محمدرضا احمدی/ با اجرایی شدن توافقنامۀ صلح با گروه طالبان و نزدیک شدن این گروه با آمریکا چرا یک بار دیگر خشونتها در افغانستان روبه افزایش است؟
جنگ افغانستان تبدیل به جنگی شده که هنوز پایانش در هالهای از ابهام قرار دارد و نمیتوان به این زودیها به صلح دایمی در کشور امیدوار بود. طالبان در ده سال اخیر با راهاندازی جنگهای چریکی و ایجاد خشونتهای کمپیشینه، وضعیت کشور را نابهسامان کردهاند. تاکتیکهای جدید نظامی طالبان در چند سال اخیر توانسته است بخشی از خاک کشور را ناامن کند و مناطقی را در اختیار خود داشته باشند. حملههای خطرناک با روشهای چریکی به پایگاههای نیروهای پولیس و ارتش افغانستان توانسته پیآمد ناگواری برای دولت و مردم داشته است. هیچ حملۀ گروههای تروریستی به اماکن عامه و نظامی بدون هیچ تلفاتی نیست. کشته و زخمی شدن دهها نظامی و افراد ملکی، دولت افغانستان را با چالشهای گونهگونی روبهرو کرده است. در این بین، حمایت مالی و تخنیکی گروههای هراسافگن توسط برخی کشورهای جهان و منطقه توانسته است جنگ خانمانسوز افغانستان شعلهور نگه دارد.
خبرگزاریهای روسی، در این جنگها نقش آمریکا را برجسته دانستهاند؛ جنگی که غربیها برای گسترش اشغال افغانستان و منطقه متهم دانسته میشوند. برپایه این گزارشها راهاندازی جنگ در کشورهای عراق و افغانستان و برخی از کشورهای دیگر، نمیتواند بدون حمایت آمریکا تاثیرگذار باشد. گفته میشود، در سالهای اخیر آمریکا تلاش کرده، تا سناریوی عراق را در افغانستان اجرایی کند، اما این تلاشها نتوانسته به موفقیت کامل بینجامد؛ همانگونه که آمریکاییها تقریبا نیروهای مقاومت را در عراق فلج کردند، که اکنون وضعیت به گونۀ دیگری است.
به گزارش خبرگزاری سیوودنیا، ایجاد اختلافات و جنگ میان فرقههایی اسلامی(سنیها، شیعیان و کردها) تلاشهای بوده که جامعه عراق را با چالشهای اجتماعی روبهرو کرده است. گروههای عملیاتی که از سوی دولتهای غربی به ویژه ایالات متحده حمایت مالی و تجهیزاتی میشوند، از جمله کوششهایی بوده است، که زیر پرچمهای گروههای تکفیری القاعده و داعش خلق شد و عراق را وارد بحرانهای ویرانگر کرد.
به گزارش پایگاه خبرگزاری سیوودنیا، در آغاز سال ۲۰۱۷، گروههای هراسافگن با تبانی نیروهایی آمریکایی آغاز به انتقال تروریستها از خاورمیانه به افغانستان کردند، اما این اقدامات موفقیت لازم را در پی نداشت و در پایان سال ۲۰۱۹ میلادی این راهبرد با شکست روبهرو شد.
اما روی همرفته جناح آمریکا ناگزیر شد تا با طالبان برای برپایی یک صلح نامعلوم به توافقی دست یابد، که در ازای وعدۀ کرسیهای رهبری، تقاضای خروج فوری و بیقید و شرط نیروهای خارجی از کشور توافق گردید، اما این صلح هنوز هم مبهم و پیچیده به نظر میآید.
بر پایۀ این گزارش، در ادامۀ خشونتهای گروههای تروریستی به تاریخ دوازدهم ماه می یک بمبگذار انتحاری خود را در یک مراسم تشییع جنازه در ولایت ننگرهار منفجر کرد، که جان دهها تن را گرفت و دهها تن دیگر را زخمی کرد. همزمان با این حمله یک حملۀ خونبار دیگر به بخش زایشگاهی شفاخانۀ پزشکان بیمرز در منطقه دشت برچی کابل که یک منطقۀ شیعهنشین است، قربانی گرفت. حمله به این منطقه که عمدتا هزارهها زندگی میکنند، بارها از سوی ستیزهجویان انجام شده که در این فاجعه دهها زن و کودک کشته و زخمی شدند. حمله بر شفاخانۀ پزشکان بیمرز یکی از خونینترین حملات تروریستی در سالهای اخیر به شمار میرود.
بنابر گزارشها، مردم این منطقه شیعهنشین در غرب کابل، حکومت افغانستان در تأمین امنیت باشندگان این منطقه مقصر میدانند. با انجام این حملۀ خونبار تروریستی، روند مبادلۀ زندانیان اندکی از سوی دولت افغانستان با چالش روبهرو شد و اندکی محدود گردید، اما رهایی زندانیان طالبان کاملا بسته نشد وهزاران تن از سوی حکومت افغانستان از زندان بگرام آزاد شدند.
طالبان دخالت در چنین حملاتی رد کرده و حکومت کابل را متهم نموده که «در سایۀ جنگ به دنبال گسترش حکومت» خود است، تا «سیاستهای شکست خورده» خود را اجرایی کند.
رویهمرفته حمله به مراکز شیعیان که به منظور دامن زدن به اختلافهای مذهبی در افغانستان برنامهریزی گردیده بود، قربانیهای زیادی در پی داشت. در این حملهها شهروندان منطقه دشت برچی کابل به رسانه گفتند که دولت افغانستان در همچو مواقع که بارها قربانی گرفته، نتوانسته امنیت شهروندان را تامین کند و مردم ناگزیر شدهاند با اسلحۀ دست داشتۀ خویش از جان و مال خود حفاظت کنند؛ حال آنکه تأمین امنیت شهروندان از مسئولیتهای مکلف دولت افغانستان است.
خبرگزاری سیوودنیا همچنان مینگارد: «آمریکاییها، با حمایت گروههای هراسافگن تحت کنترل خود، به دنبال راه اندازی همان سناریوی عراق، با اندکی متفاوت در افغانستان است».
این خبرگزاری میافزاید: در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به همراه همتاهای پاکستانی خود سعی کردند با ایجاد گروههای تندروی اسلامی اوضاع افغانستان را بیثبات کنند. در واقع از آن لحظه بود که گروههای هراسافگن تحت پرچمهای اسلامگرایی به یک «بازی بزرگ» تبدیل شدند.
این خبرگزاری همچنان در گزارش خود دربارۀ خشونتهای یکدهۀ اخیر در افغانستان میافزاید: وزارت خارجۀ روسیه اطلاعات مربوط به پروازهای هوایی را در نقاط مختلف افغانستان تایید کرده که «هواپیماهای ناشناس» دیده شده اند، که برای جنگجویان محلی اسلامی، برای گسترش جنگ در شمال افغانستان حمایت تجهیزاتی و مالی صورت انجام میدهند. در سه ولایت شمالی افغانستان: بدخشان، فاریاب و سرپل گروههای هراسافگن با حمایت مالی و تجهیزاتی، جنگ را تازه نگه داشتهاند.
همچنان مقامها و نمایندگان ولایت سرپل با ابراز نگرانی از حضور جنگجویان خارجی در صفوف گروه داعش در این ولایت خبر دادهاند، که چندین پایگاه آموزشی و جلب و جذب را در مناطق مختلف این ولایت ایجاد کردهاند.
علاوه بر این، در جنوب افغانستان، نمایندۀ شورای ولایتی غزنی به صورت علنی، حضور چرخبالهای بدون نشانهگذاری را در مناطق زیر ادارۀ گروههای هراسافگن نیز تایید کرده که به این گروهها حمایت صورت گرفته است.
این منبع میافزاید: «گروۀ تروریستی که سوی ایالات متحدۀ حمایت میشود، دست کم ۲۰۰۰ جنگجوی خارجی از سینگکیانگ، منطقۀ خودمختار چین و جمهوریتهای آسیای میانه توسط مربیان عرب، آمریکایی و استخبارات انگلیس در پاکستان آموزش دیدهاند».
گفته میشود، ستیزهجویان در پاکستان آموزش دیدهاند، که به ولایتهای هرات، ننگرهار و مناطق دیگر افغانستان منتقل میشوند. در حال حاضر، گروههای طالب پاکستانی در ولایتهای بدخشان، جوزجان، سرپل و فاریاب نیز مستقر هستند. علاوه بر زمینههای آموزشی، دولت پاکستان همچنین برای این گروهها تجهیزات نظامی فراهم میکند. همچنان این منبع مینویسد: لازم به ذکر است که پاکستان علاوه بر سربازگیری در ولایتهای شمالی دست به تبلیغات و جلب و جذب جوانان به مذهب سلفیگری نیز میپردازد که این اقدامات پاکستان در کل میتواند منافع ایالات متحدۀ آمریکا را شمال افغانستان هممرز با جمهوریتهای آسیای میانه تأمین کند.
ادامه حملات هراسافگنانه در اواسط ماه گذشته میلادی و حملات اخیر در لوگر و قندهار و مناطق دیگر افغانستان، پایبند نبودن طالبان را در امر اجرای مصالحۀ ملی با مشکل مواجه کرده است. پرسشهای مطرح شده در مورد چشمانداز آینده و اجرای برنامههای آمریکاییها تا حد زیادی به موقعیت طالبان بستگی خواهد داشت.
