از آنجایی که دنیای واقعی را به مثابه دریای بیکران و انفاس حیوانی انسانها را به عنوان امواج طوفانی و سونامیهای غرقکننده میتوان تلقی کرد، پس احتمال اینکه آدمیان بر اثر طوفانها و شرارتهای غیرقابل مهار نفسانی خود غریق این دنیای دون شوند، زیاد است. از اینرو، برای اینکه ناخدایی در دل دریاها بر اثر طوفانهای شدید راه گم نکند و به بیراهه نرود، در کنار سواحل فانوسهایی را قرار میدهند تا دریا نوردان با حرکت به سمت آن نور فانوس به ساحل نجات برسند.
این عالم واقع که با دوگانگیهای نور و ظلمات خلق شده است، غایت آن عبور آدمیان از وادی نفسانیات حیوانی و نیل به عرش الهیتی به نظر میرسد. در وادی چندلایه و تو در توی انفاس حیوانی که به گونههای مختلف در لحظهلحظهای زندگی در قالبهای تمنیات و تمایلات شهوانی ظهور و بروز مینماید، مستلزم آن میرود تا هادیانی منزوج با نور و روشنایی و روشنگری وجود داشته باشند تا نابلدان، ناشییان و رهنوردان مسیر صیرورت را راهنمایی و هدایت کنند.
بنابراین، غلیان و جوشش خواهشهای نفسانی در شئون زندگی، عامل ایجاد تلاطمهای هلاککننده و غرقکنندهای خواهد شد و مادامی که بشریت اسیر امواج پر تلاطم خواهشات نفسانیاش گردید، راه و طریق رسیدن به سواحل نجات را گم خواهد کرد و قطعا نه تنها به سرمنزل مقصود نخواهد رسید، بلکه سونامیهای متلاطم دریا، وی را به قعر دریا خواهند کشاند.
امروزه انسانها در سازوکار زندگیشان با انواع تلاطمها مواجهاند؛ دروغ، تهمت، ربا، زنا، کمفروشی، گرانفروشی، احتکار، درندگی، سفاکی، خودآزاری، دیگرآزاری، شقاوت، خباثت و امثالهم که اگر به همه آن بپردازیم، مقاله به اطاله مطلب خواهد گروید. مجموع این کردارهای نامرغوب و نامطلوب ناشی از همان امیال و غلیان انفاس حیوانی بشر است که اگر این دریای مملو از ظلمات در سواحلش فانوسهای جهتراهنمایی و راهنمایی وضع نگردیده باشد، محال است که نابلدان چون ماها بتوانند از آفت و گزند طوفانها و تلاطمهای آن در امان بمانند.
در دیرینگونه از بشر، یکی از پرنورترین فانوسهای راهنما و هدایتگر حضرت سیدالشهداء علیهمالسلام است. آن حضرت چنان بر تارک تاریخ بشر میدرخشد که هر گمشده و اسیر موج شدهای را میتواند به ساحل نجات بکشاند و آن را عاقبتبخیر گرداند.
اما اساسیترین نکتهای که در این حدیث نهفته است این است که اسیران موج دریا باید به سوی نور فانوسهای کنار ساحل حرکت کنند تا به نجات نایل آیند. هیچگاه توقع از فانوس کنار ساحل به این نمیرود که دربند شدگان امواج طوفانی دریاها را بدون تلاش و حرکت به ساحل نجات بکشانند. دقیقا «نجات» جایی است که فانوسهاست!
مبتنی بر این استدلال و برهان؛ هرجایکه امام بوده و هرکاریکه امام کرده و هر مسیر و طریقی را که ائمه علیهمالسلام پیمودهاند، لاریب و شک نجات جوامع بشری در تأسی و اطاعت از امام جامعه است که غایت این حرکت و تأسی از آنان، سعادت دارین را در پی خواهد داشت.
متأسفانه گاهاً فهم وارونه از واسطه و اسباب در خصوص شفاعت، جامعه متدینین را مابهازای پویا و دینامیک ساختن، منفعل و مخنث بار آورده و به جای تحرک به خلسه میکشاند.
آنچه که میتوان از حدیث رسول گرامی اسلام نسبت به امام حسین علیهالسلام نتیجه گرفت این است که ما باید از شر ویژگیهای حیوانی با پیروی از وجود نورانی و مقدس آن حضرت، برای نجات خویش از طلاطمهای طوفانی این دنیای دون به سوی مصباح هدایت «امام حسین علیهالسلام» بشتابیم تا سعادت دنیا و آخرت نصیب ما گردد.