محمد موحدی: از پیامدهای مهمی که صلح امام حسن علیه السلام با معاویه انجام داد، این بود که افکار عمومی متوجه اشتباه عدم حمایت از امام حسن علیهم السلام، به ویژه با دیدن رفتار معاویه در نوع حکومت داری اش شدند. لذا امام حسن علیه السلام با استفاده از فرصت ضمن صحبتها و رشنگریهای خود مردم را متوجه جنایات و زیر پا گذاشتن احکام اسلامی توسط حکومت اموی ساخت و افکار عمومی را کاملا بیدار نمود.
بعد از شهادت حضرت علیعلیهالسلام و به امامت رسیدن حضرت امام حسن علیهالسلام وقتی حضرت به خاطر حفظ موجودیت اسلام و مصالح کلان جامعه اسلامی، جنگ و درگیری را به صلاح ندانست و ناچار گردید صلح با معاویه را بپذیرد، از سویی هم معاویه برای به دست گرفتن قدرت حاضر بود هر امتیازی را که امام حسن علیهالسلام بخواهد به ایشان بدهد؛ تا جایی که ورق سفید و امضاشدهای را محضر امام فرستاد و نوشته بود هر آنچه امام در آن ورق بنویسد را میپذیرد.1 حضرت امام مجتبی علیهالسلام از این فرصت کمال استفاده را برده و موضوعات و خواستهای مهم و اساسی را در پیماننامه صلح نوشت و از معاویه تعهد گرفت تا به مفاد آن پیمان عمل نماید.
هرچند متن صریح پیمان نامه صلح در کتابهای تاریخی به گونه مرتب و منظم و کامل ترتیب نگردیده است؛ اما آنچه از آثار مؤرخان به دست میآید میتوان تصویری نسبتا کامل از آن ترسیم نمود. با توجه به مواد و موضوعاتی که حضرت امام حسن علیهالسلام در آن پیمان نامه درج نموده است و برای اجرایی شدن آنها از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد، این را نشان میدهد که امام تدبیر فوقالعادهای در مبارزه سیاسی برای بدست آوردن امتیاز از طرف مقابل به کار بسته است.
خلاصه متن پیمان نامه آنچه که از کتابهای تاریخی بدست آمده است بدین شرح است:
ماده اول: حسن بن على علیه السلام حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذارى مىکند، مشروط به آنکه معاویه طبق دستور قرآن مجید و روش پیامبر صلی الله علیه و آله رفتار کند.
ماده دوم: بعد از معاویه، خلافت از آن حسن بن على علیه السلام خواهد بود و اگر براى او حادثهاى پیش آید حسین بن على علیه السلام زمام امور مسلمانان را در دست مىگیرد نیز معاویه حق ندارد کسى را به جانشینى خود انتخاب کند.
ماده سوم: بدعت، ناسزاگویى و اهانت نسبت به امیرمؤمنان علی علیهالسلام و لعن آن حضرت در حال نماز باید متوقف گردد و از على علیهالسلام جز به نیکى یاد نشود.
ماده چهارم: مبلغ پنج میلیون درهم که در بیت المال کوفه موجود است از موضوع تسلیم حکومت به معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبى علیهالسلام مصرف شود. نیز معاویه باید در تعیین مقررى و بذل مال، بنى هاشم را بر بنى امیه ترجیح بدهد. همچنین باید معاویه از خراج «دارابگرد» مبلغ یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهداى جنگ جمل و صفین که در رکاب امیر مؤمنان علی علیهالسلام کشته شدند، تقسیم کند.2
ماده پنجم: معاویه تعهد مىکند که تمام مردم، اعم از سَکَنَهی شام، عراق و حجاز، از هر نژادى که باشند، از تعقیب و آزار وى در امان باشند و از گذشته آنها صرف نظر کند، احدى از آنها را به سبب فعالیتهاى گذشتهی شان بر ضد حکومت معاویه تحت تعقیب قرار ندهد، و مخصوصاً اهل عراق را به خاطر کینههاى گذشته آزار ندهد. علاوه بر این معاویه تمام یاران على علیهالسلام را، در هر کجا که هستند، امان مىدهد که هیچ یک از آنها را نیازارد و جان و مال و ناموس شیعیان و پیروان على علیهالسلام در امان باشند و به هیچ وجه تحت تعقیب قرار نگیرند و کوچکترین ناراحتى براى آنها ایجاد نشود، حق هر کس به وى برسد و اموالى که از بیتالمال در دست شیعیان على علیهالسلام است از آنها پس گرفته نشود. نیز نباید هیچ گونه خطرى از ناحیه معاویه متوجه حسن بن على علیهمالسلام و برادرش حسین بن على علیهم السلام و هیچکدام از افراد خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله بشود و نباید در هیچ نقطهاى موجبات خوف و ترس آنها را فراهم سازد.
