خویش را از طریق ایجاد گروه های ظاهرا تندرو اسلامی و عملیات پرچم دروغین تعقیب می کند.
هیلاری کلینتون بار دیگر درکتاب خاطرات خود، نمایش داعش و پروژه بزرگ خاورمیانه را فاش کرده و نوشته است: ما با اخوان المسلمین در مصر توافق کرده بودیم دولت اسلامی در سینا تشکیل شود. قرار بود بخشی از سینا به حماس و بخش دیگر آن به اسرائیل واگذار شود و حلایب و شلاتین به سودان ملحق گردد و دولت مصر مرزها با لیبیا را در منطقه السلوم باز کند . او می افزاید؛ "قرار بود ما در روز پنجم جولای سال ۲۰۱۳ در نشستی با دوستان اروپایی خود دولت اسلامی را به رسمیت بشناسیم. من به ۱۱۲ کشور سفر کردم تا نقش امریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن، توضیح دهم. اما به یکباره همه چیز در برابر چشمان ما فرو ریخت" .
وزیر سابق امور خارجه امریکا در ادامه ازطرح های بزرگ واشنگتن برای منطقه خاور میانه پرده بر میدارد: "ما از طریق اخوان المسلمین در مصر و دولت اسلامی که قرار بود، تشکیل شود منطقه را تقسیم می کردیم و پس از آن توسط عوامل خود از اخوان المسلمین به سراغ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می رفتیم. ابتدا کار از کویت آغاز می شد و به ترتیب به سراغ امارات، بحرین و عمان می رفتیم. در پی آن، تقسیمات منطقه عربی و مغرب عربی به طور کامل تغییر می کرد و ما تسلط کامل بر منافع نفتی و گذرگاه های دریایی پیدا می کردیم . "
در خصوص تحولات سوریه و عراق هم پیش از این اسنودن، کارمند سابق آژانس امنیت ملی امریکا فاش کرده بود که "سازمانهای اطلاعاتی امریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل در شکل گیری گروه موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام «داعش» نقش داشتند و در عملیاتی با نام "لانه زنبور " گروه داعش را تشکیل دادند . وی فاش کرد که "گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده و هدف عملیات "لانه زنبور" تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس اندیشه های تکفیری، سلاح خود را به سوی کشورهای مخالف موجودیت اسرائیل نشانه بگیرد . " وی همچنین در باره سرکرده داعش فاش ساخت که او دوره فشردهای را به مدت یکسال زیر نظر عوامل موساد را سپری کرده و وی در این دوره، آموزش های نظامی و سخنوری را دیده است .
اسناد مورد اشاره در این یادداشت و اعترافات بوتو، کلینتون و افشاگری های "اسنودن" هیچ تردیدی را باقی نمی گذارد که دکترین خاورمیانه ای ایالات متحده از طریق گروه های تصنعی تندرو اسلامی، تعقیب می گردد و علی رغم اعلام و ادعای خلافت - مفهوم سیاسی اسلامی- توسط القاعده، طالبان، النصره، بوکو حرام وداعش، این شعارها پرچم های دروغینی به نام اسلام اما به کام ایالات متحده، اسرائیل و سیاست های استعماری است. پاکستان در ارتباط القاعده و طالبان و دالرهای نفتی وهابی پروری عربستان سعودی نقش محوری در ایجاد و ادامه حیات تمامی این گروه ها داشته که به اعتراف هیلاری پیش مرگ های تحقق اهداف انگلیس و ایالات متحده در کشورهای اسلامی و ساخت خاورمیانه جدید با محوریت اسرائیل است. وگرنه چگونه ممکن است، صهیونیست هایی که شش دهه، بخش اعظم یک کشور اسلامی را در اشغال خود بگیرد و هر روز خانه ها و مزارع آنها را تخریب کند و زنان مسلمان را دستگیر و به بند بکشد و تنها در تهاجم ۲۰۰۸ و جنگ نابرابر کنونی علیه غزه چندین هزار زن، مرد و کودک مسلمان را به شهادت برساند اما این گروه ها حتی یک گلوله به سوی اسرائیل فیر ننماید و مفتیان وهابی که تاکنون ده ها فتوا جهاد، جهادالنکاح و.. درقضیه ی سوریه صادر کرده، یک بارهم به وجوب جهاد علیه اسرائیل فتوا نداده اند. هم اکنون در آن سو اسرائیل سرگرم کشتن زنان و مردان مقاومت است، داعش و دیگر گروه های تولیدی امریکا، مصروف جنگ علیه حامیان مقاومت اسلامی و دشمنان اسرائیل یعنی سوریه و عراق هستند ؟ حتی با قطع نظر از اعترافات کلینتون، اینکه اسرائیل و گروه های ظاهرا اسلامی، دشمنان مشترکی دارند و در دو جبهه اهداف مشترکی را دنبال می کنند، این خود گواه محکمی بر امریکایی – اسرائیلی بودن این گروه هاست و هیچ تردیدی را باقی نمی گذارد که القاعده، طالبان، النصره و داعش و... گروه های تصنعی اسلامی برای محقق ساختن اهداف دکترین امنیت ملی امریکا و ساختن خاورمیانه جدید برای اسرائیل و سلطه ی امریکا بر منابع انرژی ماست. این اعترافات و افشاگری ها ولع ایالات متحده به «مکان بزرگترین منبع سوخت فسیلی» و مقصود از " اسلام سیاسی" و "منافع مهم" و "هم پیمانان" کلیدی را به خوبی توضیح میدهد که در یادداشت بعدی که آخرین یادداشت از این مجموعه خواهد بود، پی گرفته خواهد شد.
نویسنده: سید آقا موسوی نژاد؛ معاون مدیر مسئول روزنامه انصاف