خبرگزاری صدای افغان(آوا) - نگاه روز: اقداماتی که باید برای پیشگیری از این گونه حوادث روی دست گرفته شود، بسیار ضروری و تعیین کننده است. مثلا نیروهای مرزی امارت اسلامی باید در صورت بروز این نوع وقایع، رفتاری حرفه ای داشته باشند و برای این منظور، آموزش های لازم را فرابگیرند. واکنش های خشونت بار و نشر رسانه ای آن، یک اقدام منفی، غیرحرفه ای، بسیار ویرانگر و زیانبار و غیرقابل قبول است.
رسانه های ایران به نقل از مقامات مرزی این کشور گزارش دادند که پس از رفع سوء تفاهم در مرز مشترک با افغانستان، یک نیروی بازداشت شده این کشور از سوی نیروهای سرحدی امارت اسلامی آزاد شده است.
مقامات ایرانی درباره جزئیات حادثه مرزی در نیمروز و بازداشت یک سرباز ایرانی توسط امارت اسلامی گفته اند: «یک خودرو (موتر) حامل کالای قاچاق در مرز جمهوری اسلامی ایران متوقف گردید و نیروهای مرزبانی با سوار شدن بر خودرو در حال بازرسی آن بوده که راننده آن اقدام به فرار به سمت مرزهای کشور افغانستان میکند؛ در حالی که نیروی مرزبانی جمهوری اسلامی ایران نیز در خودرو (موتر) حضور داشته است.»
مقامات مرزی ایران افزوده اند: نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران با توجه به اصل رعایت حسن همجواری و در همکاری با نیروهای مرزبانی افغانستان از تیراندازی به سمت خودرو (موتر) حامل کالای قاچاق ممانعت به عمل میآورند و نیروهای مرزی کشور افغانستان اقدام به توقیف خودرو (موتر) و بازداشت سرنشینان آن میکنند که یکی از آنها نیروی مرزبانی ایران بوده است.
با اینکه موضوع حل شده و سرباز بازداشت شده ایرانی نیز آزاد گردیده؛ اما این امر، از اهمیت لزوم توجه مسئولانه هر دو طرف به امنیت مرزها به مثابه رسالتی طرفینی نمی کاهد.
اینکه در تهران، امور اداری سفارت افغانستان به دیپلمات های امارت اسلامی سپرده می شود و در آنسو در مرز نیمروز، یک نیروی مرزبانی ایران، بازداشت و لت و کوب می شود، هرگز نشانه خوبی نیست و پیام های متفاوتی را برای چشم انداز روابط دو کشور می فرستد.
اگرچه این دو رویداد، نشانگر تفاوت های موجود میان دیدگاه ها و رویکردهای سران و رهبران دو کشور و نیروهای دون پایه به روابط دوجانبه است و هرگز نمی توان رویداد نیمروز را در سطح کلان بررسی کرد و آن را به نگاه امارت اسلامی به رابطه با جمهوری اسلامی ایران، ارتباط داد و نتیجه گرفت که سران امارت اسلامی نیز مانند سربازان مرزی آن نسبت به جمهوری اسلامی ایران، رویکردی خصمانه دارند؛ اما بی تردید، دشمنان روابط دوستانه میان دو کشور، اینطور فکر نمی کنند. آنها به سادگی، اینگونه مسایل را بزرگ می کنند و با راه اندازی موجی از تبلیغات مسموم رسانه ای، تلاش می کنند تا رویداد نیمروز را به واگذاری سفارت در تهران، ربط دهند و نتیجه بگیرند که علیرغم سیاست تعاملی جمهوری اسلامی، سران امارت اسلامی نسبت به کشور همسایه کینه و نفرت دارد و برخورد با سرباز مرزبانی ایران، یک نمونه واضح در این زمینه محسوب می شود.
بر این اساس، مقام های دو کشور به ویژه رهبران امارت اسلامی باید در قبال این رویدادها مسئولانه و هوشیارانه رفتار کنند و مراقب باشند که تجدید و تکرار این وقایع به روابط دو کشور لطمه می زند و دشمنان مشترک را برای تخریب این روابط، ترغیب و امیدوار می کند.
اقداماتی که باید برای پیشگیری از این گونه حوادث روی دست گرفته شود، بسیار ضروری و تعیین کننده است. مثلا نیروهای مرزی امارت اسلامی باید در صورت بروز این نوع وقایع، رفتاری حرفه ای داشته باشند و برای این منظور، آموزش های لازم را فرابگیرند. واکنش های خشونت بار و نشر رسانه ای آن، یک اقدام منفی، غیرحرفه ای، بسیار ویرانگر و زیانبار و غیرقابل قبول است.
کمیته مشترک نیروهای مرزبانی دو کشور باید بستر تعامل نزدیک تر را فراهم کند و اجازه ندهد که رویدادهای معمول در تمام مرزها در مرز ایران و افغانستان به کمک رسانه های معاند به یک مساله بزرگ تبدیل شود.
نکته مهم تر، امنیت مرزها است. با تقابل، تهاجم و تخریب نمی توان به این مهم دست یافت. امنیت مرزها مسئولیت مشترک هر دو طرف است و این تنها با همکاری، ارتباط و تعامل مثبت، برادرانه و حرفه ای قابل تحقق است.
قاچاق کالا و انسان، یک مساله امنیتی است که برخورد با آن، مسئولیت هر دو جانب است و اگر یکی از طرفین، با آن برخورد کند و دیگری به دلیل مسایلی مانند ملیت و... جانب قانون شکنان، قاچاقچیان و مختل کنندگان نظم و قانون را بگیرد، درگیری و تقابل رخ می دهد و این امر، امنیت مرزها را آسیب پذیرتر می سازد.
با این حساب، انتظار می رود که رویداد نیمروز با وجود اینکه معمولی و کوچک بوده، هرگز در آینده تکرار نشود و دوطرف تمهیدات مسئولانه و تعاملات مشترک برای مهار این گونه وقایع را روی دست بگیرند تا روابط رو به توسعه کشورهای برادر و مسلمان افغانستان و ایران در سطح کلان، آسیب نبیند.