گفتوگوها بدون دستیابی به توافق نهایی
براساس گزارشهای رسانهها و منابع معتبر نزدیک به مذاکرات، گفتوگوهای هیأتهای افغانستان و پاکستان در خاک ترکیه بدون دستیابی به نتیجۀ نهایی به پایان رسید. گفته میشود که دلیل اصلی ناکامی این روند، بروز برخی چالشها و سوءتفاهمها در جریان نشست بود که مانع پیشرفت مطلوب مذاکرات گردید.
به نقل از منابع، هیأت پاکستانی در مواردی از چارچوب معمول گفتوگوهای دیپلماتیک فاصله گرفت و فضای نشست را به سمت تنش سوق داد؛ امری که سبب شگفتی میانجیان قطری و ترکی شد. این میانجیان از هر دو طرف خواستند تا با خویشتنداری و روحیۀ تفاهم، گفتوگوها را در مسیر حسن نیت و اعتماد متقابل ادامه دهند.
رفتار هیأت پاکستان؛ فاصله از اصول دیپلماسی
گزارشها نشان میدهد که در برخی بخشها، لحن و رفتار هیأت پاکستانی با اصول گفتوگوهای رسمی همخوانی نداشت. چنین وضعیتی معمولاً دو معنا دارد:
الف) یا تیم پاکستانی آمادگی تخنیکی و فنی لازم را برای گفتوگو نداشت؛
ب) یا مأموریت یافته بود تا با ایجاد فضای تنش، از شکلگیری توافق جلوگیری نماید.
منابع آگاه میگویند که مواد توافقنامه تقریباً نهایی شده بود؛ فقط روی یک ماده بحث باقی مانده بود که طرف پاکستانی با رفتار توهینآمیز و نادرست نشست را بههم ریخت. این اختلاف مربوط به بحث گروههای مسلح فعال در منطقه و مسئولیت متقابل دو کشور در قبال آنان بود.
اختلاف اصلی؛ مسئولیت «تحریک طالبان پاکستان»
هیأت پاکستانی خواستار نقش فعالتر افغانستان در مهار گروههایی شد که از خاک پاکستان علیه این کشور عملیات میکنند. در پاسخ، هیأت افغانستان با تأکید بر اصل حاکمیت ملی و مسئولیتپذیری متقابل تصریح کرد که اعضای این گروهها اتباع کشور پاکستان هستند و بیرون از صلاحیت و مسئولیت دولت افغانستان قرار دارند. جانب افغان افزود که امارت اسلامی متعهد است خاک افغانستان علیه هیچ کشور دیگری استفاده نگردد، و در مقابل، از اسلامآباد نیز انتظار میرود به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افغانستان احترام گذارد.
محور اصلی اختلاف، حدود مسئولیت دو کشور در قبال فعالیت تحریک طالبان پاکستان (TTP) بود. اسلامآباد از کابل میخواست تا این گروه را سرکوب کند یا از خاک افغانستان دعوت نمایند، در حالی که بر اساس منطق سیاسی و اصول حقوق بینالملل، چنین درخواستی مشروعیت ندارد؛ زیرا اعضای تحریک طالبان پاکستان شهروندان آن کشور اند و مهار آنها مسئولیت دولت پاکستان است، نه افغانستان.
تضمینهای امنیتی و مرزهای هوایی
در ادامه، بحث تضمینهای امنیتی متقابل مطرح شد. جانب افغان تأکید کرد که از خاک افغانستان هیچ اقدام خصمانهای علیه پاکستان انجام نخواهد شد، اما در مقابل، خواستار آن گردید که اسلامآباد از پرواز طیارههای بیسرنشین خارجی در فضای افغانستان جلوگیری کند و نگذارد گروههای خرابکار از خاک پاکستان برای بیثباتسازی افغانستان استفاده نمایند.
پاسخ کابل که بر اصل «حاکمیت ملی» و «عدم مداخله متقابل» استوار بود، منطقی و منطبق با معیارهای بینالمللی ارزیابی میشود.
