تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۰ جوزا ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۰
کد مطلب : 253570
امنیت تنها انتظار مردم از حاکمیت
سید غلام‌رضا سادات: نزدیک به۱۰ ماه از حاکمیت «امارت اسلامی» بر افغانستان می گذرد. در طول این مدت نه تنها حملات، قتل، کشتار و آدم کشی ها فروکش نکرد که بیشتر از پیش اقشار و گروه های مختلف فرقه ای و مذهبی هدف قرار گرفته و قربانی شده/ می شوند. چند نکته در این زمینه قابل توجه و تأمل است:
۱. همه به یاد داریم که بارها از زمان حاکمیت «امارت اسلامی» بر افغانستان تاکنون سخنگویان آنها همواره اذعان به ختم جنگ و قتل کشتار و رهایی افغانستان از چنگال استعمار، استکبار و تهی از قتل و جنایت نموده و بر سفیدنمایی خاص که تامین حاکمیت و عدالت و امنیت را نشان می دهد، تاکید کرده اند؛ در حالی که برخلاف این ادعاها، همه روزه شاهد کنش های جنایتکارانه و آدم کشی ها و قتل ها بودیم، حالا اینکه اینهمه قتل و جنایت و انفجار و انتحار با وجود سفیدنمایی های یکطرفه از کجا ناشی شده و صورت می گیرد، بر مسئولین «امارت اسلامی» است که صاف و صادقانه با مردم برخورد کرده و جواب منطقی پس داده و امنیت مردم را تامین کنند.
 
۲. بعد از قبضه قدرت توسط «امارت اسلامی»، بسیاری ها گمان می کردند که قتل و کشتار و جنایت و انتحار و انفجار فروکش کرده و نقطه پایان بر تمام این پدیده های زشت آدمکشی و معدوم کردن آدم ها و نسل کشی گذاشته شده/می شود، اما با گذشت چندین ماه، نه تنها که قتل عام ها و کشتار و انفجار و انتحار فروکش نکرده که بر ابعاد و زوایای آن افزوده شده، البته امارت اسلامی مدعی است که هیچ گروه تروریستی و افراطی و آدمکش در افغانستان فعالیت ندارد و امنیت در سراسر افغانستان تامین است، در حالیکه هر از گاهی مانند گذشته در قلب شهرها ده ها تن قربانی تکفیر و تروریزم می شوند، حالا اینکه این حملات و فجایع از جانب چه گروه ها و به چه هدفی صورت می گیرد، هیچکسی هم پاسخگو نبوده و هیچ راستی آزمایی هم در این میان وجود نداشته و جواب نداده، حالا اینکه اقناع افکار چرا اولویت حاکمیت نبوده و نیست محل پرسش است کما اینکه در درازمدت این رویکرد بر جایگاه حاکمیت به شدت صدمه خواهد زد.
 
۳. با حملات هفته گذشته در مزار شریف و کابل، در دوره حاکمیت چند ماهه امارت، حد اقل ده حمله بزرگ انتحاری و هدفمند علیه مردم افغانستان به ویژه  شیعیان به عنوان گروه مهم مذهبی در افغانستان صورت گرفته و آنان را در مسجد و مدرسه و آموزشگاه و ایستگاه هدف قرار داده، در حالیکه سران امارت اسلامی بارها بر شناخت حقوق حقه شیعیان تاکید نموده و خود را ملزم به تامین امنیت و پاسخگویی به تمام مردم افغانستان دانسته اند؛ اما در عمل دیده می شود که از یک طرف حقوق اساسی شیعیان تاکنون در نظر گرفته نشده و از طرف هم بعد از هر حمله تروریستی علیه شیعیان و دیگر گروه های مذهبی، واکنش و پاسخ سران امارت اسلامی نسبتا سرد و ناامیدکننده بوده است‌.
 
