سیدعلی حسینی/ از ابتدای تاریخ اسلام و حتی قبلتر از آن تا امروز که در قرن حاضر زندگی میکنیم، رسانه یکی از ابزارهای مهم نبرد میان جبههی حق و باطل بوده و هست.
اما با توجه به اینکه صهیونیستها همیشه صاحبان قدرت برتر در این عرصه بودهاند، از ابتدا تا امروز در جنگ رسانهای موفق عمل کردهاند، تا جایی که امروز رسانهی صهیونیستی افغانستان اینترنشنال، وقتی خبری را به دروغ علیه حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری منتشر میکند، با جامعهای مواجه میشویم که نه تنها عامهی مردم به آن خبر استناد میکنند بلکه خواص و منبریها و اهالی رسانه هم آن رسانهی معلومالحال را منبع موثق معرفی کرده و به ضریب دادن به خبرِ دروغ آن دامن میزنند. در حالی که حقیقت ماجرا چیز دیگری است:

اگر چه واکنش عموم جامعه و اخصا خواص جامعه و روحانیت و اهالی رسانه نسبت به صحت و سقم این خبر و استناد کردن به آن به عنوان یک خبر صحیح، باعث یأس و ناامیدی در هدایت جامعه و جریانسازی و ترویج معارف اهل بیت علیهمالسلام و مقابله با ظلم و طواغیت و خط یزید میشود، اما این ناامیدی گذرا بوده و از وظیفه رسانههای اسلامی و افراد بصیر و متدین، سیاستمداران و اقشار مختلف دغدغهمند به حفظ کیان دین و مذهب و کشور، چیزی کم نمیکند.
از این رو؛ در راستای مقابله با این دسته از رسانهها و حفظ اذهان عمومی و جلوگیری از نفوذ بیشتر رسانههای صهیونیستی به کشور عزیزمان افغانستان، میشود به چند دسته از افراد چند پیشنهاد ارائه کرد؛
پیشنهاد اول به جامعه متدین است؛
کسانی که نسبت به دین و مذهب خود، باری بر دوش خویش حس میکنند و علاقه دارند در راستای مقابله با صهیونیستها کاری انجام دهند. این دسته از افراد باید از تمام ظرفیت فضای مجازی، نسبت به دروغ پردازیهای رسانههای صهیونیستی بهره ببرند و سعی کنند چهرهی واقعی دین، مذهب و کشور و حتی چهرههای شاخص کشور را به مردم دنیا نشان دهند.
پیشنهاد دوم به اهالی رسانه است؛
حمایت رسانههای اسلامی از یکدیگر در نشان دادن حقایق، امری ضروری به نظر میرسد. دِین بزرگی بر گردن رسانههای اسلامی در حفظ منافع ملی، تمامیت ارضی و حفظ چهرههای شاخص و تاثیرگذار کشور و حتی جهان اسلام است. اگر امروز بر علیه کشور تبلیغات سوء صورت میگیرد و یا علیه شخصیتهای افغانستانی ترور شخصیتی صورت میگیرد، این وظیفهی هر رسانهای است که نسبت به این حملات واکنش نشان دهد و سستی نکند.
پیشنهاد سوم به خیرین متدین و تاجران و فعالان اقتصادی دیندار است؛
بزرگوارانی که در عرصه اقتصاد دست بالا را دارند باید به خاطر منافع ملی و دینی و مذهبی، پا به عرصه رسانه گذاشته و برای تاسیس شبکههای تلویزیونی، رادیویی و سایتهای خبری وقت و سرمایه بگذراند و حتی به این عرصه به عنوان سرمایه گذاری بنگرند.
پیشنهاد چهارم به حاکمیت افغانستان است؛
پس از روی کار آمدن حاکمیت جدید افغانستان، ما شاهد یک ضعف بزرگ در ایجاد رسانههای اسلامی و تقویت آنها هستیم. حاکمیت علاوه بر اینکه باید در راستای ایجاد شبکههای تلویزیونی و رادیویی و سایتها و کانالهای اسلامی همت بگمارد، باید رسانههای ارزشمدار فعلی که در برابر حیلههای غرب و به خصوص آمریکا و اسرائیل به تنهایی ایستادگی کرده است، حمایت جدی کند و در یک حرکت اساسی، مراکز و سازمانهای حمایت از رسانههای اسلامی را ایجاد و از تمام رسانههای اسلامی و اهالی آن، حمایت مالی و امکاناتی کند.
امروز جنگ اصلی جنگ رسانه است. دشمن قبل از آنکه حمله نظامی را برگزیند، به فرهنگ، اعتقادات، دین و مذهب حمله میکند و با تضعیف آن اعتقادات، حاکمیتها را توسط مردمِ دینگریز و خواهان آزادیهای غربی ساقط میکند.
اگر مردم و خواص جامعه و اخصا حاکمیت افغانستان، به این مسئله نگاه جدی نداشته باشند، نمیتوانند افغانستان جدید، آباد، آزاد و متدین و خواهان اسلام واقعی را به دنیا نشان دهند و هر روز از یک رسانهی صهیونیستی ضربه میخورند و یکی پس از دیگری شخصیتهای کشور را ترور و اطراف حاکمان را از انسانهای خدمتگذار و مخلص خالی میکنند و اندکی بعد شاهد ناامنی، شورش، اغتشاش و یا حتی شاهد سقوط خواهیم بود.