در آغاز، هیأت پاکستانی بهگونهٔ ضمنی با پیشنهاد افغانستان برای جلوگیری از پرواز طیارههای بیسرنشین موافقت کرد، اما پس از تماس از مراجع بالاتر، موضع خود را تغییر داد و اعلام نمود که اسلامآباد نمیتواند مانع فعالیت طیارههای خارجی یا پدیدۀ داعش گردد. این تغییر موضع، روند مذاکرات را پیچیده ساخت.
پرواز پهپادها و میانجیگری قطر و ترکیه
زمانی که هیأت افغانستان نگرانی خود را از پرواز طیارههای آمریکایی از فضای پاکستان به خاک افغانستان ابراز کرد، رئیس هیأت پاکستانی، جنرال شهاب اسلم، گفت که طرح چنین موضوعی مناسب نیست. سفیر محترم دولت ترکیه، آقای مردف، که به حیث میانجی حضور داشت، تأکید کرد که نگرانیهای مشروع افغانستان باید شنیده شود و نباید گفتوگو قطع گردد. جنرال شهاب در پاسخ اظهار داشت که طیارههای مذکور از پایگاههای قطر برخاستهاند و بهتر است در همانجا بررسی شوند.
سفیر قطر توضیح داد که همکاری با ایالات متحده بر اساس توافق مشخص انجام میگیرد، و جنرال شهاب نیز افزود که پاکستان هم توافق مشابهی دارد.
پیامدها و درسهای مذاکرات
این گفتوگوها نشان داد که اختلافات امنیتی و سوء برداشتها میان دو کشور هنوز نیازمند گفتوگوهای بیشتر، شفافتر و بر پایهٔ اعتمادسازی است. میانجیان از هر دو طرف خواستند که با حفظ تماسهای دیپلماتیک و استفاده از سازوکارهای اعتمادسازی، برای کاهش تنشها و تقویت همکاریهای منطقهای راهحلهای عملی جستوجو نمایند.
واکنش جنرال شهاب اسلم در رد بحث پرواز طیارههای بیسرنشین و اشارهاش به پایگاههای آمریکایی در قطر، حامل چند پیام آشکار بود:
1. اسلامآباد تلاش دارد مسئولیت نقض حریم فضایی افغانستان را متوجه دیگران سازد.
2. اقرار او به داشتن «تفاهم امنیتی با آمریکا» دربارۀ طیارههای بیسرنشین، تأییدی بر همکاری عملی پاکستان در حملات هوایی علیه اهداف داخل افغانستان است.
3. رفتار متین و موضع متوازن سفیر قطر نشان داد که میانجیان به حساسیتهای افغانستان واقفاند و کوشیدند روند گفتوگو را از تنش لفظی به مسیر منطقی بازگردانند.
پیروزی اخلاقی و سیاسی برای امارت اسلامی
گرچه مذاکرات ترکیه به توافق نهایی منجر نگردید، اما این روند، چهرۀ واقعی دو طرف را برای ناظران منطقهای آشکار ساخت. رفتار دوگانه و وابستگی تصمیمات امنیتی اسلامآباد به ارادۀ قدرتهای خارجی نشان داد که ریشۀ اصلی بیاعتمادی نه در کابل، بلکه در سیاستهای متزلزل و چندلایۀ پاکستان نهفته است.
در مقابل، امارت اسلامی با برخوردی متین، منطقی و مبتنی بر اصول دیپلماسی اسلامی ثابت ساخت که ثبات، امنیت و همکاری منطقهای فقط در سایۀ احترام متقابل و استقلال تصمیمگیری ممکن است.
از این دیدگاه، نتیجۀ واقعی مذاکرات نه شکست، بلکه پیروزی اخلاقی و سیاسی برای امارت اسلامی بود؛ زیرا با وجود فشار و تحریک، با خویشتنداری، منطق و استدلال پاسخ داد و بار دیگر نشان داد که افغانستان امروز به حیث یک دولت مستقل، مقتدر و اهل گفتوگو در صحنۀ منطقهای ایستاده است.
* رحمتالله فیضان، معاون نمایندگی وزارت امورخارجه در ولایت هرات