بدون شک مساله امنیت یک چالش و معضل است؛ اما چگونگی پاسخ دهی و برخوردهای حتی بعضا غیر انسانی و غیر حرفه و رویکردهای اینچنینی قطعا به مناسبات مردم با دولت به عنوان پشتیبان نظام سیاسی ضربه می زند.
 
۴. رویکرد پاسخگویی امارت اسلامی بعد از هر جریان حمله و قتل و کشتارهای هدفمند به نوعی سانسورگونه بوده است. در حالی که وظیفه و رسالت یک حکومت، آنهم مدعی اسلام و عدالت، پاسخ شفاف و روشن از ابعاد و زوایای هر حادثه و واقعه به قربانیان، بستگان و مردم افغانستان است، اما پالیسی امارت اسلامی هرچند در لحظه آنی و کوتاه مدت و از یک زاویه که همانا جلوگیری از عدم انزجار مردم باشد تا حدی درست، اما سانسور تمام قضیه و دروغ پردازی و کتمان حقایق بدون شک غیر قابل قبول است، کما اینکه اطلاع رسانی و دلجویی و آگاهی به موقع در جهت همگرایی ملی بعد از وقایع تروریستی برای مردم مایه تسکین می تواند باشد.
 
۵. حاکمیت فعلی افغانستان (امارت اسلامی) باید بداند و متوجه باشد که حاکمیت گذشته (جمهوریت) با وجود کمک میلیاردها دالر و امکانات فراوان مالی و مادی، و پشتیبانی ده ها کشور خارجی، اما ۲۰ سال دوام نیاورده و سقوط کرد، شاید دلایل زیادی برای سقوط جمهوریت برای بسیاری ها مطرح باشد، اما آنچه کمتر بدان پرداخته شده، لایه های فساد، بی عدالتی، کم کاری، و مهمتر از همه فریب و نیرنگ و دروغ هایی بود که پایه های جمهوریت را از بیخ کنده و یک ملت را هم به خاک سیاه نشاند، بر همین مبنا بر حاکمیت فعلی است که از حاکمیت مبتنی بر فساد جمهوریت دو دهه گذشته پند گرفته و پایه هایش را بر دروغ، نیرنگ و فساد و... بنا نکند که عمر درازی نخواهند داشت.
 
۶. امریکا و غرب به عنوان شکست خوردگان اصلی جنگ بیست سال اخیر افغانستان قطعا در صدد ترمیم وجهه و جایگاه اش در مناسبات بین الملل و جهان است. بدون شک امریکا و غرب در هر زمان و مکان ممکن برای به زیر کشیدن ملت ها همواره تلاش کرده و کار می کند.
 
انتظارها این است که با توجه به گذشته سیاه امریکا در کشورهای مختلف و جنایات استکبار جهانی، امارت اسلامی در مقابل امریکا و قدرت های جهانی متناسب به آن عمل کرده و عمل کند، نه سیاست تضرع و مسامحه؛ تا یکبار دیگر افغانستان دستخوش جنگ های بزرگ قدرت ها و کشورها نشود.
 
در خاتمه هم اینکه امروز امارت اسلامی به عنوان گروه حاکم مکلف به تامین امنیت مردم افغانستان، پیشرفت و توسعه اقتصادی و از همه مهمتر شناخت جایگاه و پایگا مردم بعنوان تضمین کننده و مشروعیت دهنده نظام سیاسی است. این مهم زمانی بدست می آید که سران امارت اسلامی در راستای همگرایی ملی حرکت کرده، حقوق و جایگاه ملت را در نظر گرفته برای حاکمیت و دستگاه دولتی چارچوبی قانونی ایجاد کرده و راهی را برای رسیدن به صلح و امنیت پایدار که در آن هیچ گروهی مخالف مسلح خود را بیرون از نظام حس نکند ایجاد کرده و با حرکت به سمت یک حاکمیت مردم سالار دینی سعادت، امنیت و خوشبختی برای مردم افغانستان رقم بخورد.
 
https://avapress.com/vdcjate8yuqeiiz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما