از دوره اشغال افغانستان توسط قوای شوروی تا به امروز، ایالات متحده امریکا همواره به عنوان یک طرف معادلات افغانستان دیده میشود؛ چه آن زمان که در پشت پردهها به تجهیز و حمایت مادی و معنوی مجاهدین افغان علیه شوروی مبادرت میورزید و چه در دوران پسا جنگ سرد که با اشغال افغانستان، علیه بخشی از متحدین دیروز خود به مقابله برخاست. جدای از این مسائل، نفوذ و مدیریت افغانستان از جانب امریکا در طول سالیان گذشته همواره مورد توجه بوده است.
در این یادداشت به بررسی نفوذ و مدیریت افغانستان توسط امریکا، قبل و بعد از توافقنامه صلح میپردازیم.
شرایط قبل و بعد از توافقنامه صلح با یکدیگر متفاوت است؛ گویی محرک جدیدی برای تغییر و تبدیل افغانستان به زمین بازی جدید میان طرفین ظهور و بروز یافته است.
افغانستان؛ پرچالش و خستهکننده و به تعبیری، به باتلاقی گسترده برای امریکاییها مبدل شده است، اما جدای از این مسائل، امریکاییها نفوذ گستردهای بر افغانستان داشتهاند. این نفوذ هم در حوزه مسائل سیاسی و هم در حوزه مسائل نظامی قابل ارزیابی است. نگاه امریکاییها به دولتهای روی کار آمده در افغانستان همانند نگاه شوروی به حفیظالله امین، ببرک کارمل و محمد نجیبالله بود. در واقع امریکا همانند شوروی دولتهای افغانستان را سربازانی برای پیاده کردن دستورات مورد نظر خود در نظر میگیرد و نفوذ گستردهای بر دولتهای افغانستان دارد. ایالات متحده به راحتی اختلافات عبدالله و غنی در سال 2014 را حل کرد، آنها را وادار به اجرای سیاستها و برنامههای خود نمود و در مواردی با فشار اندک و گفتوگو، دولت افغانستان را به اجرای سیاستهای مورد نظر خود ترغیب میکرد.
در حوزه مبارزه با طالبان نیز ایالات متحده در ابتدا تنها با ضربات پراکنده از سوی طالبان مواجه بود، اما در اثر تغییر شرایط و نیز رخدادهای سالهای اخیر، به خصوص در عملیاتهای مختلف طالبان، همچون منصوری و یا خندق، کار برای ارتش ایالات متحده و نیروهای مورد حمایتش سختتر و دشوارتر شد. از جهت دیگر طالبان نیز خود را برای انجام عملیاتهای بزرگتر و کارسازتر در درازمدت، منسجم و آماده نشان میدادند. بنابراین شرایط نسبت به قبل متفاوت ارزیابی میشد؛ لذا هرچند انتخابات امریکا به عنوان یکی از مولفهها در تعجیل ترامپ به منظور مذاکره و امضای توافقنامه صلح ارزیابی میشود، اما تقلیل دادن شرایط تنها به یک بعد و علت، خطا و کمی دور از واقعیت است.
به هر حال، با همه علتها و موارد گوناگون و نیز نشستها و مذاکرات و آمد و شدهای متعدد، ایالات متحده امریکا با طالبان به توافق رسید، اما امضای این توافق چه تاثیری بر معادلات سیاسی و نظامی افغانستان و از جهت دیگر بر نقش ایالات متحده امریکا در این معادلات گذاشت؟ این پرسشی است که در ادامه پاسخ خواهیم داد.
