توکل با تکیه از دل اعتماد به وجود می آید، و نیروی دشمن در مراحل نخستین برای به انحراف کشاندن و احتناک کردن عناصر مبارز و مخلص، نقاط تعادل که بنیان اتکاء و اعتماد است را متزلزل میسازد.
مادامیکه بشر در مسیر درست و در دفاع از جبهه حق حضور داشته باشد، یقینا بحث اطاعت از دستورات الهی را مبنا و منشأ عملکرد خویش قرار میدهد، و فرمانبرداری و اطاعت تا زمانی کارایی خواهد داشت که عنصر مبارز و مجاهد معتقد، مُعتمِد و متکی به ذات اقدس الهی و حقیقت مطلق باشد.
شایان ذکر است به مُرّ اینکه در انجام امور مبارزاتی و پرداختن به تقابل با دشمن، تعادل اتکاء خدشه دار گردد، مجاری نفوذ دشمن برای غلبه بر عنصر مبارز به وجود می آید، چون که تزلزل و لغزش مطرح میگردد.
فرد مبارز متزلزل به سادگی در دام وسواس و حیلتهای دشمن گیر خواهد افتاد و از حِصن و حِصار و مدار ولایتمداری بیرون خواهد جست و این عنصر گداخته به تدریج سرد خواهد گردید و نهایتا خاموش و خنثی خواهد شد.
بنابراین است که مجموعه عناصر مبارز و ولایی بایستی بحث تکیه و توکل را به صورت مداوم در محور حرکت و عملکرد مبارزاتی خویش قرار دهند.
همچنانیکه در بیان بلند حضرت جواد الائمه (علیه السلام) آمده است: "تکیه بر خداوند(ج) بهای هر متاع گران قیمت و نردبان هر مقام متعالی و متکاملی است": «الثّقة بالله ثمنٌ لکلّ غالٍ وسُلّمٌ إلی کلّ عالٍ». غرر الحكم، ح۶۴۲
لازم به اذعان است که هرگاه اعتماد و تکیه بر خداوند(ج) نداشته ایم و تنها بر خود، نیروها و توانمندی های خود اعتماد نموده ایم، نتایج کار ما مملو از نقصان و نواقص بوده است. در زندگی امروزی رایج است، هر کس در کاری که خُبره نیست، یا برای آن توان ندارد، وکیل می گیرد. انسان در امور و شئون خود، نه خُبره است و نه در انجام دادن آن توانایی کافی دارد، از این رو باید به یک مبدأ آگاه و توانمند تکیه کند و این همان توکّل بر خداست.
یکی از ماندگارترین رموز استمرار و بقای اهل بیت علیهم السلام توکل و تفویض امورشان به خداوند(ج) بود، آنها در ضیقترین شرایط موجود، اعتقاد و اعتمادشان به ذات اقدس الهی متزلزل نگردید و با توکل بر خدا انتشار دهندگان نور در سراسری دنیای مملو از ظلمات گردیدند.