امروز چهارشنبه ۱۱ سپتامبر و دوازدهمین سالگرد حادثه ای است که به همین نام شناخته می شود. دو روز پیش هم سالگرد ترور پیچیده ی فرمانده کل جبهه مقاومت احمد شاه مسعود بود که آگاهان میان آن دوحادثه و تصرف افغانستان، ارتباط معناداری را می بینند. به هر روی، طبق قرائت و روایت ایالات متحده در این روز، گروه القاعده، عملیات تروریستی وسیعی را در شهرهای مهم امریکا (نیویورک، پنسیلوانیا وویرجینیا) انجام داد. به بیان مقامات امریکا، در صبح آن روز، ۱۹ تن از اعضای القاعده، چهار طیاره تجاری - مسافربری را ربودند و با دو تای آنها - و با فاصله زمانی ۱۸ دقیقه-، برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک را هدف قرار دادند و در نتیجه، برج های دوقلو، پس از دوساعت کاملا ویران شد و ساختمان شماره ۷ که در نزدیکی آنها قرار داشت، بدون اصابت طیاره، فروریخت. همه مسافران دو طیاره به همراه بسیاری دیگر که در ساختمانها حضور داشتند، کشته شدند. آسیبهای زیادی هم به ساختمانهای پیرامون وارد آمد. تروریست ها طیاره "سوم"ی را به ساختمان پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا زدند. طیاره "چهارم" هم به هدف نرسید و در منطقه ی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا، سرنگون شد. متاسفانه هیچکدام از مسافران این پرواز و سه پرواز دیگر زنده نماندند. کشته شدگان این حملهها ۲٬۹۷۴ نفر بودند، که با اضافه کردن ۱۹ طیاره ربا به جمع کشته شدگان، به ۲٬۹۹۳ تن رسید که بیشتر کشته شدگان مردم عادی و شهروندانی با ملیت های مختلف و از ۹۰ کشور جهان بود.
اما مجریان این عملیات تروریستی همه عرب بودند و تابعیت کشورهای مختلف را داشتند که ۱۵ نفر آنها عربستانی و ۲ نفر دارای تابعیت امارات عربی متحده و دو نفر دیگر،اتباع مصر و لبنان بودند. گفته شده تمامی آنها عضو سازمان القاعده بوده اند.
گفته شده، این حادثه بزرگترین عملیات تروریستی تاریخ ایالات متحده بوده و پیامدهای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی برای امریکا و جهان داشته و همانند حملهٔ جاپان به بندر پرل هاربر، تاریخ آمریکا را تغییر دادهاست
در واکنش به این واقعه، ساعت۱ و ۴۰ دقیقه بعد از ظهر یعنی ۴ ساعت و ۵۵ دقیقه پس از اولین حمله، جورج بوش از پایگاه نیروی هوایی در بارکس دیل Barksdale Air Force Base اعلام کرد که ارتش ایالات متحده در سرتاسر جهان به حال آماده باش کامل در آمدهاست و تأکید کرد که عاملین این جنایات بهشدت مجازات خواهند شد. دوساعت بعد از این، جورج بوش در یک پایگاه نیروی هوایی در نبراسکا، حضور یافت و در یک کنفرانس ویدئویی با همراهی دیک چینی و کاندولیزا رایس شرکت کرد و مسلمانان را نشانه رفت. وی که براي توجيه جنگ افغانستان در كنگره سخنرانی می کرد، واژه جنگ صليبي را به کار برد و گفت: ۱۱ سپتامبر يادآور دوران جنگ صليبي است و آمريكا براي مقابله با اين روند حمله پيشدستانه[را] آغاز خواهد كرد. این بود که پس از این حادثه القاعده مسئول حمله شناخته شد و جرج دبلیو بوش همه مردم جهان را به دوقطب یا" با ماست" یا "علیه ما" تقسیم کرد و به جرم اینکه حاکمیت طالبان به القاعده پناه داده، به کشور ما حمله کرد و آنرا به تصرف خود در آورد.
آنچه تاکنون در باره چگونگی وقوع حادثه آمد، قرائت دولتی از ۱۱ سپتامبر بود، چیزی که هرگز نتوانست، متخصصان، نخبگان و محققان این حادثه را قانع سازد و حمله به افغانستان را توجیه کند. در این مجال تنها به بخشی از شواهدی، پرداخته می شود که اثبات می کند، آنچه دولتمردان امریکا می گویند با حقیقت تطابق ندارد و قضاوت نهایی و کاوش بیشتر در این زمینه با اهل نظر خواهد بود.
۱. «تري ميسن»، رونامه نگار فرانسوي ، كتابي با عنوان "يك دروغ بزرگ" نوشته است. او در كتابش تصریح کرده كه خود شاهد قضيه ۱۱ سپتامبر بوده و به اعتقاد او، هيچ طیاره ای مسافربري بوئينگي در كار نبوده و در اصل موشك هاي"Missiles A" توسط ارتش امريكا شلیک شده است. ازنظر او این سناریو به اجرا در آمده تا توجيهي براي عمليات امريكا عليه بعضي كشورهاي ديگر در آينده باشد. او می نویسد؛ اين داستانِ هماهنگ و دقيق، ساخته و پرداخته دولت امريكا، پنتاگون و سازمان هاي تروريستي امريكا نظير سيا و و ديگر سردمداران ایالات متحده و صهيونيست هایی كه در جريان كار قرار داشته اند، بوده است.
