مصطفی قربانی/ عملیات طوفان الاقصی که در هفت اکتوبر سال گذشته از سوی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) انجام شد، در ابعاد تاکتیکی و راهبردی دارای دستاوردهای متعددی است که همه این دستاوردها را میتوان ذیل یک دستاورد که اتفاقاً مهمترین دستاورد این عملیات است، تعریف کرد. این دستاورد همانا قرار دادن روند تحولات رژیم صهیونیستی در مسیر زوال و فروپاشی است، زیرا قبل از طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی با مرتفع شدن نگرانیهایش بابت حفظ موجودیت و بقای خود، درصدد توسعه قدرت و وادار کردن کشورهای منطقه به پذیرش خود در قالب «معامله قرن» بود.
با این حال، با گذشت یک سال از عملیات طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی بابت حفظ بقای خود بهشدت در هراس قرار دارد و درواقع، با طوفان الاقصی امروز این رژیم در موقعیتی قرار گرفته که پیش از این هرگز آن را تجربه نکرده بود. این موقعیت هم همانا احساس تهدید وجودی است. اعتراف نخست وزیر سفاک این رژیم منحوس مبنی بر محاصره شدن از شش جهت و اینکه وی متعهد به تضمین بقای رژیم است، بهخوبی گویای آن است که این رژیم تهدید وجودی را به طور محسوسی لمس میکند.
در همین راستا باید گفت که طوفان الاقصی آغاز روندی برای از بین بردن افسانه شکستناپذیری رژیم صهیونیستی بود، زیرا این عملیات نه تنها آغاز شکستهای نوین این رژیم بود، بلکه در سلسله عملیاتهایی که بعد از طوفان الاقصی از سوی سایر اضلاع مقاومت انجام شد، رژیم صهیونیستی را به «لتخور منطقه» تبدیل کرد. به تعبیر دقیقتر، پیش از طوفان الاقصی، اراضی اشغالی چندان در تیررس مقاومت نبود و رژیم صهیونیستی با اتکا به افسانه گنبد آهنین، احساس میکرد که از ضربات احتمالی مقاومت در آینده در امان است، اما با هدف قرار گرفتن عمق سرزمینهای اشغالی در عملیاتهای همه اضلاع مقاومت بهویژه در دو عملیات وعده صادق ۱ و ۲، اکنون هیچ نقطهای در سرزمینهای اشغالی امن محسوب نمیشود. به همین دلیل، در کنار ترس فراگیری که در میان ساکنان این سرزمینها ایجاد شده است، روند مهاجرت معکوس از رژیم صهیونیستی شدت گرفته و حتی براساس برخی گزارشها، میزان مرگ و میر بر اثر مشکلات قلبی در شمال سرزمینهای اشغالی، حدود ۲۰ درصد افزایش یافته است. بنابراین، با طوفان الاقصی، راهبرد جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بهخوبی پیش رفته است، راهبردی که میتوان از آن به «فروپاشی از درون» نام برد که در قالب «جنگ فرسایشی» پیش میرود.
با توجه به آنچه گفته شد، طوفان الاقصی در حکم یک شکست ترمیمناپذیر، به طوفانی برای ذوب کردن رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. مبتنی بر این وضعیت است که این رژیم به بازی «مرد دیوانه» روی آورده و با نسلکشی و واکنشهای غیرانسانی درصدد است روندی را که با طوفان الاقصی آغاز شده است به نفع خود تغییر دهد.
در کنار این دستاوردها میتوان از یک دستاورد روانی ـ رسانهای هم برای طوفان الاقصی نام برد، بدین ترتیب که با طوفان الاقصی، در سایه ارائه روایت درست، فراروایت صهیونیستها از مسئله فلسطین دچار فروپاشی شد و غاصبانی که در جای محقان قرار گرفته بودند، نزد افکار عمومی جهانی در جایگاه واقعی خود تعریف شدند. به همین دلیل، پس از طوفان الاقصی شاهد اعلام انزجار جهانی از صهیونیستها و جنایات آنها در غزه بودهایم.
با توجه به آنچه گفته شد، طوفان الاقصی در سه سطح راهبردی، تاکتیکی و قدرت روایت، توازن را به نفع مقاومت و به ضرر رژیم غاصب تغییر داده است.