سید حامد امینی/ روابط هند با افغانستان، به ویژه پس از روی کار آمدن حکومت امارت اسلامی در ۲۰۲۱، تحولات زیادی را تجربه کرده است. هند که پیشتر به عنوان یکی از حامیان اصلی دولت افغانستان شناخته میشد، پس از سقوط جمهوریت، سیاست احتیاطی در پیش گرفت و روابط خود را با کابل به حداقل رساند. با این حال، سفر اخیر هیئت هندی به ریاست معاون وزارت خارجه این کشور به کابل، تحولی جدید در سیاست خارجی هند به شمار میرود. این سفر میتواند به عنوان نقطه عطفی در بازتعریف روابط هند و امارت اسلامی قلمداد شود. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف روابط هند و امارت اسلامی، از جمله جنبههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی، پرداخته و فرصتها و چالشهای پیش رو را تحلیل میکند.
۱. عبور از سیاست تردید و انتظار: تغییر در رویکرد هند
پس از سقوط دولت جمهوری افغانستان و به قدرت رسیدن امارت اسلامی، هند سیاستی محتاطانه در قبال افغانستان در پیش گرفت. دهلی نو روابط دیپلماتیک خود را به طور کامل قطع کرد، اما سفارت خود را به طور محدود در کابل حفظ کرد تا اشراف اطلاعاتی خود را حفظ کند. با این حال، سفر اخیر هیئت هندی به کابل، نشاندهنده تغییرات قابل توجه در سیاست هند است. به نظر میرسد هند پس از گذشت بیش از سه سال از تحولات افغانستان، از سیاست تردید و انتظار عبور کرده و وارد فاز جدیدی از تعامل با حکومت افغانستان شده است.
در این دیدارها، هیئت هندی از آغاز مجدد کمکهای توسعهای در زمینههای مختلف از جمله ترانزیت از طریق بندر چابهار و پروژههای بندسازی و زیربنایی سخن گفته است. این تحولات نشاندهنده آن است که هند به تدریج روابط خود با امارت اسلامی را از حالت سرد به سمت تعامل و همکاری پیش میبرد.
۲. ابعاد اقتصادی و زیرساختی: پروژههای ترانزیتی و بندسازی
یکی از محورهای مهم در مذاکرات اخیر هند و امارت اسلامی، پروژههای اقتصادی و زیرساختی است. هند پیش از این، با سرمایهگذاری در پروژههایی نظیر «بند دوستی» در هرات، نقش مهمی در توسعه زیرساختها در افغانستان ایفا کرده بود. با این حال، وعدهها در زمینه پروژههای جدید از جمله توسعه بندر چابهار در ایران که هند به عنوان یکی از سرمایهگذاران اصلی آن شناخته میشود، تاکنون تحقق کامل نیافته است.
چابهار به دلیل موقعیت استراتژیک خود میتواند به یکی از کانونهای اصلی ترانزیت کالا به افغانستان تبدیل شود و هند قصد دارد کمکهای توسعهای در این زمینه را از سر گیرد. اما هنوز تا تحقق کامل این وعدهها فاصله زیادی وجود دارد. تعلل هند در اجرای این پروژهها ممکن است به دلایل داخلی و خارجی باشد، و ورود جدی این کشور به این پروژهها میتواند به عنوان آزمونی برای ارزیابی تعهد هند به افغانستان تلقی شود.
هند در دوره جمهوریت، در ساخت شاهراه فراه ـ دلارام ـ نیمروز را برای تسریع اتصال افغانستان به ایران و بندر چابهار مشارکت فعال داشت و هزینه آن را پرداخت کرد، اما در شرایط کنونی که افغانستان به دلیل کارشکنیهای پاکستان، بیش از پیش به تجارت و ترانزیت با ایران و به خصوص بندر چابهار نیازمند است، هند میتواند به فعال شدن هرچه سریعتر این کریدور کمک کند.
