خبرگزاری صدای افغان(آوا) - نگاه روز: هیچ راهی جز تشکیل یک ائتلاف بزرگ منطقه ای برای مقابله با طرح های توطئه آمیز امریکا و مزدوران منطقه ای آنان وجود ندارد. ایران و روسیه، دو کشوری هستند که تجارب ارزشمندی در مبارزه با داعش، مهار تروریزم تکفیری و برقراری امنیت و ثبات در کشورهای بحران زده دارند. بنابراین، به نظر می رسد تا افغانستان به سوریه ای ثانی تبدیل نشده و تروریزم تکفیری به کمک استکبار جهانی، ابتکار عمل را در عرصه ایجاد ناامنی و بحران در اختیار نگرفته، این ائتلاف باید شکل بگیرد.
پس از حمله انتحاری روز دوشنبه، 14 سنبله در نزدیکی سفارت روسیه در کابل، امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت خارجه در گفتگویی تلفونی با سرگئی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه به او اطمینان داد که در این مورد تحقیقات همه جانبه انجام خواهد شد.
عبدالقهار بلخی، سخنگوی وزارت خارجه در رشته توییتی هدف از این گفتگو را بررسی اطراف و جوانب انفجار اخیر عنوان کرده است.
به گفته او، امیرخان متقی به همتای روس خود اطمینان داده که در این مورد تحقیقات همه جانبه انجام خواهد داد.
امیرخان متقی در این گفتگو تاکید کرده که هردو جانب نباید اجازه دهند که این گونه اقدامات منفی دشمنان، بر روابط نزدیک و مثبت دو کشور تاثیر بگذارد.
لاوروف ضمن اظهار تاسف از رویداد اخیر، این حادثه را کار سازمان های جنایتکار بین المللی خوانده و بر مبارزه با آنها تاکید کرده است.
امیرخان متقی به همتای روسی خود اطمینان داده که نیروهای امنیتی افغانستان به امنیت سفارت روسیه توجه ویژه خواهند داشت.
حمله انتحاری منسوب به گروه تکفیری داعش یکبار دیگر افغانستان و منطقه را تکان داد. این حمله تنها سه روز بعد از حمله انتحاری خونین دیگری در ولایت هرات در غرب کشور صورت گرفت که در آن مجیب الرحمان انصاری؛ از چهره های پرنفوذ طرفدار «امارت اسلامی»، هدف قرار گرفت و کشته شد. در کنار او، دست کم ۱۷ نفر دیگر نیز در حمله هرات جان باختند.
همان گونه که پیش بینی می شد داعش مسئولیت انتحاری در برابر سفارت روسیه در کابل را برعهده گرفت؛ حمله ای که در آن دو دیپلمات روس و چندین شهروند افغانستان کشته شدند.
این دو حمله یکبار دیگر نقطه ضعف های موجود در مبارزه با تروریزم را آشکار کرد و نشان داد که مقابله با تروریزم تکفیری به ویژه گروه اهریمنی داعش که آشکارا در خدمت منافع نظام سلطه و استکبار جهانی قرار دارد، تنها وظیفه «امارت اسلامی» نیست؛ بلکه بیش از هر زمان دیگری نیازمند تشکیل یک ائتلاف قدرتمند منطقه ای است.
کشورهایی مانند روسیه به دلیل تقابل مستقیم شان با داعش در سوریه و سایر مناطق، از اهداف اصلی این گروه به حساب می آیند؛ اما این تنها دلیل دشمنی داعش با روسیه نیست. داعش پیش از هر چیزی یک نیروی استعماری است که مورد حمایت استکبار و صهیونیزم قرار دارد. رهبران و فرماندهان آن گروه عملا از سوی قدرت های غربی حمایت و تقویت می شوند و این واقعیتی است که در جریان جنگ های سوریه و عراق بارها به اثبات رسید.
با این حال، دشمنی داعش و روسیه، یک جاده یکطرفه نیست، روس ها و متحدان منطقه ای شان مانند جمهوری اسلامی ایران نیز به همان میزان با داعش مبارزه کرده و طرح استعماری خلافت خودخوانده آنها در خاور میانه را نقش بر آب کرده اند. این همان چیزی است که داعش و امریکا را به شدت خشمگین کرده است.
فرمانده نامدار و پرافتخار اسلام شهید قاسم سلیمانی، بزرگترین چهره ضد تروریستی در منطقه و چه بسا جهان بود که توسط امریکای جنایتکار ترور شد. او نقش مهمی در شکست داعش در سوریه و عراق داشت. این به وضوح نشان می دهد که کدام کشورها از داعش حمایت می کنند و کدام کشورها با آنان می جنگند.
با ترور جنرال سلیمانی، بسیاری از پرده ها کنار رفت، تردیدها و ابهاماتی که درباره حمایت امریکا از داعش وجود داشت، مرتفع شد و همه مردم منطقه و جهان به این نتیجه رسیدند که داعش و امریکا در یک جبهه می جنگند.
درباره حمله انتحاری در برابر سفارت روسیه در کابل نیز همین قاعده صادق است. عامل انتحاری داعش از سوی امریکا مامور شده بود تا بزرگترین مرکز دیپلماتیک روسیه در کابل را هدف قرار دهد که در نتیجه آن، روابط کابل و مسکو، تیره و خراب شود.
از جانب دیگر، این حمله در حالی صورت گرفت که سفارت امریکا در کابل غیرفعال است؛ اما روسیه در کنار ایران و چند کشور دیگر از معدود کشورهایی بودند که با وجود به قدرت رسیدن «امارت اسلامی» همچنان سفارتخانه های خود در کابل را باز نگه داشتند و به روابط خود با طالبان علیرغم تحریم های استعماری امریکا ادامه دادند.
این چیزی نیست که از سوی امریکا قابل تحمل باشد؛ بنابراین، داعش و تروریزم تکفیری حربه خوبی برای تضعیف طالبان و آسیب زدن به روابط آنها با قدرت های مهم منطقه مانند روسیه و ایران است. حملات هرات و کابل، درست در جهت همین هدف از سوی استعمار نو طراحی و توسط مزدوران تکفیری آنان به اجرا درآمد؛ اما آخرین حملات نخواهد بود.
بر این اساس، هیچ راهی جز تشکیل یک ائتلاف بزرگ منطقه ای برای مقابله با طرح های توطئه آمیز امریکا و مزدوران منطقه ای آنان وجود ندارد. ایران و روسیه، دو کشوری هستند که تجارب ارزشمندی در مبارزه با داعش، مهار تروریزم تکفیری و برقراری امنیت و ثبات در کشورهای بحران زده دارند. بنابراین، به نظر می رسد تا افغانستان به سوریه ای ثانی تبدیل نشده و تروریزم تکفیری به کمک استکبار جهانی، ابتکار عمل را در عرصه ایجاد ناامنی و بحران در اختیار نگرفته، این ائتلاف باید شکل بگیرد.
قدرت هایی که تجربه جنگ و شکست داعش را در کارنامه خود دارند باید با پیوستن به این ائتلاف اجازه ندهند که افغانستان سرنوشتی مشابه سرگذشت سوریه پیش از شکست تروریست های تکفیری مورد حمایت غرب و اسراییل پیدا کند.