نفوذ و کنترل امریکا پس از توافق صلح
توافقنامه صلح، شرایط پیچیده و دشوار برای امریکاییها را تکمیل کرد. ترامپ انتظار داشت که مسئله پذیرش آزادی زندانیان با مکانیزم مورد نظر، بلافاصله مورد پذیرش دولت افغانستان قرار بگیرد و در صورت امتناع دولت از پذیرش این مفاد، با فشاری اندک، نظر اشرف غنی در این خصوص را تغییر دهد. اما دولت افغانستان با وجود پیوند و وابستگی گسترده به ایالات متحده، ضمن تردید در اجرای این بخش از توافق، عملا با مکانیزم و شیوه مورد نظر طالبان و امریکا مخالفت کرد. اما این تنها آغاز راه برای دولت ترامپ بود! معضل انتخابات و عدم تمکین عبدالله عبدالله از نتایج اعلام شده، شرایط در افغانستان را پیچیدهتر از قبل میکرد! سال 2014 جان کری توانست اختلافات بین غنی و عبدالله را به سادگی هرچه تمامتر حل کند و نفوذ ایالات متحده را به نمایش بگذارد، اما اکنون مایک پمپئو تا چه میزان قابلیت داشت تا مجددا کار جان کری را تکرار کند؟
پاسخ این پرسش و مکانیزم اجرای توافق از جانب دولت افغانستان، در سفر مایک پمپئو به کابل به سرعت مشخص شد. تاریخ تکرار نشد! غنی دست رد به طرح امریکا در حوزه تشکیل دولت همه شمول زد و این حاکی از عمق بحران در افغانستان بود. از جهت دیگر، اشرف غنی در مکانیزم آزادی زندانیان به شیوه مورد انتظار طالبان نیز تردید داشت. پاسخ منفی غنی به درخواست امریکا و نیز تردید در آزادی زندانیان با مکانیزم مورد نظر طالبان، مجموعهای از تهدیدات و اهرمهای فشار از جانب ایالات متحده را به سمت دولت افغانستان روانه کرد؛ از تهدید به خروج از افغانستان تا کاهش کمکهای مالی امریکا به افغانستان، مجموعه فشارهایی بود که متوجه دولت اشرف غنی گردید. اما در پاسخ به این تهدیدها و اهرمهای فشار، پاخس مثبت از سوی اشرف غنی دیده نشد. در تحولات میدانی نیز، رویدادها نشان از افزایش حملات طالبان به مواضع دولت افغانستان و در مجموع کم رنگ شدن بارقه امید در زمینه مذاکرات بینالافغانی دارد و اکنون مسئله تاخیر در مذاکرات بینالافغانی نیز دولت امریکا را نگران کرده است.
نتیجهگیری در مورد آینده نفوذ و کنترل شرایط از جانب ایالات متحده در افغانستان اندکی زود است، اما مقایسه اجمالی قبل و پس از توافقنامه صلح، نشان از تفاوت شرایط برای ایالات متحده امریکا دارد؛ شرایطی که پس از بینتیجه ماندن سفر پمپئو و از جهت دیگر تصمیمات دولت افغانستان و طالبان، بیش از پیش نمایان شد.
در این یادداشت به بررسی نفوذ و مدیریت افغانستان توسط امریکا، قبل و بعد از توافقنامه صلح میپردازیم.
شرایط قبل و بعد از توافقنامه صلح با یکدیگر متفاوت است؛ گویی محرک جدیدی برای تغییر و تبدیل افغانستان به زمین بازی جدید میان طرفین ظهور و بروز یافته است.
افغانستان؛ پرچالش و خستهکننده و به تعبیری، به باتلاقی گسترده برای امریکاییها مبدل شده است، اما جدای از این مسائل، امریکاییها نفوذ گستردهای بر افغانستان داشتهاند. این نفوذ هم در حوزه مسائل سیاسی و هم در حوزه مسائل نظامی قابل ارزیابی است. نگاه امریکاییها به دولتهای روی کار آمده در افغانستان همانند نگاه شوروی به حفیظالله امین، ببرک کارمل و محمد نجیبالله بود. در واقع امریکا همانند شوروی دولتهای افغانستان را سربازانی برای پیاده کردن دستورات مورد نظر خود در نظر میگیرد و نفوذ گستردهای بر دولتهای افغانستان دارد. ایالات متحده به راحتی اختلافات عبدالله و غنی در سال 2014 را حل کرد، آنها را وادار به اجرای سیاستها و برنامههای خود نمود و در مواردی با فشار اندک و گفتوگو، دولت افغانستان را به اجرای سیاستهای مورد نظر خود ترغیب میکرد.