۳. چالشهای ژئوپولیتیکی و امنیتی: تنش با پاکستان
روابط هند و افغانستان در سطح ژئوپولیتیک و امنیتی، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. یکی از بزرگترین چالشها، نگرانی هند از نفوذ پاکستان در افغانستان و تقویت روابط امنیتی امارت اسلامی با اسلامآباد است. پاکستان نیز نگرانیهای مشابهی دارد. در شرایطی که از دیدگاه پاکستان، هند به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ناآرامیهای ایالت بلوچستان دست دارد، این نگرانیها ممکن است به تشدید تنشها در منطقه منجر شود.
در این راستا، هند تلاش دارد از نفوذ خود در افغانستان بهرهبرداری کند و روابط خود را با امارت اسلامی تقویت کند. این اقدام هند ممکن است باعث افزایش تنشها میان کابل و اسلامآباد شود که میتواند پیامدهای امنیتی و سیاسی به همراه داشته باشد.
۴. آبهای فرامرزی و تهدیدات احتمالی
یکی دیگر از مسائل مهم در روابط هند و افغانستان، موضوع آبهای فرامرزی و حقآبههای مشترک با پاکستان است. هند پیش از این در زمینه بندسازی در افغانستان، از جمله بند دوستی در هرات، فعالیت کرده است. با توجه به موقعیت حساس رودخانههای افغانستان که به سمت پاکستان جریان دارند، هند ممکن است در آینده نیز علاقمند باشد در پروژههای بندسازی بر روی این رودخانهها به حکومت افغانستان کمک کند، و این ممکن است با نگرانی مضاعف پاکستان مواجه شود، لذا لازم است که حکومت افغانستان در این زمینه هوشیاری لازم را داشته باشد.
البته باید گفت که برعکس معاهده آبی هلمند با جمهوری اسلامی ایران، افغانستان هیچ معاهده آبی با پاکستان ندارد و در طول سالهای گذشته، دهبرابر آبی که بدون استفاده در کشور، راهی کشورهای دیگر میشده، به سوی سرزمینها و کشتزارهای پاکستانی سرازیر میشده است. به همین خاطر، مدیریت منابع آب در مورد آبهایی که به پاکستان سرازیر میشود، به خصوص برای تولید برق و آبیاری مزارع یک نیاز، ضرورت و اولویت بسیار مهم است.
نتیجهگیری: فرصتها و چالشها در روابط هند و افغانستان
سفر اخیر هیئت هندی به کابل، گامی مهم در بازتعریف روابط هند و حکومت امارت اسلامی افغانستان به شمار میرود. این تحولات نشاندهنده عبور هند از سیاست احتیاطی به سمت تعامل جدی با افغانستان است. با این حال، این روابط باید با دقت و توجه به چالشهای موجود، از جمله تنشهای امنیتی با پاکستان و مسائل اقتصادی و زیربنایی، مورد بررسی قرار گیرد.
در زمینه اقتصادی، همکاریهای هند و افغانستان در پروژههای زیرساختی، به ویژه در زمینه ترانزیت از طریق چابهار و بندسازی، میتواند فرصتهای زیادی برای تقویت اقتصاد افغانستان فراهم کند. هند میبایست به هرچه زودتر فعال شدن کریدور چابهار به افغانستان و ایران کمک کند.
در نهایت، روابط هند و افغانستان به عنوان یک عنصر کلیدی در سیاست منطقهای و جهانی، نیازمند مدیریت هوشمندانه و تعامل دقیق است تا از تبدیل شدن آن به عاملی برای بیثباتی جلوگیری شود. باید توجه داشت که هرگونه برهم خوردن تعادل در روابط افغانستان با دو کشور رقیب (هند و پاکستان) تبعات سنگینی خواهد داشت. این وضعیت میتواند به تشدید تنشهای مرزی، اقدامات نظامی و ناآرامیهای سیاسی پاکستان در افغانستان منجر شود.