وزیر خارجه امریکا ضمن اعلام آمادگی برای کمک مالی به اوکراین، خواستار همکاری با روسیه جهت حل بحران سیاسی این کشور شده است.
جان کری پس از دیدار با ویلیام هیگ؛ همتای بریتانیایی خود، تعهد دو کشور به تلاش برای حل و فصل بحران سیاسی اوکراین را یادآور شد و افزود که بریتانیا و امریکا آماده کمک به کاهش مشکلات اقتصادی اوکراین هستند.
با افزایش نگرانی در مورد آینده سیاسی اوکراین، ویلیام هیگ روز گذشته برای دیداری اضطراری عازم واشنگتن شده بود.
آقای کری پس از دیدار با وزیر خارجه بریتانیا گفت که بحران اوکراین "بازی برد و باخت غرب در برابر شرق نیست".
وزیر خارجه امریکا افزود که موضوع اوکراین "مربوط به روسیه و ایالات متحده نیست؛ بلکه به مردم اوکراین و حق آنان برای تعیین آیندهشان مربوط میشود و ایالات متحده مایل است با روسیه و سایر کشورهای جهان و هرکس دیگری که آمادگی آن را داشته باشد، همکاری کند؛ تا اطمینان حاصل شود که روند تحولات در آن کشور پس از این مسالمتآمیز خواهد بود."
این در حالی است که روسیه سفیر خود را از اوکراین فراخوانده و از زمان برگزاری رییس جمهوری آن کشور توسط بخش هوادار اروپای پارلمان اوکراین، به صورت ملموسی مواضع خود را تندتر کرده است.
این امر شایبه هایی را ایجاد کرده که شرق و غرب جهان اکنون بیش از هر زمان دیگری رویاروی همدیگر قرار گرفته اند و روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین، دیگر از تنش با غرب هراسی ندارد؛ زیرا تصور می کند که غربی ها بی هیچ ملاحظه ای، سنتی ترین قلمروهای سلطه روسیه را آماج اهداف توسعه طلبانه خود قرار می دهند و مهره های همسو با روسیه را با توسل به زور، از قدرت خلع می کنند.
شماری از منابع حتی احتمال دخالت نظامی روسیه در اوکراین را مطرح کرده و هشدار داده اند که روسیه نمی تواند شاهد شکل گیری اداره ای در اوکراین باشد که با اراده غربی ها بچرخد؛ زیرا اوکراین و دیگر جمهوری های اروپای شرقی از بقایای مهم سلطه و نفوذ شوروی سابق است و روسیه امروز به رهبری ولادیمیر پوتین در اصل تلاش می کند؛ تا قدرت مضمحل شده شوروی پیشین را به روسیه برگرداند و تحقق این آرزو، خواسته یا ناخواسته به رویارویی محورهای شرق و غرب جهان منجر شده و روسیه را در برابر غرب قرار می دهد.
پیش از این نیز روسیه تجربه رویارویی با غرب به ویژه امریکا را داشته که در برخی از آنها توفیقاتی نیز داشته است. دو نمونه آخر این رویارویی، بحران سوریه و ماجرای ادوارد اسنودن بود که در هردو مورد، از دید تحلیلگران، برد با روسیه بوده و دولت به رهبری پوتین به اندازه ای قدرتمندانه عمل کرده است که توانسته غرب را با رویکرد خود در این مورد همراه کند و یا دست کم، امریکا را مجبور کند که از بخشی از قدرت خود در این دو زمینه، به نفع روسیه دست بکشد.
در نخستین روزهای برکناری رییس جمهوری اوکراین از سوی نمایندگان غربگرای پارلمان اوکراین، باراک اوباما بلافاصله اعلام کرد که اوکراین، عرصه جنگ سرد روسیه و غرب نیست و روسیه نباید تصور کند که در این بازی، بازنده شده است.
سخنان تازه وزرای خارجه امریکا و بریتانیا نیز بر همین اساس استوار است.
غربی ها به این ترتیب، نگرانی های عمیق خود از احتمال اقدامات تلافی جویانه روسیه در اوکراین را ابراز می دارند و در عین حال، تلاش می کنند به سرعت اداره ای را در آن کشور ایجاد کنند که خلأ قدرت ایجادشده را پر کرده و به زودی بر اوضاع مسلط شود؛ تا روسیه و هوادارانش نتوانند در اوکراین کاری انجام دهند؛ اما روند رویدادها نشان می دهد که اوضاع به همین سادگی نمی تواند به کام غرب قرار بگیرد.
گزارش ها حاکی است که ساکنان شرق اوکراین که به صورت سنتی، هوادار روسیه هستند، از هم اکنون پرچم روسیه را در کنار پرچم ملی اوکراین برافراشته و به این ترتیب، خواستار جدایی طلبی روسی شده اند.
غرب اما تاکید می کند که اولویت، حفظ تمامیت ارضی اوکراین است. البته این برای مهار بحران و جلوگیری از حرکت های جدایی طلبانه، به نفع غرب است؛ اما سوالی که اکنون مطرح است این است که آیا دولتی که قرار است به حمایت غرب در اوکراین ایجاد شود، می تواند از بروز بحران جدایی طلبی جلوگیری کند؟