مارک اسپر؛ وزیر دفاع امریکا گفته با آنکه کشورش تلاش دارد به یک توافق سیاسی با گروه طالبان دست یابد؛ ولی این تلاشها به این معنی نیست که امریکا به "هرنوع معامله" با طالبان تن دهد.
آقای اسپر گفت: "نظر ایالات متحده امریکا این است که بهترین راه پیش رو، توافق سیاسی است و ما با حوصلهمندی همین راه را پیگیری میکنیم؛ اما به معنی این نیست که به هرنوع معاملهای تن بدهیم.»
او گفت: "میخواهیم مطمئن شویم به یک توافق مطلوب دست مییابیم. توافقی که دست کم امنیت کشورها و مسیر روشنتری را برای مردم افغانستان تضمین کند."
صدیق صدیقی؛ سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان از این اظهارات استقبال کرده و گفته است که حکومت افغانستان از هرگونه تلاش برای صلح پایدار و ختم جنگ حمایت میکند.
با وجود آنکه سخنان وزیر دفاع امریکا مورد استقبال ارگ ریاست جمهوری قرار گرفته است؛ اما این اظهارات از نظر منتقدان، لزوما نمی تواند آرزوی مردم و دولت افغانستان در زمینه صلح را تأمین کند، به نگرانی های موجود در این زمینه پاسخ دهد و این اطمینان را به وجود آورد که توافق صلح امریکا و طالبان، دقیقا همان چیزی است که مردم افغانستان می خواهند و از رهگذر آن، ثبات و امنیت در افغانستان، مستقر خواهد شد، ارزش های قانون اساسی، اصل نظام، دستاوردهای ۱۸ ساله، حقوق اقلیت ها و... محفوظ و مصون خواهند ماند و در نهایت یک نظام مردمی و مبتنی بر رأی مردم و مستقل از اعمال سلطه و نفوذ قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در کشور شکل خواهد گرفت.
فراموش نکنیم که مارک اسپر وزیر دفاع امریکا است نه وزیر دفاع افغانستان. او منافع و اهداف و اولویت های امریکا را در توافق صلح با طالبان مد نظر دارد. وقتی او تأکید می کند که امریکا به دنبال یک توافق خوب با طالبان است و به هر توافقی تن نخواهد داد، این نمی تواند موجبات خوشحالی دولت و مردم افغانستان را فراهم کند؛ زیرا هدف او در این زمینه تنها همان اهداف و منافع ایالات متحده است؛ همان اهداف و منافعی که اکنون به شدت با اهداف و منافع دولت افغانستان در تضاد قرار گرفته و موجب بروز تنش در روابط دو کشور شده است. همان اهداف و منافعی که در طول ۱۸ سال گذشته، مانع از استقرار یک صلح واقعی، یک مبارزه واقعی با تروریزم، یک تلاش واقعی برای تسلط مردم بر سرنوشت خویش شد.
اهداف و منافع امریکا دقیقا همان اهداف و منافع مردم افغانستان نیست و چه بسا در تضاد و تقابل با آن قرار دارد. بنابراین، معیارهای امریکا و افغانستان برای یک توافق خوب با طالبان کاملا متفاوت است.
چرا امریکایی ها نمی خواهند دولتمردان و مردم افغانستان از توافقی که آن کشور با طالبان، منعقد کرده، باخبر شوند؟ چرا مذاکره کننده ارشد آن کشور حاضر نیست حتی متن کامل آن توافق را در اختیار رهبران افغانستان قرار دهد و این کار را علیرغم میل و خواست رسمی دولت افغانستان، انجام می دهد؟ چرا در طول بیش از ۹ ماه گذشته، امریکا و طالبان اجازه ندادند، روند صلح، تحت مالکیت و مدیریت دولت افغانستان قرار بگیرد و نمایندگان واقعی و مشروع مردم در آن حضور مستقیم داشته باشند؟
پاسخ همه این چراها یکی است و آن اینکه توافقی که برای امریکا خوب است برای افغانستان، خوب نیست.
با توجه به آنچه گفته شد، از نظر مردم افغانستان، توافقی خوب است که امریکایی نباشد. توافقی خوب است که دور از دیدرس آنها میان دو طرف بیگانه، منعقد نشده باشد. توافقی خوب است که عمدا از مردم افغانستان، پنهان نشود. توافقی خوب است که دغدغه ها، نگرانی ها، هراس ها و دلواپسی های آنان را برنیانگیزد و به همه پرسش های شان پاسخ دهد. توافقی خوب است که تحت مالکیت و مدیریت دولت و نمایندگان مشروع مردم و در سایه قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی افغانستان، به دست آمده باشد. توافقی خوب است که تحمیلی نباشد. توافقی خوب است که بربنیاد آن، امریکا از سوی دولت و مردم افغانستان، مجبور به پذیرش آن شود نه بالعکس.
بنابراین، یک توافق خوب، یک توافق صد در صد افغانستانی و مبتنی بر خواست و اراده و با مشارکت مستقیم مردم افغانستان است؛ نه یک توافق امریکایی و پاکستانی و عربی و...
استقبال سخنگوی ارگ از سخنان وزیر دفاع امریکا شاید به هدف تلطیف فضای روابط پرتنش و بحرانی جاری میان ارگ و کاخ سفید مطرح شده باشد؛ در غیر آن، این سخنان هیچ نکته مثبت و امیدبخشی برای مردم افغانستان ندارد و صرفا از موضع منافع و امنیت ملی امریکا مطرح شده است.