در پایان پیمان، معاویه اکیدا تعهد کرد تمام مواد آن را محترم شمرده دقیقا به مورد اجرا بگذارد. او خدا را بر این مسئله گواه گرفت، و تمام بزرگان و رجال شام نیز گواهى دادند.3
بعد از پیمان صلح و قرار گرفتن زمام امور در دست معاویه، مردم عراق تازه متوجه می شدند که اشتباهی را در حق علی علیهالسلام مرتکب گردیده اند، و هرگاه به یاد روزگار حکومت حضرت علی علیه السلام میافتادند غمگین میشدند. از آن سستى که در حمایت از على(ع) نشان داده بودند، اظهار پشیمانى مى نمودند. هنوز چند سالى نگذشته بود که نمایندگان مردم و بزرگان کوفه به مدینه براى دیدار حسن بن على علیهم السلام و گفتگو با او و شنیدن سخنان وى در رفت و آمد پرداختند.
بنابراین از پیامدهای مهمی که صلح امام حسن علیه السلام با معاویه انجام داد، این بود که افکار عمومی متوجه اشتباه عدم حمایت از امام حسن علیهم السلام، به ویژه با دیدن رفتار معاویه در نوع حکومت داری اش شدند. لذا امام حسن علیه السلام با استفاده از فرصت ضمن صحبتها و رشنگریهای خود مردم را متوجه جنایات و زیر پا گذاشتن احکام اسلامی توسط حکومت اموی ساخت و افکار عمومی را کاملا بیدار نمود و زمینه قیام علیه حکومت اموی را فراهم ساخت. لذا کم کم جنبش منظمی علیه حکومت اموی شکل گرفت و افراد کلیدی جنبش هم همان یاران و پیروان اندک ولی صمیمی امام حسن علیه السلام بودند که حضرت با تدبیر هوشمندانه خویش جان آنان را از خطر حفظ کرده بود. هدف این گروه این بود که با تذکار جنایاتى که در آن روزگار شدت گرفته بود، روح قیام را در دلهاى مردم برانگیزاند تا روز موعود فرا رسد! بنا بر این میتوان گفت زمینه قیام جاودانهی کربلا در ساباط7 فراهم شد چه اگر آن صلح اتفاق نمیافتاد شرایط برای قیام عاشورا مهیا نمیشد که درخت اسلام دوباره آبیاری گردیده و زنده نگهداشته شود.
با مطمح نظر قرار دادن شرایط زمانی و مکانی و وضعیت سیاسی و اجتماعی آن روز و برخلاف فهم برخی از چرایی انجام صلح میان امام حسن علیه السلام که آن را از سر عجز میداند، این پیمان در کمال عزت و بسیار هوشمندانه ترتیب و به امضاء رسیده است.
این پیمان صلح، حکم شمشیرى دو دم را داشت که هر دولبهاش به زیان حکومت معاویه بود! زیرا اگر او به مفاد صلحنامه عمل مى کرد، هدف امام تا حدودى تأمین مى شد و اگر آن را نقض مى کرد، نتیجه آن ایجاد تنفر عمومى از حکومت اموى و جنبش و بیدارى مردم بر ضد این حکومت بود، و این، مسئلهاى بود که پیشواى دوم آن را از نظر دور نداشت و در نتیجه با زیر پا گذاشتن مفاد پیمان نامه از سوی معاویه هدف دوم امام محقق گردید.
1. ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ج 3، ص 405.
2. «دارابگرد» یکى از پنج شهرستان ایالت فارس در قدیم بوده است. (لغتنامه دهخدا، لغت داربجرد).
3. آل یاسین، شیخ راضى، صلح الحسن، ط 2، منشورات دارالکتب العراقیه فى الکاظمیه ص 259-261.
4. حسین، طه. على و دو فرزند بزرگوارش، ترجمه احمد آرام، تهران، کتابفروشى و چاپخانه على اکبر علمى، 1332 ه.ش، ص 207.
5. شمس الدین، محمد مهدى، ارزیابى انقلاب حسین(ع)، ترجمه مهدى پیشوائى، قم، انتشارات توحید،1362 ه.ش، 178-179.
6. پیشوائی، مهدی. سیره پیشوایان، ص 122.
7. ساباط منطقهای که پیمان نامه صلح در آنجا بسته شد.