۲. ابهام ساختما شماره (۷): شبکه تلویزیونی BBC قبل از آنکه ساختمان شماره (۷) که در نزدیکی برج های دوگانه قرار داشت، فرو بریزد، خبر فروریختن آنرا منتشر شد، اما آن ساختمان بعداً فروریخت.BBC تا مدتها سعی می کرد، آرشیو این خبر را مخفی و دور از دسترس دیگران نگهدارد. اما مدتها بعد از حادثه که جنجال آفرینی های دولت امریکا فرونشست و تصاویر در اختیار محققان قرار گرفت، بررسی های دقیق تصاویر و اخبار روز حادثه نشان داد که ساختمان شماره ۷ هدف هواپیما قرار نگرفته و این موضوع به یک معما تبدیل شد. در سال ۲۰۰۹ کتاب های متعددی با عناوین "رازهای تخریب ساختمان ۷ تجارت جهانی" و "دو برخورد، سه تخریب؛ بزرگترین دروغ" منتشر شدند و دولت امریکا و اظهارات مقاماتش را به چالش کشیدند.
۳. تخریب ساختمان شماره ۷ کنترل شده بود: "جیمز گلانز" نویسنده نیویورک تایمز در خصوص تخریب ساختمان شماره ۷ می گوید که کارشناسان باور دارند؛ تاکنون هیچ ساختمان مدرنی همچون این سازه فولادی عظیم ۴۷ طبقه ای به دلیل آتش فرو نریخته است. این نکته در میان جامعه مهندسین امریکا نیز به پرسش مهمی تبدیل شده و جواب آن پیدا نشده که چرا ساختمان ۷ فروریخت؟
گلانز باور دارد در تصاویر ویدیویی، فروریزی مستقیم و عمودی دیده می شود که حکایت از تخریب کنترل شده دارد و تنها این اتفاق می تواند به وسیله انفجار رخ دهد تا سازه های فولادی آنرا تکه تکه سازد و به این صورت تخریب شود.
"دن رتر" خبرنگار معروف شبکه های تلویزیونی نیز تخریب آنرا به وسیله جاسازی ماهرانه دینامیت میداند و براین مسئله تاکید می کند.
شاید گفته شود که اظهارات فوق کارشناسانه نیست و تنها فهم نامبردگان از آنچه دیده اند و نحوه تخریب را توصیف کرده اند، است و اما و اگر هایی همچنان می تواند وجود داشته باشد.
اما در ۲۰۰۹ "دنی جونکو" که متخصص هلندی تخریب ساختمان هاست، تصاویر تخریب ساختمان شماره ۷ - بدون اینکه نامی از ۱۱ سپتامبر برده شود-، برای او به نمایش در آمد و نظر کارشناسی او در این مورد خواسته شد. جونکو، تاکید نمود که" به راحتی مشخص است که ستون ها منفجر شدند و بقیه ساختمان فروریخت. این یک تخریب کنترل شده بود."
۴. چرا فولادها تبدیل به پنیر سویسی شده است؟ متخصصان امریکایی پس از یازده سپتامبر وقتی که آهن فولاد های به کار رفته در ستون هاب ساختمان شماره ۷ را بررسی کردند، دیدند که همان پنیر سوراخ سوراخ شده و در برخی جاها بسیار نازک شده، گویی که فولادها ذوب شده اند. آنها معتقدند، هیچ حرارت معمولیی نمی تواند، آنهارا ذوب کند.
مجله WPI’s magazine در مقاله ای با عنوان ˈراز بزرگ فولاد ذوب شدهˈ در این باره نوشته بود که فولاد ممکن است ضعیف و شکننده شود، اما به راحتی در آتش معمولی ذوب نمی شود. مطالعات نشان می دهد که برخی فعل و انفعالات شیمیایی فولاد را به پنیر سویسی تبدیل می کند و آنرا ضعیف و کم ضخامت می سازد. در این ساختمان نیز هیچ کس انتظار نداشت که فولادهای پر سوراخ ببیند.
به نظر گلوبال ریسرچ، همه گزارش ها نشان می دهند که چیزی غیر از آتش باعث تخریب ساختمان شد، زیرا حداکثر دمایی که در آتش سوزی ایجاد شد حدود ۱۸۰۰ درجه فارنهایت بود حال آنکه فولاد در دمایی بالاتر از ۵۱۰۰ درجه فارنهایت ذوب می شود.
از نگاه این مجله نیز در ذوب شدن و تخریب این ساختمان، ترکیبی از سولفور و ماده ترمیت ( thermite - ماده ای است برای پایین آوردن نقطه ذوب فلزات) به کار رفته تا فولاد به راحتی ذوب شود و از بین برود.
