مصر و عربستان در تجربه نظام های استبدادی و فاسد، خفقان و بریدن حنجره های آزاده مردان، سرنوشت و گذشته مشترک دارند؛ هر دو در تبعیت از استعمار شبیه هم اند و متفکران بسیاری را به جرم داشتن تفکر و اندیشه ی دینی، گیوتین برگردن شان انداخته اند. درحالی که مصر از اقطاب فکری و فرهنگی جهان اسلام و عربستان سرزمین وحی است و می باید نخستین و سرسخت ترین آموزه های دینی و اخوت اسلامی می بودند، اما من در این دو سرزمین که حاکمانشان قریب و حبیب هم اند و مشی استبدادی مشابه دارند، قربانیان شبیه به هم می بینم.
شهید قطب متفکر اسلام خواهی که قرآنی و محمدی می اندیشید و عمل می کرد و منتقد سرسخت غرب به خاطر مسائل زیادی از جمله استعمار، نژادپرستی، مادیگرایی، آزادی فردی، سیستم اقتصادی، ابتذال، اختلاط "حیوانی" جنسیتها، قضیه ی فلسطین و... بود و سکولاریسم را محکوم می کرد، سرانجام پس از زندانی شدن های بسیار، به اتهام واهی کودتا در ۲۹اوت ۱۹۶۶ به دار آویخته شد اما تفکر فاخر او چراغ راه ره پویان دینداری و برای همیشه جاودانه شد.
سرزمین وحی نیز از ۱۹۳۲ تا کنون تحت حاکمیت آل سعود قرار دارد. در عربستان هفت هزار عضو خاندان سعود، بر تمامی مقدرات سیاسی، اقتصادی و مذهبی سراسر این شبه جزیره (عربستان) وبر بیش از ۲۵ میلیون ساکنان آن حکمرانی میکنند و استبداد قرون وسطایی حاکم براین سرزمین مقدس، شهرت جهانی دارد. مجموع ثروت این خاندان بیش از یک هزار میلیارد دالر است. از نظردینی در این سرزمین مقدس نه بر اساس آموزه های حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله(ص) که برپایه افکار و قرائت افراطی محمدبن عبدالوهاب عمل و مباهات می شود. قرائت و روایتی که باورهای خاصی را به وجود آورده و با آموزه های هیچ یک از مذاهب اسلامی تطابق ندارد و این تفاوت های بنیادی مذهب جدیدی را ساخته که از آن به "وهابی" تعبیر می شود و پیروان آن نیز به وهابی، سلفی و تکفیری شهرت دارند. ذبح از قفا، قتل عام انسان های بیگناه، جهاد النکاح، جهاداللواط، تحریم جنگ علیه اسرائیل، تحریم دعا برای مقاومت، تخریب قبور انبیاء، ائمه معصومین(ع) و صحابه کرام از شاهکارهای همین تفکر خاص است که نمود های بیرون مرزی آن گروه داعش است. برپایه همین باورها، خشونت، بی رحمی و عیاشی به اوج خود رسیده و نه تنها خانه های خاندان سلطنتی به حرم سراها مبدل شده که عیاش خانه های سراسر اروپا و آسیا، محل رفت و آمد زنان و مردان این خاندان است. جز آل سعود و آل شیخ، ۲۵ میلیون انسان دیگر از تمامی حقوق مدنی و سیاسی یعنی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی بیان، آزادی عقیده و سایر حقوق محروم اند. مخالفت با دیدگاه خاندان سلطنتی و هر حرکتی اصلاح گرایانه ای، سنگین ترین برچسب ها و شدیدترین مجازات ها، یعنی حبس های طولانی با شکنجه های غیر انسانی و اعدام را به دنبال دارد.
