رییس استخبارات روسیه میگوید که داعش برای هدف قرار دادن کشورهای آسیای مرکزی، در افغانستان پایگاه میسازد.
الکساندر بورتنیکوف؛ رییس خدمات امنیتی فدرال روسیه گفته است: "ما شاهد فعالیتهای بیشتر شاخههای داعش در افغانستان هستیم."
این مقام روسی گفته است که داعش از تندروان کشورهای آسیای مرکزی برای انجام این حملات استفاده میکند.
رییس استخبارات روسیه گفته است که داعش شاخه های دیگر را در افغانستان متحد میسازد و با گروههای جماعت انصارالله و جنبش اسلامی ترکستان شرقی نیز همکار است.
این در حالی است که تاجیکستان روز چهارشنبه ادعا کرد که تروریستان داعشی از داخل خاک افغانستان وارد آن کشور شده و با نیروهای امنیتی اش درگیر شدهاند.
مقامات تاجیکستانی گفتند که در آن حمله 15 تروریست کشته و پنج تن دیگر دستگیر شدند. دو مأمور امنیتی تاجیکستانی نیز در آن درگیری کشته شدند.
اما حکومت افغانستان این ادعای تاجیکستان را رد کرد.
به نظر می رسد که روس ها از این امر به شدت نگران اند که اوضاع امنیتی در افغانستان به سرعت رو به وخامت می رود و دامنه ناامنی ها و فعالیت های تروریستی، روز به روز به مرزهای منطقه نفوذ روسیه در آسیای میانه نزدیکتر می شود.
رویداد اخیر در تاجیکستان یکبار دیگر به این نگرانی های دیرینه دامن زد.
از سوی دیگر، ادعا می شود که هزاران شهروند مسلمان کشورهای تحت سلطه و نفوذ روسیه مانند چچن، داغستان، تاجیکستان، ازبکستان و... در کنار صدها شهروند روس، در کشورهایی مانند سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان حضور دارند و در چارچوب گروه های تروریستی، مشغول فعالیت های هراس افکنانه هستند.
روس ها نگران اند که این شهروندان در صورت بازگشت به سرزمین های اصلی خود، ایدئولوژي افراط را نیز با خود ببرند و به توسعه و ترویج و تبلیغ وسیع آن مبادرت کنند.
روس ها پیشتر اعلام کردند که سربازان روس، مسؤولیت تامین امنیت منطقه مرزی بین تاجیکستان و افغانستان را بر عهده خواهند گرفت؛ موضوعی که پس از جنگ های قندوز و دوبار سقوط آن به دست طالبان، جدیت و اهمیت بیشتری پیدا کرد و اینک با ادعای تاجیکستان مبنی بر ورود جنگجویان داعش از قلمرو افغانستان به خاک آن کشور شدت مضاعف خواهد یافت.
ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهوری روسیه، هیچگاه نگرانی خود از وضعیت امنیتی افغانستان و آثار و تبعات آن برای روسیه را پنهان نکرده است.
همه اینها نشانگر آن است که روسیه با نگرانی، نسبت به وضعیت افغانستان، نگاه می کند و این نگرانی، به ویژه در پی دخالت نظامی روسیه در سوریه که به افزایش رقابت های استراتژيک و رویارویی نیابتی روس ها و امریکایی ها در مناطق مورد مناقشه، شدیدتر از هر زمان دیگری دامن زده است، تشدید شده است.
روس ها به خوبی می دانند که کاری که با سوریه کردند، در افغانستان نمی توانند؛ ولی می دانند که خطری که از افغانستان، امنیت آنها را تهدید می کند، شدیدتر و جدی تر از سوریه است.
در سوریه، روس ها برای دفاع از آخرین خاکریز نظامی خاور میانه ای خود و احیای مجدد سلطه متحد راهبردی و دیرینه خود بشار اسد، وارد عمل شدند؛ اما در افغانستان، وضعیت کاملا متفاوت است. آنها مستقیما در معرض تهدید ناشی از توسعه و قدرت گیری تروریزم بین المللی قرار دارند و مناطق نفوذ شان در آسیای میانه، مستقیما در تیررس تروریست هاست.
از جانب دیگر، این هراس نیز وجود دارد که امریکایی ها برای جبران شکست سختی که در نتیجه عملگرایی غافلگیرکننده روس ها در سوریه متحمل شدند را از طریق تحمیل هزینه های جانبی توسعه تروریزم در افغانستان بر روسیه، جبران کنند؛ کاری که حد اقل یکبار در تاریخ، سابقه دارد و طی آن، امریکا شکستی که از ویت کنگ های مورد حمایت شوروی در ویتنام متحمل شد را با تبدیل افغانستان به «ویتنام شوروی» جبران کرد.
در کنار این نگرانی ها، به روایت تاریخ، روس ها از دیرباز به اینسو نسبت به موقعیت حساس ژئوپولیتیکی افغانستان، چشم داشته اند و منطقی به نظر نمی رسد که اکنون که پوتین در صدد احیای سلطه و اقتدار از دست شده شوروی پیشین است، به این مهم بی توجه باشند.
با این حساب، این آزمخآزمون مهمی برای تصمیم سازان سیاست خارجی و امنیتی دولت افغانستان است که چگونه می توانند در بازی راهبردی دو ابرقدرت شرق و غرب، با استفاده از قدرت دیپلماسی، از یکسو منافع ملی افغانستان را تامین کنند و از سوی دیگر، به جولان های بی مهار داعش در شمال کشور، لگام بزنند و اجازه ندهند این منطقه استراتژیک، عرصه مانور و بدمستی ارتش چندملیتی تروریزم قرار بگیرد.