خبرگزاری صدای افغان(آوا) - نگاه روز:یک نکته مهم که کمتر به آن توجه می شود، مساله وحدت سیاسی، قومی و مذهبی در کشور است. فرصت دستیابی به این مهم در ظل و ذیل سیطره «امارت اسلامی» به خوبی فراهم شده است. به بیان بهتر، افغانستان هیچگاه در تاریخ معاصر خود به اندازه زمان حاضر، بستری مساعد برای دستیابی به وحدت را در اختیار نداشته است.
دولت امارت اسلامی یکساله شد؛ دولتی که دشمنانش تصور می کردند که چند ماه بیشتر دوام نخواهد آورد؛ زیرا در پی تسلط «امارت اسلامی» بر کشور، همه چیز فروپاشیده بود؛ از سیستم امنیتی تا نظام اقتصادی، دولت داری، نظم و اداره و حتی انسجام اجتماعی.
دولت «امارت اسلامی» اما به سرعت خود را سامان داد. خلأ قدرت به زودی مرتفع شد و اداره کشور روی ریل و روال معمول خود قرار گرفت.
برای هیچ انقلابی سامان دادن به امور و تسلط بر اوضاع پس از پیروزی به سرعت امکان پذیر نیست؛ بنابراین، یکسال برای غلبه بر همه چالش ها برای یک دولت نوبنیاد، زمان زیادی نیست و نباید انتظار داشت که همه چیز در این مدت باید به حالت عادی بازمی گشت؛ اما همین که کشور از فروپاشی بزرگ و فاجعه فراگیر انسانی، نجات پیدا کرد و نظم و امنیت و ثبات به سرعت مستقر گردید، خود دستاوردی عظیم و ارزشمند به شمار می آید که نباید نادیده گرفته شود.
در این میان اما بدیهی است که چالش ها، مشکلات و بحران هایی نیز وجود دارد که باید حل شود؛ سیستم سیاسی، حاکمیت قانون، مشارکت اقوام، مشروعیت ملی و بین المللی، تامین امنیت و مقابله با تروریزم تکفیری، غلبه بر چالش های امنیتی و اجتماعی، حقوق شهروندی، سرنوشت زنان و دختران و...
یک دولت انقلابی فاقد تجربه مستقیم دولت داری به زودی نمی تواند بر همه چالش ها غالب شود. بنابراین، مهم این است که اراده لازم برای ایجاد تغییر و بهبود وجود داشته باشد.
در این میان، یک نکته مهم که کمتر به آن توجه می شود، مساله وحدت سیاسی، قومی و مذهبی در کشور است. فرصت دستیابی به این مهم در ظل و ذیل سیطره «امارت اسلامی» به خوبی فراهم شده است.
به بیان بهتر، افغانستان هیچگاه در تاریخ معاصر خود به اندازه زمان حاضر، بستری مساعد برای دستیابی به وحدت را در اختیار نداشته است.
همه رهبران فاسد قومی، بازیگران بدنام سیاسی و عوامل جنگ و جنایت و فساد و فاشیزم در طول ده ها سال گذشته، به طرزی تحقیرآمیز از کشور طرد شده اند. بسیاری از آنها اکنون با پول هایی که از مردم دزدیده اند، در کشورهای ثروتمند و مرفه خارجی، املاک لوکس خریده اند و هیچگاه نمی خواهند دوباره به کشوری بازگردند که آن را ویران کردند و با مردمی رو به رو شوند که بارها در حق آنان خیانت کردند.
واکنش های مردم به اعلامیه ها و موضع گیری های منفعلانه برخی از این چهره های بدنام، مهره های سوخته، مزدوران بی هویت و عناصر بی ریشه فاقد تعهد ملی در فضای مجازی هم به وضوح نشان می دهد که مردم از آنان بیزاری و برائت می جویند و هرگز بار دیگر به آنان به عنوان رهبران و فرماندهان شان اعتماد و تکیه نخواهند کرد.
بنابراین، در سایه «امارت اسلامی» یک زمینه استثنایی و ارزشمند برای وحدت سیاسی به وجود آمده است. «امارت اسلامی» باید این فرصت بزرگ را مغتنم بشمارد و از آن برای استحکام و استقرار نظام و تضمین بقا و پایداری آن استفاده کند.
پس دروازه های حکومت باید به روی مردم گشوده شود، ساختار نظام باید برای مشارکت مشروع همه اقوام و اقلیت های قومی و مذهبی مساعد گردد و رهبران سیاسی با مردم آشتی و به آنان اعتماد کنند. ضمن اینکه این تنها راه دستیابی به مشروعیت سیاسی برای دولت نوبنیاد است.
تنها مردم می توانند که بقا و حیات و پایداری و اقتدار یک نظام سیاسی را تامین و تضمین کنند. این چیزی است که در طول نزدیک به ۳۰ سال مبارزه «امارت اسلامی» نیز به طور ملموسی، تجربه شد. آنها بنیان های قدرت خود را بر حمایت بخشی از مردم افغانستان بنا کردند و بدون شک، بدون حمایت و همراهی مردم «امارت اسلامی» هرگز از قدرتی که اکنون برخوردار است، بهره مند نمی شد.
حمایت بخشی از مردم در گذشته اما برای یک نهضت آزادی بخش و مبارز شاید کافی بود؛ اما امروز برای یک دولت مستقر که بر سرنوشت همه آحاد ملت، حکومت می کند، کافی نیست. بنابراین، دایره حمایت مردمی از حکومت باید گسترش پیدا کند و این نیازمند گام ها و اقدامات دوجانبه از سوی حکومت و مردم است.
مردم باید خود را در آیینه حکومت ببینند و حکومت نیز قدرت و مشروعیت خود را از مردم بگیرد و به آنها در این زمینه اعتماد کند. به این ترتیب، کشور در مسیر درست قرار می گیرد، اقتدار و استقلال کشور افزایش پیدا کرده و حفظ و تقویت می شود، مشکلات به کمک ملت و دولت، مهار شده و نظم و ثبات و رفاه و توسعه، تضمین و تامین خواهد شد.