وزیر خارجه امریکا به حمله روز چهارشنبه طالبان در نزدیکی پایگاه نظامی بگرام واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد؛ اما همزمان تأکید کرد که امریکا به تلاشهایش برای صلح ادامه میدهد.
مایک پمپئو گفت که ایالات متحده برای کاهش چنین خشونتهای بیمعنی تلاشهایش برای صلح را ادامه میدهد؛ زیرا به گفته او مردم افغانستان سزاوار زندگی در فضای صلحآمیز هستند.
او مدعی شد که در کنار مردم و نیروهای امنیتی افغانستان ایستاده تا صلح و ثبات در افغانستان تأمین شود.
طالبان روز چهارشبنه، ۲۰ قوس به یک شفاخانه غیرفعال در نزدیکی پایگاه نظامی بگرام وارد شدند. در این حمله که حدود ۱۴ ساعت طول کشید، دو غیرنظامی جان باختند و ۷۳ غیرنظامی دیگر زخمی شدند.
طالبان مسؤولیت این حمله را برعهده گرفته و گفتهاند که بر نیروهای امریکایی حمله کردهبودند.
این در حالی است که گفتگوهای صلح میان امریکا و طالبان در دوحه جریان دارد.
این در حالی است که حدود چهار ماه پیش، حمله ای مشابه از سوی طالبان در کابل، موجب شد تا دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا روند مذاکرات صلح با طالبان را متوقف کند؛ اما این بار هیچ اتفاقی نیافتاد. این ابهامی است که صداقت سخنان پمپئو در حمایت از مردم و نیروهای امنیتی افغانستان را به شدت زیر سؤال می برد.
ترامپ هم زمانی که مذاکرات را متوقف کرد و هم پس از آن، بارها اعلام کرد که این تصمیم را به این دلیل گرفته که طالبان، یک سرباز امریکایی را در کابل کشته اند. این در حالی بود که در آن حمله چند شهروند افغان هم کشته شدند.
در حمله بگرام هم اگرچه طالبان، ادعا کردند که پایگاه نظامی نیروهای خارجی را هدف گرفته اند؛ اما همه قربانیان آن، غیر نظامیان بی دفاعی بودند که در نتیجه انفجار و تیراندازی و درگیری، کشته یا زخمی شدند و اموال و زندگی شان نابود شد.
بنابراین، دلیل اینکه چرا امریکا این بار تصمیم به توقف گفتگوهای صلح نگرفت، کاملا واضح است: این بار کسی از نظامیان امریکایی در میان قربانیان نبود!
تلخ و تکان دهنده است و تکان دهنده تر از آن، وقاحت سیاستمداران امریکایی است که همچنان بر تعهد خود به حمایت از نیروهای امنیتی و مردم افغانستان، تأکید می کنند.
با توجه به این تناقض های غیر قابل کتمان، این تصور روز به روز قوت می گیرد که امریکا در مذاکره با طالبان، در پی استقرار صلح و ثبات و یا به تعبیر پمپئو، توقف خشونت های بی معنی نیست؛ بلکه در جستجوی راهی آبرومندانه، صرفه جویانه و کم هزینه برای مدیریت جنگ، کاهش نظامیان و در نهایت، هدایت بحران به سمت منافع و اهداف بلندمدت خود است. در این میان، هیچ اهمیتی ندارد که چه بلایی بر سر مردم افغانستان می آید.
خون و زندگی مردم و نیروهای امنیتی افغانستان برای امریکا هیچ ارزشی ندارد. به همین دلیل هم بود که ترامپ عمدا بارها از مرگ یک سرباز امریکایی در حمله کابل، سخن گفت؛ اما هیچ اشاره ای به جان باختن ۱۱ شهروند افغان در آن رویداد نکرد.
بنابراین، اگر شبیه حمله بگرام، ده ها حمله دیگر نیز از سوی طالبان صورت بگیرد، مانع از ادامه گفتگوهای امریکا و طالبان نخواهد شد و خدشه و خللی در این مسیر وارد نخواهد کرد.
از سوی دیگر، هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از توافق صلح میان امریکا و طالبان در قطر نیز آیا آتش بسی که قرار است اعلام می شود، برای مردم و نیروهای امنیتی افغانستان هم ایجاد خواهد شد یا صرفا میان امریکایی ها و طالبان خواهد بود.
برپایه این تردیدها و تناقض ها است که به باور کارشناسان، پیش از آنکه روی مذاکرات مستقیم دولت و طالبان، تمرکز شود، برای احراز صداقت و هدف واقعی امریکا از صلح، تلاش شود. امریکا باید ثابت کند که در جستجوی صلحی واقعی است؛ صلحی که مردم افغانستان می خواهند. صلحی که به پایان خشونت و جنگ برای غیر نظامیان بی دفاعی منجر شود که قربانی جنایت های هردو سوی جنگ اند. صلحی که تنها موجب مصونیت نظامیان امریکایی نشود؛ بلکه در زندگی روزمره مردم، جریان داشته باشد. صلحی که پایان هرگونه جنگ و خشونت در هر صورت و سیمایی باشد. صلحی که به سلطه خارجی ها پایان دهد و سرنوشت افغانستان را به مردم آن واگذارد. صلحی که پایان تروریزم و دهشت افکنی و ناامنی های وارداتی از خارج، مدیریت شده و سازمان یافته باشد.