جنگ افغانستان تبدیل به جنگی شده که هنوز پایانش در هالهای از ابهام قرار دارد و نمیتوان به این زودیها به صلح دایمی در کشور امیدوار بود. طالبان در ده سال اخیر با راهاندازی جنگهای چریکی و ایجاد خشونتهای کمپیشینه، وضعیت کشور را نابهسامان کردهاند. تاکتیکهای جدید نظامی طالبان در چند سال اخیر توانسته است بخشی از خاک کشور را ناامن کند و مناطقی را در اختیار خود داشته باشند. حملههای خطرناک با روشهای چریکی به پایگاههای نیروهای پولیس و ارتش افغانستان توانسته پیآمد ناگواری برای دولت و مردم داشته است. هیچ حملۀ گروههای تروریستی به اماکن عامه و نظامی بدون هیچ تلفاتی نیست. کشته و زخمی شدن دهها نظامی و افراد ملکی، دولت افغانستان را با چالشهای گونهگونی روبهرو کرده است. در این بین، حمایت مالی و تخنیکی گروههای هراسافگن توسط برخی کشورهای جهان و منطقه توانسته است جنگ خانمانسوز افغانستان شعلهور نگه دارد.
خبرگزاریهای روسی، در این جنگها نقش آمریکا را برجسته دانستهاند؛ جنگی که غربیها برای گسترش اشغال افغانستان و منطقه متهم دانسته میشوند. برپایه این گزارشها راهاندازی جنگ در کشورهای عراق و افغانستان و برخی از کشورهای دیگر، نمیتواند بدون حمایت آمریکا تاثیرگذار باشد. گفته میشود، در سالهای اخیر آمریکا تلاش کرده، تا سناریوی عراق را در افغانستان اجرایی کند، اما این تلاشها نتوانسته به موفقیت کامل بینجامد؛ همانگونه که آمریکاییها تقریبا نیروهای مقاومت را در عراق فلج کردند، که اکنون وضعیت به گونۀ دیگری است.
به گزارش خبرگزاری سیوودنیا، ایجاد اختلافات و جنگ میان فرقههایی اسلامی(سنیها، شیعیان و کردها) تلاشهای بوده که جامعه عراق را با چالشهای اجتماعی روبهرو کرده است. گروههای عملیاتی که از سوی دولتهای غربی به ویژه ایالات متحده حمایت مالی و تجهیزاتی میشوند، از جمله کوششهایی بوده است، که زیر پرچمهای گروههای تکفیری القاعده و داعش خلق شد و عراق را وارد بحرانهای ویرانگر کرد.
به گزارش پایگاه خبرگزاری سیوودنیا، در آغاز سال ۲۰۱۷، گروههای هراسافگن با تبانی نیروهایی آمریکایی آغاز به انتقال تروریستها از خاورمیانه به افغانستان کردند، اما این اقدامات موفقیت لازم را در پی نداشت و در پایان سال ۲۰۱۹ میلادی این راهبرد با شکست روبهرو شد.
اما روی همرفته جناح آمریکا ناگزیر شد تا با طالبان برای برپایی یک صلح نامعلوم به توافقی دست یابد، که در ازای وعدۀ کرسیهای رهبری، تقاضای خروج فوری و بیقید و شرط نیروهای خارجی از کشور توافق گردید، اما این صلح هنوز هم مبهم و پیچیده به نظر میآید.
بر پایۀ این گزارش، در ادامۀ خشونتهای گروههای تروریستی به تاریخ دوازدهم ماه می یک بمبگذار انتحاری خود را در یک مراسم تشییع جنازه در ولایت ننگرهار منفجر کرد، که جان دهها تن را گرفت و دهها تن دیگر را زخمی کرد. همزمان با این حمله یک حملۀ خونبار دیگر به بخش زایشگاهی شفاخانۀ پزشکان بیمرز در منطقه دشت برچی کابل که یک منطقۀ شیعهنشین است، قربانی گرفت. حمله به این منطقه که عمدتا هزارهها زندگی میکنند، بارها از سوی ستیزهجویان انجام شده که در این فاجعه دهها زن و کودک کشته و زخمی شدند. حمله بر شفاخانۀ پزشکان بیمرز یکی از خونینترین حملات تروریستی در سالهای اخیر به شمار میرود.
بنابر گزارشها، مردم این منطقه شیعهنشین در غرب کابل، حکومت افغانستان در تأمین امنیت باشندگان این منطقه مقصر میدانند. با انجام این حملۀ خونبار تروریستی، روند مبادلۀ زندانیان اندکی از سوی دولت افغانستان با چالش روبهرو شد و اندکی محدود گردید، اما رهایی زندانیان طالبان کاملا بسته نشد وهزاران تن از سوی حکومت افغانستان از زندان بگرام آزاد شدند.
