وزارت دفاع افغانستان با رد گزارش بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) مبنی بر افزایش تلفات نیروهای امنیتی در جریان دفاع در برابر حملات طالبان گفته که این نیروها از حدود یکسال به اینسو در حالت تهاجمی قرار دارند.
روز گذشته سیگار در گزارش تازه خود به کنگره امریکا گفت که بیش از ۶۰ درصد تلفات نیروهای امنیتی افغانستان در جریان دفاع در برابر حملات طالبان اتفاق افتاده است.
سیگار در این گزارش، این آمار را از ناتو به دست آورده که ۵ درصد افزایش تلفات را در تابستان امسال نسبت به فصل مشابه سال گذشته نشان میدهد.
روح الله احمدزی؛ سخنگوی وزارت دفاع گفت که نیروهای امنیتی از حدود یکسال پیش "از حالت تدافعی بیرون شده و در حالت تهاجمی قرار دارند".
او اضافه کرد: "دشمن قصد داشت ده ولایت را تصرف کند، نتوانست؛ ما توانستیم در هشت ماه ۱۳ ولسوالی را از کنترلشان خارج کنیم."
صرف نظر از اینکه گزارش سیگار درست است یا آنچه از جانب سخنگوی وزارت دفاع در رد آن، بیان شده، از دید کارشناسان مسایل نظامی، یکی از بزرگترین چالش های نیروهای مسلح افغانستان، تلفات بالا در موضع تدافعی است.
این امر، اگرچه یکی از نشانه های قدرت دشمن است؛ زیرا یکی از طرف های درگیر جنگ، زمانی در لاک دفاعی فرومی رود که طرف مقابل آن، قوی باشد و رویکرد تهاجمی داشته باشد. در این صورت، بدیهی است که تلفات نیروی مدافع هم افزایش پیدا می کند.
اما این قاعده در همه شرایط بر نیروهای مسلح افغانستان، صادق نیست؛ زیرا دست کم در چندماه اخیر، ثابت شده است که نیروهای امنیتی افغانستان، ضعیف نیستند. آنها اگرچه از پشتیبانی هوایی قدرتمند، سریع و همیشه همراه در همه جبهات، بهره ندارند و بدتر از آن اینکه روی زمین نیز دست شان از تسلیحات سنگین و پیشرفته و دوربرد، کوتاه است؛ اما دست کم روحیه و عزم جنگ برای میهن را دارند و می توانند با تمام قدرت در برابر دشمن بایستند و تا آخرین نفس بجنگند.
چنین نیرویی که با حمایت اندک، امکانات ناچیز، تسلیحات ابتدایی، فرماندهی نامنسجم، پشتوانه هوایی ناپایدار و غیر مطمئن و معاش بسیار کم می سازد؛ ولی همچنان در جبهات می ماند و می جنگد، هرگز به طور کامل شکست نمی خورد؛ پس باید راز تلفات بالای نظامیان افغان در مقابل دشمن را در دلایل و عوامل دیگر جستجو کرد. یکی از این عوامل، فقدان استراتژي جنگی در سطح بالا و نبود یک فرماندهی متمرکز و با اراده برای هدایت ماشین جنگ است.
اینکه سخنگوی وزارت دفاع می گوید که نیروهای امنیتی از حدود یکسال پیش "از حالت تدافعی بیرون شده و در حالت تهاجمی قرار دارند" و اضافه می کند که "دشمن قصد داشت ده ولایت را تصرف کند، نتوانست؛ ما توانستیم در هشت ماه ۱۳ ولسوالی را از کنترل شان خارج کنیم" این ادعا جای تأمل دارد و این پرسش مهم را پیش می کشد که چرا نیروهای مسلح افغانستان در ۱۸ سال گذشته در حالت تدافعی قرار داشته اند و چرا در یکسال اخیر در موضع تهاجمی قرار گرفته اند؟ و یا چرا این نیروها در طول سال های گذشته نمی توانستند ظرف چندین ماه یک ولسوالی را از سلطه طالبان، آزاد کنند؛ اما اکنون ظرف ۸ ماه می توانند ۱۳ ولسوالی را آزاد کنند؟ در میان ولسوالی های آزادشده، مناطقی هم هست که چندین سال تحت کنترل طالبان قرار داشته است.
این نشان می دهد که مشکل اصلی در فرماندهی مرکزی و فقدان یک راهبرد جنگی بوده است.
بر این اساس، اگرچه آمار تلفات نیروهای امنیتی از سال ۲۰۱۷ به اینسو از مردم و رسانه ها مخفی می شود؛ اما بی تردید در این مدت ده ها هزار تن از این نیروها در حالی کشته شده اند که اجازه جنگ نداشته و در موضع انفعال قرار داشته اند. بنابراین مسؤول مرگ فجیع این میزان از نیروها مسؤولان و مدیران و فرماندهانی هستند که نخواسته یا نتوانسته اند نیروهای امنیتی را از حالت تدافعی به تهاجمی، سوق دهند و دشمن را زمینگیر و آسیب پذیر سازند.
انتظار می رود گزارش اخیر سیگار دست کم بتواند روی این رویکرد مرگبار مدیران امنیتی، تأثیر بگذارد و آنها از این پس، نیروهای امنیتی را در موضع تهاجم قرار دهند تا بیش از آنچه سخنگوی وزارت دفاع گفته است، شاهد آزادی ولسوالی ها و مناطق تحت سلطه طالبان باشیم و مهم تر از آن اینکه از حجم تلفات نیروهای امنیتی به طور قابل توجهی کاسته شود.