از همه اینها که بگذریم، گفته شده بود که طیاره ی سوم به ساختمان پنتاگون اصابت کرده است. وقتی کارشناسان سوراخی را که گفته می شد در اثر اصابت هواپیما درساختمان نامبرده، ایجاد شده، بررسی کردند، متوجه شدند که در این سوراخ هیچ اثری از اصابت بال های طیاره دیده نمی شود. از سوی دیگر، طبق اظهارات مقامات رسمی، زردی فضای سبز ضلع تخریب شده، ناشی از حرارت آتش اصابت طیاره به آن ساختمان عنوان شده بود، درحالی که بررسی تصاویر کمره های مدار بسته، نشان میداد که این زردی ها قبل از حادثه وجود داشته و ناشی از آتش اصابت طیاره یا حرارت ناشی از اشتعال سوخت هواپیما نبوده است.
۵. عدم تطابق کمیت حضور یهودیان و میران کشته ها: شرکتی به نام "اودیگو" که متعلق به یهودیان امریکاست، این نکته را تائید کرده که ۵ ساعت قبل از برخورد اولین هواپیما به برج های دوقلو، دو نفر از کارمندان آن هشدارهایی را در این رابطه دریافت کرده بودند.
براساس آمارهای ارائه شده، بیش از چهار هزار یهودی در برج های دوقلو، ساختمان پنتاگون و محل های نزدیک به این دو مجموعه کار می کردند اما پس از حادثه ۱۱ سپتامبر اعلام شد؛ تنها پنج یهودی در این حملات تروریستی کشته شده اند.
۶. شاهد ماجرا، اسناد وی چیز دیگری را ثابت می کند: کورت سوننفیلد، مامور سابق امریکا، شاهد و تصویر بردار انفجار برج های دوقلو که تحت تعقیب امریکا قرار گرفت و از آرژانتین درخواست پناهندگی کرد، گفته است؛ تصاویر مستندی در اختیار دارد که اثبات می کند ادعای رسمی دولت امریکا در مورد علت حمله به برج های دوقلو دروغی بزرگ است.
۷. جعبه های سیاه کجاست: مهمتر از همه از جعبه های سیاه هواپیماهای متذکره که صندوقچه اسرار تحولات آن به حساب می آید، هیچ خبری نیست که نیست. چنانچه وجود میداشت، تاکنون پیداشده بود و به عنوان سند انکار ناپذیر ارائه می شد و به همه ابهامات پایان می دادند، اما چرا نیست؟ ادعای ترمیسن مبنی بر اینکه آنچه به برج ها اصابت کرده، موشک بوده و یا به باور "دنی جکو" ناشی از تخریب کنترل شده بود و طبیعی خواهد بود که جعبه سیاهی در کار نباشد.
۸. القاعده ظرفیت و توانمندی چنین عملیاتی را داشت؟ اگر از موارد فوق و ابهام ها و پرسش هایی که متخصصان و محققان غیر دولتی امریکا، مطرح کرده اند و تاکنون بی پاسخ مانده، بگذریم و نادیده انگاریم، پرسش مهمتری مطرح می شود، آیا القاعده چنین توان عملیاتی را داشت؟
باتوجه به اینکه "بالاترین درجه امنیتی" در نیویورک و دیگر شهرهایی که نهادهای مهم بین المللی و ملی مثل ساختمان مجمع عمومی سازمان ملل، NSA، پنتاگون و... اعمال می شود، امکان چنین عملیاتی توسط القاعده قریب به محال است. حتی اگر این را نادیده بگیریم، ارتباط راداری و صوتی که میان برج مراقبت و اتاق پیلوت وجود دارد و هر نوع فعل و انفعالاتی (مشاجرات و درگیری) قابل شنود است، چگونه برج مراقبت متوجه آن نشده و به سیستم دفاع هوایی و سایر نیروهای امنیتی اطلاع نداده تا قبل از وقوع حادثه همانند هواپیمای "چهارم" که در منطقه شنکسویل پنسیلوانیا، سرنگون شد، هدف قرار داده می شد؟
۹. برفرض صحت تمام آنچه که مقامات امریکایی مدعی اند؛ حتی یک افغانی هم در جمع تروریست ها نبود و ۱۵ تروریست از مجموع ۱۹ نفر را اتباع عربستان تشکیل میداد؛ چرا سرنخ های آن در عربستان، پی گرفته نشد؟
براین اساس، از یک سو در خصوص این حادثه ابهامات زیاد و دلایل متعددی وجود دارد که با تصویر ارائه شده از سوی مقامات کاخ سفید تناقض جدی دارد. از سوی دیگر، سیاست های جهان گشایانه ایالات متحده نیز برکسی پنهان نیست و پرسش های بی پاسخ، بیش از پیش این دیدگاه را تقویت می کند که خلق این تراژیدی غمبار و جریحه دار ساختن افکار عمومی، سناریویی برای جهان گشایی بود و افغانستان و عراق به همین بهانه تصرف شد و طی این مدت، چند برابر کشتگان ۱۱ سپتامبر از ملت افغانستان وعراق قربانی گرفت.