دموکراسی نوپای کشور تاکنون، با برگزاری دو دور انتخابات ریاست جمهوری، شورا های ولایتی و پارلمانی سرآغازی خوبی بود، علی رغم اینکه نواقص خُرد و کلانی در زیرساخت ها و ساختارها خود نمایی می کرد اما باید آنرا همانند هر تحول نوبنیاد دیگر، طبیعی دانست.
اکنون در آستانه سومین دور انتخابات ریاست جمهوری و شورا های ولایتی که تب و تاب ائتلاف های غالباً شیشه ای و آغاز ثبت نام کاندیداها روند تصاعدی به خود گرفته، انتظارها هم ارتقا یافته و شرایط کشور نیز حساس ترشده است. بدون شک، دشواری های امنیتی، تهدیدهای تروریستی، اختلافات سیاسی، پیمان امنیتی کابل- واشنگتن، مشکلات بنیادین اقتصادی و سایر مسائل کوچک و بزرگ دیگر، اصل برگزاری انتخابات و سلامت آنرا حیاتی ساخته است. البته برگزاری یک انتخابات پیشرو در یک چنین مقطعی کار آسانی نخواهد بود اما جز این، گزینه دیگری، برای کشور ویرانگر خواهد شد. برخی با برگزاری نشست هایی و بزرگنمایی ناامنی ها و ابراز نگرانی از عدم تامین امنیت برخی مراکز رای دهی، برطبل تعویق انتخابات کوفتند، به حدی که کمیسیون مستقل انتخابات را به واکنش وا داشت و از تلاش گروههایی برای برگزار نشدن و یا تاخیر در انتخابات پرده برداشت. اما اکثریت قاطع ملت و جریان های سیاسی، به ویژه رئیس جمهور با قاطعیت بر برگزاری آن تاکید دارند و به پیامدهای راهبردی آن اشاره می کنند. نکته ای مهمی که در سخنرانی (روز سه شنبه) رئیس جمهور در نشست "جوانان و مسایل ملی" برجسته بود اینکه؛ انتخابات، گامی موثر در راستای استحکام و مردم سالاری کشور است و "هیچ زمانی نباید به برگزاری انتخابات شک کنیم. میدانم در بعضی ولایات ناامنی است اما ما باید باز هم صدای انتخابات را بلندتر کنیم و برای برگزاری آن کوشش کنیم." افزون براین، دونکته مهم و راهبردی دیگر در سخنان رئیس جمهور، مشهود بود. نخست آنکه برگزاری انتخابات سراسری و بدون تقلب، برای او یک موفقیت است و او برای برگزاری آن نهایت تلاش خود را خواهد کرد، زیرا؛ "برگزار نشدن انتخابات برای افغانستان بسیار خطرناک است." نکته ی دوم، هم در خصوص ماهیت و سرنوشت پیمان امنیتی بود. رئیس جمهور دراین باره گفت؛ امضای این پیمان، مسئله ای مهم و حیاتی برای مردم است، چنانچه این پیمان به خیر و صلاح ملت نباشد، هیچگاه امضا نخواهد شد. ایشان درباره تاجیل کشور و تعجیل امریکا در امضای این پیمان نیز تصریح کرد؛ امریکا در تلاش است تا این توافقنامه هر چه سریعتر(تا ماه میزان) به امضا برسد اما باید بگویم تا زمانیکه خواسته های ملت ما از سوی دولت امریکا محقق نگردد، این پیمان امضا نمی شود و احتمالا به دولت آینده سپرده خواهد شد.
براین اساس، برگشت ناپذیری مسیر دموکراسی و اینکه برگزاری انتخابات فراگیر و به دور از تقلب برای او یک موفقیت است و نیز در نظر گرفتن خیر و صلاح مردم افغانستان در امضا کردن یا نکردن پیمان امنیتی، اصولی بود که در سخنان ایشان برازندگی داشت.
واقعیت این است که باید پذیریم، ویرانه های سیاسی، اقتصادی و حتی علمی کشور نیاز به جراحی و معماری اساسی دارد و باید افغانستان نوین، مهندسی نوین بر پایه عقلانیت، عدالت و ملت محوری و پرهیز از قومیت گرایی به عنوان یک گسست، به خود ببیند.
براین اساس، همه میدانیم از یک سو، دو دور گذشته انتخابات، حرکتی آغازین دراین جهت بود و تا نقطه ای مطلوب فاصله بسیار است. از سوی دیگر متاسفانه درانتخابات قبلی، مسئله تقلب به عنوان یکی از میوه های نامیمون اعضای خارجی کمیسیون های انتخاباتی، شائبه آفرین شد و پس از آن در برقراری عدالت در ابعاد اقتصادی و سیاسی با برخی ناهنجاری ها روبرو بودیم که هم احزاب مقصر بودند و هم دولت کوتاهی هایی داشت اما بگذریم اکنون سخن گفتن از گذشته، بیهوده است و باید به فکر آینده بود. از این رو از شخص رئیس جمهور درانتخابات پیش رو، و در پایان دو دوره ریاست جمهوری، انتظار معماری داریم و همانطور که در نشست "جوانان و مسایل ملی" گفته است؛ در برگزاری یک انتخابات واقعاً سالم و باقاعده های وسیع همت گمارد زیرا، این دستاورد می تواند او را در عداد معماران بزرگ قرار دهد و قطعا برای ملت ما هم بزرگ و شکوهمند خواهد بود.
حال درکنار شر وشور انتخاباتی، پیمان امنیتی، دیگر موضوع مهم ملی است و نباید تصور کرد، این مسئله متعلق به یک حکومت یا شرایط فعلی نیست بلکه نسل آینده ی ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. لذا معمارگری ایجاب می کند که نیک بیندیشیم و به یک جمع بندی ملی برسیم که اساساً سازه های امنیتی و بنیاد های اقتصادی کشور توسط خارجی ها ساخته شدنی است و چرا باید آنها چنین کنند و درعوض، چه چیزهایی از ما می ستانند؟. همه میدانیم که دنیای موجود، دنیای داد و ستد به نفع کشورهای فقیر نیست و نباید به امید وعده های تحقق نیافتنی ظرفیت های ملی را فعال نکرد و از آن غافل ماند. باقاطعیت می توان گفت؛ برگزاری انتخابات سالم که بازتاب آراء مردم و مشارکت حداکثری باشد و مردم خود را در آئینه ی نظام برآمده ازآن ببیند، می توان، با اتکاء به قدرت لایزال الهی و مردم کشور، انتظارات ناشی از پیمان را بدون پیمان به ارمغان آورد. زیرا یک نظام مردم سالار و عدالت بنیان هم هویت واحد ملی و هم سرنوشتی ناگسستنی فراهم می آورد و این اساس میمون می تواند ثمرات میمون تری در عرصه های امنیتی و سیاسی به بار آورد. حال در صورتی که از پشتوانه وسیع ملی، برخوردار باشیم، می توانیم بدون اینکه برای تامین معاش اردو، دست نیاز به دیگران دراز کرد، مکلفیت عسکری را در دستور کار قرار داد و با تجهیزات نظامی موجود در دفاع از کشور ولو با دشواری موفق شد. زیرا، افغانستان خانه ای همه و دفاع از آن مکلفیت همه است و دست داشته های کنونی نیز گره گشایی خواهد کرد و البته در آینده به تدریج از طریق استخراج سرمایه های ملی به ارتقای تجهیزاتی رسید و این شدنی است اگر خانه ی برای همه ساخته شود.