کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چه کسی سرنوشت ملت را به بازی نگرفته است؟!

خبرگزاری صدای افغان(آوا) کابل , 9 قوس 1392 ساعت 10:20

مولف : سیدفاضل محجوب


چنانچه همواره یادآور شده ایم، تفاوت عمده میان دولتمردان ما با سایر حاکمان و رهبران در یک چیز خلاصه می شود و آن یک چیز، خادم بودن سایرین و غیر خادم بودن مقامات دولتی و حکومتی کشور ما افغانستان است. برای کسی که اهل این آب و خاک باشد و مدتی از عمر عزیز خویش را در این سامان تضییع کرده باشد، فهم و درک ادعای بالا چندان مشکل نیست. کافی است فردی از هموطنان ما تنها یک چهارم از عمر و زندگی خویش را در کشور آبایی و اجدادی خویش یعنی افغانستان- محروم- سپری کرده و در زیر سایه دولتمردان پرادعای این سامان، رعیتی کرده باشد، آنگاه خود به وضوح تمام و کمال، به ماهیت مقامات و دولتمردان سرزمین خویش پی خواهد برد.
روشن ترین دلیل و واضح تر گواه بر عدم روح خدمتگذاری و مسئولیت پذیری در نهاد مسئولان و دولتمردان ما، از قرنها بدینسوی، وجود یک کشور فقیر و ملتی دربدر و آواره آن است.
این مسئولیت و وظیفه دولتها و حکومتهاست که با تدبیر و اداره قوی و دلسوزانه و با برنامه های دقیق و درست اقتصادی، دست فرد فرد از مردم خویش را گرفته و آنان را تا رسیدن به یک زندگی و کشور آباد و مرفع، کمک و یاری کنند؛ نه آنکه با خودکامگی و خودخواهی، ملت و دار و ندار آن را گروگان گرفته و از قوت لا یموت مسکینان و فقیران مردم خویش، پله های ترقی و چاقی هر چه بیشتر خود و خاندان و اطرافیان خویش را مهیا کنند.
در کشور ما افغانستان، مردم و ملت معنی و مفهوم غیر از مردم و ملتی دارد که در سایر کشورها زندگی می کنند. در این کشور مردم یعنی کسانیکه وسیله رشد و پیشرفت حاکمان و رهبران را باید فراهم سازند و خود پلی باشند تا رهبران و حاکمان آنها از روی آن پل عبور کرده و به کاخهای مجلل و با شکوه آرزوهای غیر انسانی شان برسند!.
در این کشور، فلسفه وجودی مردم و ملت در همین حد و حدود تعریف می شود و این تعریف استحماری را به گونه ای در طول قرنها و سالها پرورانده و نهادینه کرده اند که حتی خود مردم نیز بدان معتقد و باورمند شده اند!.
حکایت مردم ما انسان را یاد طایفه ای از مردم در کشور هندوستان می اندازد؛ در آن کشور پهناور و نمونه دموکراسی امریکایی و غربی، و در عصر فضا و تکنالوژی، عده ای از هندوستانی ها هستند که دیگران آنها را نجس دانسته و از میان خویش می رانند و نکته جالب آنکه این قوم مظلوم و منحط، خود نیز به نجس بودن خویش باورمند شده اند!.
اوج فاجعه نیز همین جاست که به قوم و یا ملت و نژادی، تلقین و تفهیم شود که حد و اندازه شما همین است و آنان نیز این ستم و جفای دروغ و غیر انسانی و این بینش استحماری و استثماری را با تمام وجود بپذیرند و در برابر آن هیچ گونه اعتراض و واکنشی از خویش بروز ندهند.