در حوزه مبارزه با طالبان نیز ایالات متحده در ابتدا تنها با ضربات پراکنده از سوی طالبان مواجه بود، اما در اثر تغییر شرایط و نیز رخدادهای سالهای اخیر، به خصوص در عملیاتهای مختلف طالبان، همچون منصوری و یا خندق، کار برای ارتش ایالات متحده و نیروهای مورد حمایتش سختتر و دشوارتر شد. از جهت دیگر طالبان نیز خود را برای انجام عملیاتهای بزرگتر و کارسازتر در درازمدت، منسجم و آماده نشان میدادند. بنابراین شرایط نسبت به قبل متفاوت ارزیابی میشد؛ لذا هرچند انتخابات امریکا به عنوان یکی از مولفهها در تعجیل ترامپ به منظور مذاکره و امضای توافقنامه صلح ارزیابی میشود، اما تقلیل دادن شرایط تنها به یک بعد و علت، خطا و کمی دور از واقعیت است.
به هر حال، با همه علتها و موارد گوناگون و نیز نشستها و مذاکرات و آمد و شدهای متعدد، ایالات متحده امریکا با طالبان به توافق رسید، اما امضای این توافق چه تاثیری بر معادلات سیاسی و نظامی افغانستان و از جهت دیگر بر نقش ایالات متحده امریکا در این معادلات گذاشت؟ این پرسشی است که در ادامه پاسخ خواهیم داد.
نفوذ و کنترل امریکا پس از توافق صلح
توافقنامه صلح، شرایط پیچیده و دشوار برای امریکاییها را تکمیل کرد. ترامپ انتظار داشت که مسئله پذیرش آزادی زندانیان با مکانیزم مورد نظر، بلافاصله مورد پذیرش دولت افغانستان قرار بگیرد و در صورت امتناع دولت از پذیرش این مفاد، با فشاری اندک، نظر اشرف غنی در این خصوص را تغییر دهد. اما دولت افغانستان با وجود پیوند و وابستگی گسترده به ایالات متحده، ضمن تردید در اجرای این بخش از توافق، عملا با مکانیزم و شیوه مورد نظر طالبان و امریکا مخالفت کرد. اما این تنها آغاز راه برای دولت ترامپ بود! معضل انتخابات و عدم تمکین عبدالله عبدالله از نتایج اعلام شده، شرایط در افغانستان را پیچیدهتر از قبل میکرد! سال 2014 جان کری توانست اختلافات بین غنی و عبدالله را به سادگی هرچه تمامتر حل کند و نفوذ ایالات متحده را به نمایش بگذارد، اما اکنون مایک پمپئو تا چه میزان قابلیت داشت تا مجددا کار جان کری را تکرار کند؟
پاسخ این پرسش و مکانیزم اجرای توافق از جانب دولت افغانستان، در سفر مایک پمپئو به کابل به سرعت مشخص شد. تاریخ تکرار نشد! غنی دست رد به طرح امریکا در حوزه تشکیل دولت همه شمول زد و این حاکی از عمق بحران در افغانستان بود. از جهت دیگر، اشرف غنی در مکانیزم آزادی زندانیان به شیوه مورد انتظار طالبان نیز تردید داشت. پاسخ منفی غنی به درخواست امریکا و نیز تردید در آزادی زندانیان با مکانیزم مورد نظر طالبان، مجموعهای از تهدیدات و اهرمهای فشار از جانب ایالات متحده را به سمت دولت افغانستان روانه کرد؛ از تهدید به خروج از افغانستان تا کاهش کمکهای مالی امریکا به افغانستان، مجموعه فشارهایی بود که متوجه دولت اشرف غنی گردید. اما در پاسخ به این تهدیدها و اهرمهای فشار، پاخس مثبت از سوی اشرف غنی دیده نشد. در تحولات میدانی نیز، رویدادها نشان از افزایش حملات طالبان به مواضع دولت افغانستان و در مجموع کم رنگ شدن بارقه امید در زمینه مذاکرات بینالافغانی دارد و اکنون مسئله تاخیر در مذاکرات بینالافغانی نیز دولت امریکا را نگران کرده است.
نتیجهگیری در مورد آینده نفوذ و کنترل شرایط از جانب ایالات متحده در افغانستان اندکی زود است، اما مقایسه اجمالی قبل و پس از توافقنامه صلح، نشان از تفاوت شرایط برای ایالات متحده امریکا دارد؛ شرایطی که پس از بینتیجه ماندن سفر پمپئو و از جهت دیگر تصمیمات دولت افغانستان و طالبان، بیش از پیش نمایان شد.