رجب طیب اردوغان؛ رئیس جمهوری ترکیه به انتقاد خارجی از عملیات جاری ارتش این کشور در شمال شرق سوریه واکنش نشان داده و اتحادیه اروپا، عربستان سعودی و مصر را به خاطر ابراز مخالفت با حمله ارتش ترکیه به سوریه به "بی صداقتی" متهم کرد. وی گفت که منتقدان عملیات ترکیه "صداقت ندارند، و فقط کلماتی را سر هم میکنند در حالی که ما هرجا که لازم باشد، اقدام عملی میکنیم و تفاوت ما با آنها در همین است."
او همچنین هشدار داد در صورتی که کشورهای اروپایی همچنان ترکیه را به "تجاوز به سوریه" متهم کنند، او دیگر برای جلوگیری از حرکت پناهجویان سوری به سوی اروپا تلاش نخواهد کرد.
پیشتر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا اعلام کرد که نظامیان امریکایی را که ماموریت کمک به نیروهای دموکراتیک سوریه را برعهده داشتند از منطقه خارج کرده است. شبه نظامیان کرد سوریه در جنگ با داعش از حمایت امریکا برخوردار بودند.
بر این اساس، اردوغان حق دارد هرگونه که اراده کند، رجز بخواند؛ زیرا این فرصتی است که عهدشکنی ترامپ نسبت به کردهای متحد خود در سوریه، در اختیار عنصر فرصت طلبی به نام اردوغان گذاشته است.
کردهای سوریه، پیش از آنکه ترامپ آنها را در میدان تنها رها کند، پیشمرگ نظامیان امریکایی بودند. آنها در آن زمان، حتی ارتش های مقتدر و ملی کشورهای منطقه را نیز حریف خود نمی دانستند؛ زیرا به قدرت بزرگ و برتری به نام امریکا تکیه کرده بودند. آنها از اینکه از حمایت بی چون و چرای نظامیان مجهز ارتش قدرتمند امریکا برخوردار بودند، احساس غرور و افتخار می کردند. کردها به کمک نظامیان امریکایی حتی توانستند مرکز قدرت داعش را در رقه سوریه، تصرف کنند؛ اقدامی که البته به قیمت نابودی کامل شهر رقه و کشته و زخمی و آواره شدن صدها هزار نفر انجام شد.
کردها در اتحاد با امریکا خواب های خوشی برای استقلال و خودمختاری دیده بودند. آنها که یکی از بزرگترین اقلیت های فاقد کشور جهان محسوب می شوند، این بار تصور می کردند که با پیشمرگ توسعه طلبی امریکایی شدن در سوریه می توانند به این آرمان تاریخی شان دست پیدا کنند؛ اما اشتباه می کردند؛ زیرا امریکا هرگز هم پیمانان و متحدانش را تا آخر همراهی و حمایت نمی کند. برای امریکایی ها، هر اتحاد و هم پیمانی ای، تاریخ مصرف دارد. خط سرخ امریکا در اتحاد با گروه ها، کشورها و سازمان ها، منافع استراتژيک ایالات متحده است. امروز نیز وقتی کردها در معرکه تنها مانده اند، دلیل آن این است که از نظر امریکای به رهبری ترامپ، دیگر تاریخ مصرف شان تمام شده است و بهتر است که ترامپ در تبانی با اردوغان، از آنها به عنوان چوب سوخت استفاده کند تا تنور روابط استراتژيک خود با آنکارا را گرم نگه دارد؛ کاری که امریکا پیش از این با دیگر متحدانش از جمله صدام و قذافی و... کرده بود.
بر این اساس، رفتاری که ترامپ با کردهای سوریه کرد، یادآور عهدشکنی های معمول امریکایی ها در طول تاریخ معاصر است، و این امر، یکبار دیگر این درس همیشگی را یادآور می شود که تکیه کردن به امریکا، نه تنها موجب قدرت و عزت نمی شود؛ بلکه چه بسا امکان دارد خواری و ذلت به همراه آورد و موجب شکست شود.
اگر امروز کردها هزینه عهدشکنی ناجوانمردانه ترامپ و امریکا را می پردازند، فردا ممکن است اردوغان نیز همین تجربه تلخ را از سر بگذراند؛ زیرا او تا زمانی دوست و متحد امریکاست که بتواند به اهداف سلطه جویانه واشنگتن، کمک کند.
همین خطر، روابط رژيم های عربی با امریکا را نیز تهدید می کند. آنها دیر یا زود متوجه خواهند شد که امریکا هرگز متحدی متعهد نیست و تنها چیزی که واشنگتن را به ادامه حمایت از آنها وامی دارد، منافع وسوسه انگیز اقتصادی و سلطه استراتژيک بر منطقه است و اگر این دو عنصر از میان برود، حمایت واشنگتن از اعراب هم پایان خواهد یافت.
پس وضعیت امروز کردهای سوریه، درسی بزرگ به سایر متحدان امریکا می دهد که در این اتحاد، تجدید نظر کنند و بدانند که واشنگتن، هرگز برای همیشه در کنار آنها نخواهد ماند.