در شرایط کنونی نیز با مردم افغانستان یک چنین برخورد ظالمانه و غیر مسئولانه ای صورت می گیرد. بسیاری از مخالفان سیاسی حامد کرزی، وی را متهم به این می کنند که پیمان امنیتی را به خاطر اهداف و مقاصد شخصی خویش، گروگان گرفته و بدین وسیله با سرنوشت مردم و کشور خویش بازی می کند.
به هیچ عنوان قصد دفاع از رییس جمهور کرزی را نداریم و به امکان قوی، قضیه از همان قراری است که رقبای ایشان ادعا می کنند؛ اما پرسشی که همواره برای آحاد مردم افغانستان وجود داشته و هرگز پاسخی نشنیده اند، آنست که کدام حزب و گروه و رهبری بسیاری از پدیده ها را گروگان نگرفته و با سرنوشت مردم این سامان، بازی نکرده و نمی کنند، که رییس جمهور و همفکران او کرده و می کنند؟!
امروزه همه ی کسانی که به نوعی در رسیدن به کرسی حکومت و قدرت بر افغانستان و مردم آن، مسابقه گذاشته اند، هر کدام به سهم و نوبت خویش، سرنوشت ملت افغانستان را به گروگان و بازی گرفته و در آینده نیز خواهند گرفت.
واقعیت این است که تمامی رهبران، دولتمردان و مقامات دولتی و غیر دولتی، امروزه ملت افغان یعنی مردم خود شان را مظلوم و بی پناه و بی دفاع و به اصطلاح معروف، انگشت افگار و ناچار گیر آورده اند و چون می دانند که این مردم مظلوم و خسته و درمانده از جنگ و آوارگی و سرگردانی، حوصله و توان جنگیدن و و یرانی و خرابی خانه های شان را ندارند، لذا از درماندگی و ناچاری ملت و مردم خویش، کمال سوء استفاده را برده و خون آن مسکینان به شیشه کرده و از آن نوشیدنی گوارای خویش و اهل و عیال شان را تهیه می کنند!.
بلی! با تاسف باید گفت که این تنها رییس جمهور و ارگ نشینان نیستند که پشت به مردم و رو به تمایلات و خواهشهای سخیف نفسانی خویش، سیر کرده و از روی شانه های خسته و رنجور مردم خویش بالا رفته و به رفاه و آسایش خود و خانواده خویش می اندیشند؛ بلکه همه ی آنهایی که رییس جمهور و تیم او را نقد و سرزنش می کنند نیز در این جهت، دست کمی از رییس جمهور و دار و دسته اش ندارند!.
دلیل بر این ادعا نیز گذشته نه چندان درخشان ناقدان جدی رییس جمهور در دوره امارت و وزارت آقایان است. بسیاری از کسانی که امروز در هیات مخالفان سیاسی و رقبای رییس جمهور کرزی، قد بر افراشته و او را تنقیص می کنند، چند سال قبل خود نیز در رکاب همین رییس جمهورِ به قول خود شان-خودخواه- جامه دریده و سینه می زدند؛ و اما امروز که امارت و وزارت از دست داده و رسیدن به کاخ قدرت و حکومت برای شان مشکل شده، رییس سابق خویش را گروگانگیر و خودخواه، خوانده و خود و رفقای خویش را عاری از هر عیب و نقصی می دانند!.
در پایان هم رییس جمهور و هم رقبای سیاسی و هم طرفداران شان را به این واقعیت توجه می دهیم که شما هر گونه برداشت و قضاوتی در باره مردم افغانستان می توانید داشته باشید؛ اما مطئمن باشید که مردم هم شماها را خوب می شناسند و مطمئن هستند که با داشتن حاکمان و رهبرانی چون شما، هیچگاه و البته که به سرمنزل نجات و آبادانی نخواهند رسید؛ چرا که سنخ شما هیچ سنخیتی با خدمت به مردم و کشور ندارد.


کد مطلب: 80045

آدرس مطلب :
https://www.avapress.net/fa/note/80045/کسی-سرنوشت-ملت-بازی-نگرفته

آوا
  https://www.avapress.net