همگی از وجود افراطی فساد اداری و غیر اداری در کشور آگاهیم. همه می دانیم که پدیده شوم و مخرب فساد در چهار سوی این خانه عنکبوتی تار تنیده و لانه کرده است. از شخص رئیس جمهور گرفته تا یک رهگذر ساده و یک دست فروش، همه می دانند که مافیای مسخ شده ی فساد، چون آن سرطان بدخیم و چرکین در تمامی زوایای پیدا و پنهان این آب و خاک، ریشه دوانیده و خون مردم را در شیشه کرده است.
مقام آوردن کشور در وجود فساد اداری و در صدر قرار گرفتن افغانستان به عنوان فاسد ترین کشور جهان، مدال ننگ و لکه افتخاری است که با تاسف، گردن و پیشانی دولتمردان ما لیاقت و شایستگی پذیرش آن را پیدا کرده اند.
وعده ها مبنی بر مبارزه جدی با این پدیده طاقت فرسا زیاد داده شد و البته تنها چیزی که هیچگاهی جدی گرفته نشد، همین وعده های داده شده بود و در عرض و طول ۱۲ سال، نه تنها هیچگونه مبارزه واقعی و عملی با فساد اداری صورت نگرفت، که بر عکس آن وعده ها، این پدیده هر روز بیشتر از روز پیش، جان تازه ای گرفته و میدان تاخت و تاز افزونتری به آن داده شد!.
تهدیدهای کشورهای کمک کننده به افغانستان مبنی بر قطع کمکها در صورت عدم مبارزه حکومت با فساد هم موثر نیفتاد و این موریانه تنفربرانگیز، همچنان سیر صعودی خود را به سمت در و دیوار و سقف این خانه پیش گرفت. بجاست تا به دولتمردان و مقامات با پشتِ کار و مصمم در عدم مبارزه با فساد در کشور، آفرین و دست مریزاد گفت؛ چرا که گمان نمی رود در دنیا کشوری وجود داشته باشد که حکومت گران آن تا این حد نسبت به عدم ورود در امور خیریه و عامه، مُصِر و استوار باشند!.
واقعیت این است که وجود گسترده و فراگیر فساد اداری در تمام سطوح ادارات کشور، روح و روان مردم را افسرده کرده و آنان را نسبت به یک آینده روشن و عاری از هر گونه فساد و ناهنجاری، مایوس کرده است.
در کنار اعتراضهای همیشگی مردم نسبت به وجود فساد در کشور، “جمعی از فعالان جامعه مدنی طی حرکت نمادین، با کشیدن نقاشی های اعتراضی (گرافیتی)؛ در کابل نفرت خود را از فساد بیان کردند.
نقاشی های اعتراضی با کشیدن دو چشم و شعار “من تو را می بینم” و “رشوت خوار از خدا و چشم مردم دور نیست” مزین شده بود.
در این کمپاین، فعالان مدنی از وجود سرسام آور فساد در کشور اظهار تاسف کردند و این نوع حرکت را متفاوت و جالب تر بیان کردند. آنان بر این باوراند که نقاشی های اعتراضی یا گرافیتی بیان دگرگونه ای از اعتراض ها است و بیشتر می تواند جلب توجه کند.
با دیدن این تصاویر، در ذهن توده ها سوال خلق می شود و آگاهی و حساسیت مردم نسبت به فساد بالا می رود و خود را برای مبارزه با این پدیده آمده می کنند.
آنان شروع کمپاین خود را با نقاشی های اعتراضی (گرافیتی) از دیوار وزارت معارف در شهر کابل آغاز کردند.
این گروه با توزیع جاکت، آرم و پوستر برای موترها می خواهند تبلیغات وسیعی را برای مبارزه با فساد به راه بیاندازند.
فعالان مدنی بر این باوراند که در رشوت؛ گیرنده و دهنده وجود دارد و باید مردم به این سطح از آگاهی برسند که علیرغم دیر شدن کاری های شان باز هم مقاومت کنند. کمپاین گران در این برنامه عدم شایسته سالاری و تعهد کاری را علت اصلی فساد بیان کردند.”
تردیدی وجود ندارد که حرکت جوانان مدنی وطن، یک حرکت بجا و مناسبی بوده و در تاثیرگذاری عمیق گزینه های هنری بر روح و روان جامعه و حتی دولتمردان نیز نمی توان شک و ریبی را به خود راه داد.
نکته دیگر آنکه همه مردم افغانستان از فساد موجود خسته و مستاصل شده و همگی به دنبال راهی اند تا از فشاری که از ناحیه هیولای فساد بر آنها و زندگی شان وارد می شود، کاسته و اگر بتوانند ریشه های آن را بخشکانند.
بناءً هم رسانه ها و هم مردم از این حرکت نهادهای مدنی کشور، به گرمی استقبال کرده و امیدوارند تا این روش، باب جدید و جدی ای را در مبارزه هر چه شدید و جدی تر دولت و ملت با فساد اداری و غیر آن در کشور باز نماید.
با آنکه برخی از آگاهان مسایل اجتماعی- انسانی بر این باوراند که تجربيات جهانى در زمينه درآميزى “هنر اعتراضى” و “جريانهاى اصلاح گرانه اجتماعى” در بسيارى موارد توانسته به ثبت و آگاهى بخشى عمومى در مورد اين آسيبها كمك كند و در مهار آن يارى رساند؛ اما وضعیت رقت انگیز فسادِ موجود در کشور که نتیجه قوم مداری و عدم شایسته سالاری در دم و دستگاه دولت و نظام حاکم می باشد، مردم را نسبت به تاثیرگذاری هر گزینه ای از جمله حرکت اخیر نهادهای مدنی، بی باور و حتی بدبین ساخته است.
بسیاری از مردم بر این باوراند که انسان فاسد، نه ترسی از خداوند(ج) در دل دارد و نه هم پروایی از مردم! با تاسف در افغانستان رسم شده که اول دزدی و اختلاس می کنند و به چور و چپاول و غارت اموال عمومی و دولتی مبادرت می ورزند و اما زمانی هم که چشمان بی سوءِ قانون سراغ آنان رفت، به آسانی آب خوردن، همه چیز را انکار می کنند و از آنجا که دیگر مقامات دولتی و حکومتی نیز هر کدام دستی در فساد دارند، جرئت و جسارت تعقیب متهمان و حتی مرتکبان بزه کاری های مذکور به گونه اتومات از آنان سلب می شود.
در هر حال، ضمن ارج گذاری به حرکات مدنی از این دست و اظهار امیدواری به تاثیر آن در کشور، ترجیح می دهیم تا بر این باور باشیم که اصلاحات و مبارزه با فساد می بایستی به گونه جدی و نه تشریفاتی، از داخل ارگ ریاست جمهوری می بایستی آغاز می شد تا در عرض و طول این دوازده سال، در سایر نهادهای دولتی و غیر آن، نفوذ و تسری پیدا می کرد.