طالبان دخالت در چنین حملاتی رد کرده و حکومت کابل را متهم نموده که «در سایۀ جنگ به دنبال گسترش حکومت» خود است، تا «سیاستهای شکست خورده» خود را اجرایی کند.
رویهمرفته حمله به مراکز شیعیان که به منظور دامن زدن به اختلافهای مذهبی در افغانستان برنامهریزی گردیده بود، قربانیهای زیادی در پی داشت. در این حملهها شهروندان منطقه دشت برچی کابل به رسانه گفتند که دولت افغانستان در همچو مواقع که بارها قربانی گرفته، نتوانسته امنیت شهروندان را تامین کند و مردم ناگزیر شدهاند با اسلحۀ دست داشتۀ خویش از جان و مال خود حفاظت کنند؛ حال آنکه تأمین امنیت شهروندان از مسئولیتهای مکلف دولت افغانستان است.
خبرگزاری سیوودنیا همچنان مینگارد: «آمریکاییها، با حمایت گروههای هراسافگن تحت کنترل خود، به دنبال راه اندازی همان سناریوی عراق، با اندکی متفاوت در افغانستان است».
این خبرگزاری میافزاید: در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به همراه همتاهای پاکستانی خود سعی کردند با ایجاد گروههای تندروی اسلامی اوضاع افغانستان را بیثبات کنند. در واقع از آن لحظه بود که گروههای هراسافگن تحت پرچمهای اسلامگرایی به یک «بازی بزرگ» تبدیل شدند.
این خبرگزاری همچنان در گزارش خود دربارۀ خشونتهای یکدهۀ اخیر در افغانستان میافزاید: وزارت خارجۀ روسیه اطلاعات مربوط به پروازهای هوایی را در نقاط مختلف افغانستان تایید کرده که «هواپیماهای ناشناس» دیده شده اند، که برای جنگجویان محلی اسلامی، برای گسترش جنگ در شمال افغانستان حمایت تجهیزاتی و مالی صورت انجام میدهند. در سه ولایت شمالی افغانستان: بدخشان، فاریاب و سرپل گروههای هراسافگن با حمایت مالی و تجهیزاتی، جنگ را تازه نگه داشتهاند.
همچنان مقامها و نمایندگان ولایت سرپل با ابراز نگرانی از حضور جنگجویان خارجی در صفوف گروه داعش در این ولایت خبر دادهاند، که چندین پایگاه آموزشی و جلب و جذب را در مناطق مختلف این ولایت ایجاد کردهاند.
علاوه بر این، در جنوب افغانستان، نمایندۀ شورای ولایتی غزنی به صورت علنی، حضور چرخبالهای بدون نشانهگذاری را در مناطق زیر ادارۀ گروههای هراسافگن نیز تایید کرده که به این گروهها حمایت صورت گرفته است.
این منبع میافزاید: «گروۀ تروریستی که سوی ایالات متحدۀ حمایت میشود، دست کم ۲۰۰۰ جنگجوی خارجی از سینگکیانگ، منطقۀ خودمختار چین و جمهوریتهای آسیای میانه توسط مربیان عرب، آمریکایی و استخبارات انگلیس در پاکستان آموزش دیدهاند».
گفته میشود، ستیزهجویان در پاکستان آموزش دیدهاند، که به ولایتهای هرات، ننگرهار و مناطق دیگر افغانستان منتقل میشوند. در حال حاضر، گروههای طالب پاکستانی در ولایتهای بدخشان، جوزجان، سرپل و فاریاب نیز مستقر هستند. علاوه بر زمینههای آموزشی، دولت پاکستان همچنین برای این گروهها تجهیزات نظامی فراهم میکند. همچنان این منبع مینویسد: لازم به ذکر است که پاکستان علاوه بر سربازگیری در ولایتهای شمالی دست به تبلیغات و جلب و جذب جوانان به مذهب سلفیگری نیز میپردازد که این اقدامات پاکستان در کل میتواند منافع ایالات متحدۀ آمریکا را شمال افغانستان هممرز با جمهوریتهای آسیای میانه تأمین کند.
ادامه حملات هراسافگنانه در اواسط ماه گذشته میلادی و حملات اخیر در لوگر و قندهار و مناطق دیگر افغانستان، پایبند نبودن طالبان را در امر اجرای مصالحۀ ملی با مشکل مواجه کرده است. پرسشهای مطرح شده در مورد چشمانداز آینده و اجرای برنامههای آمریکاییها تا حد زیادی به موقعیت طالبان بستگی خواهد داشت.