نیروهای امنیتی عراق در چندین ولایت این کشور برای اعمال مقررات منع آمد و رفت در حال گشتزنی هستند.
به دنبال اعتراضهای مرگبار روز جمعه که منجر به کشته شدن حداقل ۴۰ نفر و زخمیشدن دو هزار نفر دیگر شد، مقررات امنیتی اعمال شده است.
ولایت های ذیقار، بصره، بابل، واسط، دیوانیه، مُثَنی و میسان از جمله مناطقی هستند که شاهد تظاهرات و اعمال مقررات امنیتی بودند.
در بغداد چندین نفر پس از اصابت گلوله گاز اشک آور به دست نیروهای امنیتی کشته شدند.
نیروهای امنیتی روز گذشته با گاز اشک آور تلاش کردند معترضانی را که قصد نزدیک شدن به ساختمانهای دولتی در منطقه سبز بغداد را داشتند متفرق کنند.
تظاهرات عراق از سه هفته پیش آغاز شده است. تظاهرکنندگان به فساد، بیکاری و هزینههای بالای زندگی معترض هستند.
در لبنان هم اعتراضات مشابهی در جریان است.
اقدامات دولت های دو کشور برای مهار اعتراضات یا مجاب کردن معترضان به دست کشیدن از اعتراض ها تاکنون مؤثر نبوده است.
استارت اولیه این اعتراض به صورت خودانگیخته زده شد؛ زیرا ملت های معترض از فساد، ناکارآمدی و ناتوانی های دولت های مسلط، ناخوشنود اند.
به عنوان نمونه، عراق یکی از نفت خیزترین کشورهای جهان است؛ اما مردم آن در فقر و فلاکت زندگی می کنند. پول حاصل از نفت سرشار عراق یا به جیب دولتمردان فاسد می رود و یا قدرت های سلطه گری مانند امریکا آن را تاراج می کنند. در نهایت، چیزی برای مردم عراق باقی نمی ماند.
مردم حق دارند تظاهرات کنند، دست به اعتراض بزنند و دولت های ملی را به پاسخگویی، حساب دهی، شفافیت، مبارزه واقعی با فساد و جلوگیری از بی عدالتی و ظلم مجبور کنند.
مردم، ابزار دیگری جز عصیان و اعتراض ندارند. آنها مجبور اند به خیابان بریزند، شعار بدهند، تظاهرات کنند و با بستن راه ها، توجه عالی ترین مقام های اجرایی کشور را به خواسته های مشروع خویش جلب کنند.
به همین دلیل هم هست که از عراق تا لبنان از آیت الله سیستانی تا سید حسن نصرالله با معترضان، همدلی کرده و اصل خواسته های شان را مشروع و قابل حمایت دانسته و از دولت ها خواسته اند تا مسؤولانه به آنها توجه کنند و تدابیری آنی و زودبازده را برای تحقق خواسته های شان روی دست بگیرند.
اما دست های آلوده سیاستمداران فاسد و بی کفایت، تنها یک روی سکه آشوب های جاری در منطقه است. این سکه یک روی دیگر هم دارد و آن، دست های قدرتمند پشت پرده برای بهره جویی انحرافی از این اعتراض ها و منحرف کردن آن به سمت آشوب و بحران است.
این دست ها از خارج این کشورها در این امر، دخیل اند و مذبوحانه تلاش می کنند تا با استفاده از نیروهای نیابتی خود در درون جوامع آشوب زده، مسیر اعتراضات جاری را به سمت انقلاب و براندازی و ویرانگری و تخریب و خشونت و خون ریزی، منحرف کنند.
از این منظر، آمارهایی که از تلفات معترضان، منتشر می شود، تنها به استفاده ناشیانه پولیس از گلوله های جنگی یا سایر وسایل سرکوب علیه معترضان، محدود نمی شود؛ بلکه همزمان، در میان معترضان نیز افراد و جریان ها و حلقات قدرتمندی هستند که تلاش می کنند اعتراضات صلح آمیز و خواسته های مشروع مردم را به سمت خشونت و خون ریزی و کشتار و ویرانگری هدایت کنند.
بنابراین، تظاهرات و اعتراض های جاری در عراق و لبنان باید دو هدف مهم داشته باشد: یکی دست های آلوده مقامات فاسد و بی کفایت و دوم دست های پشت پرده دشمنان دولت ها و ملت های اسلامی به منظور دنبال کردن اهداف خصمانه خود در این آشوب ها.
به عنوان نمونه، غرب و اعراب که از عوامل اصلی تاراج منابع ملی و ذخایر زیرزمینی ملت های منطقه محسوب می شوند و از سوی دیگر، با حمایت مستقیم و همه جانبه از گروه های تکفیری و تروریستی، موجب ویرانی و نابودی این ملت ها گشته و هزینه های سنگین و مرگباری را بر آنها تحمیل کرده اند، در حمایت از این اعتراضات به گونه ای موضع می گیرند که به نظر می رسد هیچکس دلسوزتر از آنها نسبت به ملت های عراق و لبنان نیست؛ در حالی که واقعیت، کاملا عکس این تصور است.
غرب و در رأس آن امریکا، دزد بزرگ منابع ملی و ذخایر راهبردی عراق و سایر کشورهای مسلمان است. همین چند روز پیش، ترامپ، نیروهایش را از سوریه خارج کرد؛ اما به چند صد نفر از آنها اجازه داد در مناطق نفت خیز آن کشور، مستقر شوند به این بهانه مضحک که ذخایر نفتی سوریه به دست داعش نیفتد! این در حالی است که هدف اصلی امریکا، تاراج همین ذخایر است.
ترامپ که می خواهد به منظور صرفه جویی در هزینه های اقتصادی جنگ های امریکا در خاور میانه، نیروهایش را به خانه بازگرداند، در عراق اما همه روزه، نیرو اضافه می کند. چرا؟ چون آنجا می تواند نفت عراقی ها را به تاراج ببرد.
بنابراین، ملت های بیدار و آگاه عراق و لبنان، در کنار اعتراضات حق طلبانه و ضد فساد شان، باید دشمنان خویش را نیز بشناسند و به آنها اجازه سوء استفاده از این حرکت خودانگیخته ملی را ندهند.