قیام سوم حوت۱۳۵۷ كابل از روزهای مهم و تاریخی در تاریخ مجاهدت های بزرگ و بی مانند مردم افغانستان علیه تجاوز ارتش سرخ شوروی و دولت دست نشانده آن است. ایستادگی و قیام شجاعتمندانه مردم چنداول و دیگر شهروندان کابل در آن روز بزرگ، خاطره این قیام را برای همیشه در اذهان نسل های آینده جاودانه کرده است. آنچه در ادامه می خوانید روایتی کوتاه از یک حادثه بزرگ از زبان یک شهروند است .
حبیب اله زروری که در قیام سه حوت ۱۳۵۸، ۱۵ ساله بوده می گوید: حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، برای خرید به بازار رفتم و در همان لحظه شب¬نامه¬ای را دریافت کردم که مردم را دعوت کرده بود تا در شب همان روز برای گفتن نعره های تکبیر به پشت بام های خود بیرون شوند .
وی می گوید: در بازگشت از بازار به سمت خانه، همین که وارد حویلی شدم، ناگهان یک صدای تکبیر شنیدم و متعاقب آن صداها اوج گرفته و تمام منطقه چنداول و دیگر محله های متصل مانند بالاحصار و دامنه های آسمایی را فراگرفت، به گونه ای که تا اواخر شب نیز بر پشت بامها ندای تکبیر بر همه جا طنین افکن بود .
به گفته زروری، حکومت که از این عملکرد مردم بسیار به وحشت افتاده بود، صبح روز بعد اقدام به جابجا نمودن زره پوشها با سلاح های “دهشکه” و “زیو” کرد به گونه ای که تا نواحی برف دان و چنداول را کاملاً زیر پوشش هدفهای خود گرفته بودند و هیچکس نمی توانست از آنجا به قصد ارتباط با دیگران حرکت کند .
وی می گوید: در همان صبح با هماهنگی برخی از مبارزین منطقه، عکس هایی از حضرت امام خمینی”ره” و حاج آقای محسنی بر دیوارهای مسجد شاه نجف نصب شده بود و شعارهای ضدکمونیستی با رنگ سبز بر دیوارها نقش بسته بود و دو حزب از احزاب جهادی به توافق رسیده بودند که این قیام را سازماندهی کنند، منتها در فردای آن شب، اعلام کردند که بنا به دلایلی نمی توانند رهبری قیام را بدست بگیرند و مردم بصورت خودجوش به این حرکت انقلابی دست زدند که در میان آنها جوانی تازه داماد با لباسهای دامادی سفید خود بود که در این حرکت به سرخی خونش رنگین شد، و با همان لباسها او را دفن کردیم .
حبیب اله در ادامه می گوید: در همان روز و روزهای بعد، حکومت و عمال دست نشانده کمونیستی، بدون اینکه به سن و یا مرد و زن بودن مردم توجه کنند، در سرکها و کوچه های چنداول، اهالی را مورد هدف قرار می داد و به شهادت می رساندند. از این رو برخی از بزرگان چنداول و افرادی که در هسته مرکزی مقاومت بودند، برای حفظ جان باقی مردمی که در خطر تهدید و کشتار بودند از آنها می خواستند که فعلاً دست به حرکت تاکتیکی زده و به سوی خارج از محدوده ی چنداول پیشروی نکنند، چون گرداگرد چنداول محاصره بود و به تشخیص آنها روسها و نیروهای حکومتی با شدت و بی رحمی فراوان، مردم را به گلوله می بستند .
به عقیده حبیب اله، این قیام چون از روی اعتقادات دینی، و خواسته های حق طلبانه و بشری مردم بود، لذا ماه به ماه و سال به سال تقویت و به تنظیمات و جبهات مجاهدین در خارج از شهرها کشانیده شد .
حبیب اله ضمن گلایه از دولت کنونی می گوید: ما از حکومت می خواهیم تا بخاطر دفاع از آرمانها و خون شهداء و دفاع از مردم عزیزی که جانهای شیرین شان را بخاطر دفاع از اسلام عزیز و عزت کشور نثار کردند، بی تفاوت نباشد .
این باشنده چنداول می گوید: چگونه است که وقتی لوحه این نظام با کلمات جمهوری اسلامی افغانستان شروع می شود، ولی مطابق با اهداف و آرمان های شهدا نیست؟ حبیب اله در خاتمه می گوید: آیا خواست پدر شهیدی که اولادش اکنون ۳۰۰ یا ۴۰۰ افغانی می گیرد و گاهی هم موفق به گرفتن آن هم نمی شود، این بوده است؟! آیا اگر پدر خانواده شهید نمی شد، درآمد ماهانه اش فقط ۳۰۰ تا ۴۰۰ افغاني می بود؟! این منصفانه نیست که با خون شهدا و آرمان های آنها این گونه بی توجهی و بی مهری صورت گیرد .
گفتنی است که قیام سوم حوت ۱۳۵۸ درکابل درشرایطی بوقوع پیوست که ۲۰ ماه از کودتای ۷ ثور و ۵۷ روز از تجاوز ارتش سرخ درافغانستان می گذشت .
گسترش این قیام به حدی بود که دامنه های آسمائی، شیر دروازه، شهر کهنه، شور بازار، کارته پروان، ده بوری، قلعه شهاده، جمال مینه، قلعه فتح الله، خیر خانه، قلعه جواد ، وزیر آباد، کوته سنگی و سایر نقاط کابل همزمان با چنداول به یک راهپیمایی تاریخی دست زدند .
با این حال، غروب های غم انگیزِ سه حوت و روزهای پس از آن بود که بر شانه های ستبر دلیرمردان و دلیرزنان ماتم زده چنداول و دیگر نقاط کابل، پیوستن به فجر آزادی و پیروزی را نوید می داد و از آنان می خواست که چون کوه های اطراف شهر، استوار و چون دامنه های آن سبز و خرم باشند. این استقامت و این برگ زرین، رنگ گرفته به خون شفق بود، که در نهایت خفت و خواری را، بر دشمنان ملحد و سرسپردگان کمونیست، تحميل كرد. جا دارد همگان از خود بپرسیم، آیا با اوضاع کنونی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، توانسته ایم محافظان خوبی برای خونهای شهیدان مقاومت و پایمردی باشیم یا خير؟ !