کاخ سفید اخیراً در گزارشی حملات طیاره های بدون پیلوت امریکایی در سراسر جهان را، قانونی و اخلاقی اعلان کرده است.
"کاخ سفید با حمایت از حملات طیاره های بدون سرنشین خود در سراسر دنیا، دستور ادامه این حملات را صادر کرده است.
در این گزارش که در شبکه ان.بی.سی امریکا منتشر شد، کاخ سفید خواهان ادامه و افزایش حمله طیاره های بدون سرنشین امریکایی در سراسر دنیا شده است.
در این گزارش تصریح شده است که استفاده از این طیاره ها برای نابودی افراد القاعده و تروریستها در سراسر دنیا از نظر اخلاقی و قانونی درست است.
این گزارش میافزاید: عملیات علیه افراد القاعده و گروههای تروریستی نیازی به اجازه گرفتن از سازمانهای اطلاعاتی ندارد و دولت میتواند در این زمینه به صورت مستقل عمل کند.
«جی.کارنی» سخنگوی کاخ سفید با بیان اینکه هدف از حمله طیاره های بدون سرنشین، دفاع از شهروندان امریکایی است، گفته است: این حملات برای مقابله با خطرات پیش روی مردم این کشور انجام میشود و از نظر اخلاقی، قانونی و استراتژی نظامی نمیتوان به آن ایراد گرفت.
گزارش کاخ سفید در حمایت از حمله طیاره های بدون سرنشین مشتمل بر ۱۶ صفحه میباشد و در آن عنوان شده که حمله این طیاره های امریکایی به مناطق مختلف جهان از جمله پاکستان افزایش خواهد یافت."
چنانچه دیده می شود این گزارش کاخ سفید مانند بسیاری از گزارشها و اقدامات سران ایالات متحده عجیب و حیران کننده است. جالب است که مقامات امریکایی در دفاع از حملات ویرانگر طیاره های جنگی بی سرنشین، به قانون و اخلاق پناهنده می شوند!.
به نظر می رسد پیش از همه از سران کاخ سفید سوال شود که آقایان از کدام قانون و اخلاقی صحبت می کنند که به آنان این حق و اجازه را می دهد تا با بمباران مناطق مختلفی از کشورهای دیگر جهان، جان و مال ملتها را با خاک یکسان کنند؟!
امروز دیگر بر همه آشکار شده که در حملات طیاره های بدون پیلوت امریکایی در سرزمینهای اسلامی، به جای ضربه وارد شدن به ماشین جنگی تروریزم و امثال آن از دشمنان ادعایی امریکا و غرب، بیشتر و سنگین ترین لطمه و ضربه به افراد ملکی و بی گناه و خانه و کاشانه آنان وارد می شود.
انصافا با یک حساب دقیق، از آغاز حملات طیاره های بی سرنشین امریکایی تا کنون در افغانستان، پاکستان و جاهای دیگر، کدام دسته بیشتر کشته و زخمی شده و خانه های شان تخریب شده است؛ تروریستهای ادعایی امریکا و غرب و یا مردم مظلوم و عادی بی گناه که نه کاری با تروریزم دارند و نه با امریکایی ها و همکاران منطقه ای و جهانی آنان؟!
نکته در خور توجه، استدلال غریب سخنگوی کاخ سفید، آقای جی. کارنی است که می گوید حملات طیاره های بدون سرنشین در دفاع از مردم امریکا بوده و از دیدگاه اخلاقی، قانونی و روشهای نظامی نمی توان به آن ایراد گرفت.!
در پاسخ به این مغلطه استدلال نمای آقای کارنی دو گونه می شود استدلال کرد که اولی نقضی و دومی حلی است.
اما پاسخ نقضی بر میزان تلفات جانی و مالی استوار است که ملت امریکا و اروپا از ناحیه تروریزم ادعایی خود شان ممکن است متحمل شده باشند. انصافاً مقدار و میزان ضرر جانی و مالی که از ناحیه تروریزم متوجه دولت و ملت امریکا و اروپا شده است، اساساً با میزان خسارتهای مالی و انسانی که کشورهایی چون عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه، فلسطین و ... در طول این سالها متحمل شده اند قابل مقایسه است؟!
اما پاسخ حلی بر می گردد به واقعیت و ماهیت تروریزم ادعایی امریکا و غرب. آنچه امریکا و غرب نسبت به تروریزم و ماهیت و خاستگاه و اهداف آن می گویند، در اساس با آنچه دولتها و ملتهای مستقل نسبت به این پدیده شوم قائلند، متفاوت و حتی متناقض است.
امریکا و غرب، خاستگاه تروریزم را کشورهای اسلامی دانسته و اهداف آن را مبارزه با دولتها و ملتهای امریکایی و اروپایی می دانند؛ حالانکه آگاهان امت اسلامی، این ادعای امریکا و غرب را فرافکنی های غرض آلود سیاسی دانسته و بر این باوراند که تروریزم اساساً ساخته و پرداخته سیاستهای استعماری، خصمانه و تفرقه انگیز سران امریکا و اروپا، جهت دست درازی و دخالت در امور دولت و کشورهای دیگر و به خصوص کشورهای اسلامی است.
استدلال آگاهان امت اسلامی بر این ادعا نیز، همگامی و همنوایی تروریزم منطقه ای و جهانی با اهداف و نیات استعماری و تفرقه برانگیز امریکا و غرب در سطح منطقه و جهان است. به عنوان مثال این دسته از کارشناسان مسلمان و غیر مسلمان، از نتیجه فعالیتهای وسیع تروریزم در کشورهایی چون عراق، افغانستان، یمن، پاکستان، سوریه، فلسطین و جاهای دیگر حرف می زنند که همگی به سود سیاستهای تفرقه برانگیز و استعماری امریکا و غرب و عوامل منطقه ای آنان چون ترکیه، عربستان و قطر تمام شده و خواهد شد.
از دیدگاه این دسته از صاحبنظران منطقه ای و جهانی، تروریزم، برنامه و پروسه بلند مدت و شاید هم همیشگی ای است که انعقاد نطفه شوم و دهشتبار آن در ایالات محده امریکا و پشت درهای بسته، رقم خورده و با سناریوی ساختگی حمله به برجهای دوگانه در نیویارک، پای به عرصه وجود و فعالیت ویرانگر و جهنمی گذاشت.
بنابراین دیدگاه، به نظر می رسد جهان یکبار دیگر آبستن سناریوی دروغین و تصنعی دیگری است که این بار با انفجار شهر بوستون در امریکا پیوند خواهد داشت و باید دید که چه دولت و کشوری، قربانی بازی انفجار در بوستون خواهد شد.