سید حامد امینی/ چهارمین نشست دوحه که به میزبانی دولت قطر برگزار خواهد شد، در شرایط پیچیدهای شکل میگیرد که در آن بازیگران داخلی و خارجی نقش اساسی خواهند داشت. این نشست نه تنها برای افغانستان، بلکه برای کشورهای منطقه و جهان نیز اهمیت ویژهای دارد. در این مقاله، به تحلیل نقش بازیگران مختلف در این نشست پرداخته خواهد شد، به ویژه تأثیرات تحرکات غربیها و کشورهای منطقهای نظیر ایران، روسیه و چین بر آینده سیاسی افغانستان.
تحرکات داخلی: امارت اسلامی و اپوزیسیون
یکی از مهمترین بازیگران در نشست دوحه، حکومت امارت اسلامی است. امارت اسلامی به عنوان حکومت رسمی افغانستان در حال حاضر تحت فشارهای زیادی از سوی جامعه بینالملل برای انجام اصلاحات اجتماعی و سیاسی قرار دارد. اما باید توجه داشت که امارت اسلامی به عنوان یک نیروی مستقل در افغانستان، همواره در تلاش بوده تا بر اساس فرهنگ و تاریخ کشور، تصمیمگیریهای خود را به پیش برد. در این میان، فشارهای بینالمللی برای پذیرش مطالبات غربیها همچنان به عنوان مانعی برای خودمختاری و استقلال تصمیمگیریهای داخلی حکومت مطرح است.
در کنار امارت اسلامی، گروههای سیاسی اپوزیسیون نیز تلاش خواهند کرد در این نشست حضور داشته باشند. هرچند به دلیل سختگیرها و پافشاری های امارت اسلامی و عدم شرکت در نشست دوم دوحه، مخالفین سیاسی جایگاهی در نشست سوم دوحه نداشتند، اما این گروهها که اغلب به دنبال فرصتهایی برای بازگشت به عرصه سیاست هستند، در تلاشند تا از این فضای گفتگو به نفع خود بهرهبرداری کنند. نشستی همچون نشست استانبول که با حمایت کشورهای غربی برگزار شد، به وضوح نشاندهنده تلاشهای این گروهها برای کسب حمایت از قدرتهای خارجی است.
بازیگران خارجی: غرب و کشورهای منطقهای
در عرصه بینالمللی، غرب به ویژه کشورهای ایالات متحده، انگلیس و اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا با استفاده از فشارهای سیاسی و اقتصادی، امارت اسلامی را مجبور به پذیرش شروط خود نمایند. این کشورها همچنان به دنبال اعمال تغییرات در نظام سیاسی افغانستان بر اساس الگوهای خود هستند و در تلاشند که امارت اسلامی را برای پذیرش مفاهیم غربی همچون دموکراسی، حقوق بشر و آزادیهای فردی تحت فشار قرار دهند. در این راستا، دولتهای غربی اغلب از تحریمها و فشارهای دیپلماتیک برای اعمال تغییرات استفاده کردهاند، که در بسیاری از موارد به نفع مردم افغانستان نبوده است.
در مقابل، کشورهای منطقهای نظیر ایران، روسیه و چین در تلاشاند تا وضعیت افغانستان بر اساس واقعیتهای منطقهای و خواستههای مردم پیش برود. این کشورها به دنبال تقویت جریانهای مستقل و مطمئنی هستند که به منافع ملی افغانستان توجه دارند و حاضرند با احترام به حاکمیت کشور، در حل مسائل منطقهای نیز مشارکت کنند. ایران به ویژه از حامیان مهم استقلال افغانستان و دفاع از منافع آن است و همواره تلاش کرده که در مقابل فشارهای غربیها، راهحلهای سیاسی مبتنی بر احترام به فرهنگ و سنتهای کشور را پیشنهاد دهد. روسیه و چین نیز در راستای ایجاد ثبات منطقهای در افغانستان بهویژه در زمینههای اقتصادی و امنیتی، همکاریهای گستردهای با امارت اسلامی داشتهاند.
چالشها و فرصتها
یکی از چالشهای بزرگ در پیش روی نشست دوحه، فشارهای سیاسی کشورهای غربی است که تلاش دارند تا امارت اسلامی را وادار به پذیرش خواستههای خود کنند. این فشارها، که اغلب در قالب تحریمها و قطع کمکها به افغانستان مطرح میشود، نه تنها برای حکومت سرپرست، بلکه برای مردم افغانستان نیز مشکلات زیادی به همراه داشته است. از سوی دیگر، کشورهای منطقهای همچون ایران و روسیه به دنبال راهحلهایی هستند که در آن منافع افغانستان محفوظ بماند و از دخالتهای مجدد و مخرب امریکا و غرب جلوگیری شود.
با این حال، نشست دوحه میتواند فرصتی برای دستیابی به یک توافق جامع باشد که در آن نظرات مختلف و منافع ملی افغانستان با توجه به واقعیت های کنونی و میدانی موجود، به درستی مدنظر قرار گیرد. با وجود فشارهای بینالمللی، اگر امارت اسلامی بتواند بهطور مستقل در این نشست نقشآفرینی کند، و سازمان ملل را به نوعی تشویق و وادار نماید در محور یک نقشه راه واقعی و موثر در افغانستان عمل کند، به خصوص این که مسائلی چون تحریم های مالی و اقتصادی بین المللی و کمک های بشردوستانه را به مسائل سیاسی مرتبط نسازند، ممکن است آینده افغانستان در چارچوبی واقعیتر و بر اساس منافع ملی شکل گیرد، و مطابق خواست مردم پیش برود.
نتیجهگیری
چهارمین نشست دوحه فرصتی است که میتواند به تعیین مسیر آینده افغانستان کمک کند. در حالی که فشارهای غربیها همچنان چالشبرانگیز است، کشورها و قدرت های منطقهای نظیر ایران، روسیه و چین به عنوان نیروهای حامی استقلال و حاکمیت افغانستان، میتوانند نقشی مثبت در این مسیر ایفا کنند. مهمترین نکته در این نشست این است که باید به منافع واقعی مردم افغانستان توجه شود و اجازه داده شود که تصمیمات مهم کشور بدون دخالتهای خارجی اتخاذ گردد. اگر بازیگران خارجی به جای فشار آوردن، به حاکمیت و استقلال افغانستان احترام بگذارند، آنگاه میتوان به یک آینده روشنتر برای کشور امیدوار بود.