درحال حاضر از بزرگ قربانیان این سرزمین، آیت الله شیخ باقر النمر، مجتهد اهل تشیع و فعال حقوق بشر عربستانی، یکی از ده ها هزار انسانی است که به جرم اعتراض به این خاندان و داشتن ایده های اصلاحی، در سال ۲۰۱۲ دستگیر و اکنون در یک محاکمه فرمایشی با اتهامات واهی "فتنه افکنی"، "اخلال در وحدت ملی"، "عدم وفاداری به وطن"، "اهانت به رهبران خلیج فارس" در انتظار گیوتین آل سعود است. او قبل از این نیز در می ۲۰۰۶ میلادی، به دلیل مشارکت در همایشی بینالمللی قرآن کریم در بحرین، تحت تعقیب نیروهای امنیتی آل سعود قرار گرفته بود. در آن زمان نیز اتهامات این روحانی پارسا، درخواست رسیدگی به وضعیت "قبرستان بقیع"، به رسمیت شناختن مذهب "تشیع"، تغییر یا لغو شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان بود.
زندانی سازی و محاکمه این اسلام شناس و آزادی خواه به حدی غیر منطقی و ظالمانه بود که دختران دربند آل سعود را نیز وادار به واکنش و همدردی کرد. شاهزاده "سحر" یکی از چهار دختر ملک عبدالله، که قریب به ۱۳ سال است در یکی از کاخ های سلطنتی جده در حبس خانگی به سر می برد، در پیامی به نشانه ی همبستگی با خواسته های شیعیان در القطیف نوشت: "ای کسانی که معنی کرامت، حقوق و آزادی را به ما آموختید چه بسیار زیباست، این مایه افتخار ماست که ما را در گروه مبارزان قرار دهید."
شاهزاده سحر ماه حمل سال جاری نیز در فیلم ویدیویی که در توییتر منتشر کرده بود، خطاب به حامیان آیت الله نمر اعلام کرد: " ما با قلبی که مملو از افتخار به شماست دنباله رو راه شما هستیم و تعهد می کنیم که دستان خود را از شما جدا نخواهیم کرد و از شیخ نمر باقر النمر الهام خواهیم گرفت". دو شاهزاده (سحر و جواهر) از شاهزادگان زندانی، در روز ۲۳ حمل سال جاری نیز در گفتگو با یکی از شبکه های ماهواره ای، همبستگی خود با جنبش های سیاسی استان الشرقیه و کشور بحرین را اعلام کرده بودند.
به هر روی مثل اوت ۱۹۶۶ که علامه سید قطب را حاکمان مصر شهید کردند، اکنون این روحانی آزادیخواه در انتظار گیوتین قرون وسطایی آل سعود است و از همین رو، برهمه ی انسان های آزاده جهان است که همانند شاهزاده سحر و جواهر که طعم تلخ خفقان، استبداد و ستم این خاندان را چشیده با او و همه ای بی گناهان دربند آن رژیم اعلام همبستگی نمایند و انزجار خویش را از ستم آل سعود اعلام کنند و از نهادهای بین الملل نظیر سازمان ملل، شورای امنیت، شورای حقوق بشر اروپا، سازمان دیده بان حقوق بشر و همه نهادهایی که مدعی دفاع از حقوق انسانهاست، بخواهند که به استبداد خاندانی، تفتیش عقاید و شکنجه ها و کشتار های قرون وسطایی آل سعود پایان دهند. شرم آور است که در قرن ۲۱ و عصر دموکراسی خواهی و حقوق بشر، حکومت های خاندانی، تمامی حقوق و آزادی های مردمش را پایمال می نماید و با دادگاه های فرمایشی به جرم مطالبه حقوق و آزادی ها و اعتراض به بی عدالتی، با گیوتین مجازات شوند. باور داریم حتی اگر آل سعود اعدامش کنند، تفکر و آزادی خواهی او جاودانه خواهد شد و خون او به رگ های تاریخ حیات تازه خواهد داد و راه او را پر رهرو خواهد ساخت و بنیاد ستم آل سعود را خواهد سوزاند. زیرا پیامبر اکرم(ص) فرموده ؛ "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم".
ارسالی از اسدالله محمدزاده