تنش درشبه جزیره کوریا درهفتههای اخیر و پس از تمرین مشترک امریکا و کوریای جنوبی، به اوج خود رسید و از تهدید لفظی میان واشنگتن و پیونگ یانگ فراتر رفت و با استقرار تجهیزات جنگی در آستانه درگیری قرار گرفت. دراین میان کوریای شمالی، اعلام آمادگی تهاجم متقابل هسته ای در پاسخ به پیام تمرین هسته ای ماه مارس امریکا کرد.
این واکنش بی سابقه کوریای شمالی، در فضای جنگی حاکم بر شبه جزیره برخلاف اظهارات غربیها بیش از آنکه یک "بلوف بزرگ سیاسی" باشد، ناشی از "فهم یک منطق" و "تشخیص یک واکنش" باید ارزیابی نمود اما رسانه های امریکایی و تابعان شرقی و غربی آن تلاش می کنند تا واکنش کوریای شمالی را به عنوان یک "کنش" به افکار عمومی نشان دهند و در پرتو آن واقعیت آشکاری را کتمان کنند. عباراتی نظیر؛ "کوریای شمالی" به ارتش خود مجوز استفاده از سلاح هستهای داد"؛ یا اینکه "دبیرکل سازمان ملل از تبعات بحران "کوریای شمالی" اعلام نگرانی کرد"؛ یا واکنش جان کری که گفت: "امریکا از خود و متحدش دربرابر "کوریای شمالی" "دفاع می کند" یا "آندره آ برگر" از موسسه سلطنتی خدمات نظامی و امنیتی بریتانیا که عبارت "چرا "کوریای شمالی" امریکا را تهدید میکند؟" را عنوان مقاله اش قرار داد و ده ها مقاله تهاجمی و گمراه کننده دیگر، در راستای پنهان سازی یک واقعیت و خلق یک هیولا، صورت گرفته است. آنان بر آنند که پیونگ یانگ را مسبب این وضعیت نشان دهند و هر اقدام نظامی علیه آن کشور را توجیه و منطق تهدید اتمی امریکا و غرب علیه مخالفانش شان را با هیاهو، سانسور کنند. تا شاید در نزد ساده دلان جای کنشگران بحران و واکنش دهندگان عوض شود.
اما آگاهان به خوبی می دانند، از آغاز تجزیه شبه جزیره به شمالی و جنوبی تا کنون، ایالات متحده سعی کرده نیم کره شمالی را که تصور می شد، بخشی از ژئوپلیتیک رقیب(اتحاد جماهیرشوروی)است، با تحریم و تهدید، تابع خود سازد یا در حد محتضر مشرف به موت تضعیفش کند اما سرسختی و تحمل رهبران و رهروان آن کشور فقیر و بویژه پس از تصویب قطع نامه اخیر، به اثبات رساند که نه تابع مسکو است و نه تهدید می تواند آنرا به زانو در آورد. به همین دلیل این کشور در برابر تهدیدات روز افزون ایالات متحده به نام کوریای جنوبی اما به کام خود، قرار داشته و دارد، تلاش می کند تا در برابر ایالات متحده، توان بازدارندگی خویش را افزایش دهد. درواقع رفتن پیونگ یانگ به سمت سلاح هسته ای و توسعه موشکی، استراتژی واکنشی به تهدیدات بود و باعث گردید که یکی از فقیر ترین کشور دنیا به لحاظ اقتصادی، به برترین های نظامی جهان تبدیل شود.
نکته دیگر اینکه؛ بحران کنونی شبه جزیره کوریا تنها تنش میان سئول و پیونگ یانگ نیست؛ رهبران کوریای شمالی خود را در برابر اقدامات خصمانه امریکا از جغرافیای کوریای جنوبی می بینند و به همین دلیل در برابر تحرکات آن کشور "واکنش" نشان می دهند. وضعیت فوق العاده خطرناک کنونی، ریشه در دکترین توسعه طلبانه و فرامنطقه ای ایالات متحده دارد و آن منطق تهدید و تهاجم هستوی است. پس از آنکه ایالات متحده به صورت همه جانبه درکنار بخش جنوبی قرار گرفت و کوریای شمالی با تهدیدات پیوسته و جدی جانب امریکایی مواجه شد، سیاست بازدارندگی هسته ای توجه پیونگ یانگ را جلب کرد و این درحالی بود که دستیابی کشورهای مستقل و یا مخالف غرب در شرق به این نوع سلاح، خط قرمز غربی ها به ویژه ایالات متحده محسوب می شود. اما کوریای شمالی علی رغم تحریم ها، تهدید ها و تنگناهای بسیار از آن عبور کرد و با سلاح اتمی و حتی موشک های مجهز به کلاهک هستوی، به قدرت بازدارندگی دست یافت.
فاز بعدی اینکه از یک سو، ایالات متحده با پیش بینی چنین وضعیتی، به باز احیای دکترین تهاجم هسته ای رو آورد و یک دهه قبل به صراحت اعلام کرد که به سمت ساخت بمب های هستوی با دامنه های تخریب محدود تر رفته است. ازسوی دیگردر مانور مشترک با کوریای جنوبی در ۱۰ مارس۲۰۱۳ و در یک اقدام نامتعارف، جنگنده های رادار گریز و با قابلیت تهاجم اتمی ب-۲ و اف-ب-۲۲ را-آنهم در شرایط پرتنش دوکره- برفراز کوریای جنوبی به پرواز در آورد و به تمرین تهاجم پرداخت و در اقدام تهدید کننده و تحریک آمیز دیگر، تصمیم برنگهداری سلاح های اتمی خود در منطقه پس از پایان تمرین های نظامی گرفت.
اگر این اقدام را که به باور بسیاری از کارشناسان عامل اصلی تنش بی سابقه در آن منطقه است در کنار پیشینه ایالات متحده در استفاده جنون آمیز از بمب های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی جاپان قرار دهیم و به سیاست تهاجمی ساخت بمب ها و سلاح های اتمی محدود آن کشور بیفزاییم، پیام امریکا به پیونگ یانگ و دیگر کشورهای مستقل و مخالف مشخص است.
براین اساس، اعلام مقابله هستوی از سوی کوریای شمالی را اگرچه باید یک "واکنش" و "اقدام بازدارنده" تلقی کرد اما در صورت تعریف بازی فراتر از تهدید از سوی ایالات متحده، تحقق یافتنی نیز هست. زیرا امریکا، در پیش جدال اخیر(مانور) و با تمرین تهاجم هسته ای توسط جنگنده های ب-۲ و اف- ب ۲۲، مدل تقابل و تهدید علیه پیونگ یانگ را در سطح هسته ای تعریف کرده و آن کشور چاره ای جز تهدید به همان سطح و مدل و حتی درگیری ندارد. اما به نظر می رسد که ایالات متحده نه اینکه نمی خواهد بلکه در حال حاضر توان چنین جنگی را ندارد، این آتش در آستانه افروخته شدن، شعله نخواهد کشید اما اندک اشتباهی می تواند، تباهی دو کره را به همراه بیاورد و ایالات متحده را نیز متحمل خساراتی بزرگ نماید.