در شرایطی که امام حسین (ع) قیام نمود، اوضاع اجتماعی نسبت به زمان جدّ بزرگوارشان و دوران خلفا بسیار متفاوت بود.
در باب اینکه چرا امام حسین (ع) قیام کرد، میتوان گفت آنچه مسلّم است این است که امام حسین (ع) برای حکومت ولو حکومت اسلامی حرکت نکرد، هر چند مطمئنا اگر حرکت امام حسین (ع) به ثمر مینشست نتیجهی آن حکومت اسلامی میبود. اگر امام (ع) صرفا برای حکومت قیام میکرد قطعا زمانی که فهمیده بود حرکت به بنبست رسیده است برگشت میکرد، پس امام حسین (ع) برای یک واجب اهم حرکت میکند و این واجب ممکن است منتهی به حکومت اسلامی و یا منجر به شهادت ایشان شود.
مطمئنا امام حسین (ع) برای به شهادت رسیدن هم حرکت نکرده بود، زیرا قطعا انسان اگر بدون هدف، خود را زیر تیغ بکشاند ولو تیغ دشمن، خودکشی به حساب میآید. پس هدف چیز دیگری بوده که ممکن است یا به حکومت منتهی شود یا به شهادت.
هدف از قیام
همانطور که مطرح شد، در زمان پیامبر (ص) انحرافی وجود نداشت و کیان اسلام به دست خود پیامبر بود. در دوران خلفای بعد از پیامبر هم هرچند انحرافات بوجود آمد اما فساد به صورت علنی و آشکارا در جامعه شکل نگرفته بود.
دوران حکومت یزید بن معاویه -حاکم وقت- را میتوان یکی از تاریکترین دورانهای تاریخ اسلام دانست که هیچ فرقی با زمان جاهلیت عرب نداشت.
زمانی که فساد و فحشا علنا از جانب یزید صورت میگیرد، آشکارا علیه دین و پیامبر و قرآن، شعرسرایی میشود و انواع فساد غیراخلاقی توسط وی انجام میشود. زمانی که عالمان درباری حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میشمارند، زمانی که قشری از مردم زیر ستم و قشری دیگر دست به زورگویی میزنند و ظالم مورد احترام قرار میگیرد و مظلوم به ناحق محاکمه میشود. در چنین شرایطی قطعا فضای حاکم بر جهان اسلام به زمان جاهلیت برگشته است. کسانی که اسمشان در صدر اسلام از نامآورترین افراد بود، فرزندانشان از بیتالمال به چنان اشرافیتی رسیدهاند و درگیر زرق و برق دنیا شدهاند که بهانهای برای مخالفت با افعال ضد دینی یزید ندارند.
در این هنگام، امام حسین (ع) باید واجبی را ادا کند و الّا ترک واجب کرده است.
دین اسلام نسبت به بشر دو نوع حکم فردی و اجتماعی ارائه میکند. در احکام فردی ما مسئول اعمال خویش هستیم و در احکام اجتماعی ما نسبت به جامعه و شرایطِ جامعه مسئولیت داریم.
وقتی امام حسین (ع) جامعه را آنچنان متشنج میبیند، بر خود مسئولیت تحمیل میکند تا حرکتی بزرگ و اثرگذار ولو با هفتاد و دو نفر جلوی هزاران نفر انجام دهد، چه بسا اینکه در نتیجه به شهادت برسد، اما جامعه را به زمان پیامبر برگرداند و از جاهلیت مدرن که شباهت خاصی با عرب قبل از اسلام دارد نجات دهد.
درسی از عاشورا
قیام امام حسین (ع) هر سال درس جدیدی برای جهانیان و اوضاع آشفتهی آن میدهد. حقیقتا ما در چه شرایطی زندگی میکنیم، اوضاع حکام ما چگونه است، آیا در کشور اسلامی که نود و نه فیصد آن فطرتا با پیامبر بیعت دارند احکام اسلام جاری میشود. آیا در آشفتهبازاری که هیچ جنبندهای در امان نیست، اسلام در آن حکومت میکند؟ قطعا اینگونه نیست، پس وظیفهی ما چیست؟
کربلا و افراد درگیر آن میتواند به ما و مسئولیت ما نسبت به جامعه کمک بزرگی کند. بیاییم اوضاع کشور و ملت خودمان را بررسی کنیم. کشوری که چندین دهه در آتش میسوزد، اگر در بین این ملت حلال تبدیل به حرام و حرام تبدیل به حلال میشود، ظالم در رأس زورگویی میکند و مظلوم محاکمه میشود، فساد اخلاقی به حد اعلی رسیده و عدهای جهت عادیسازی رذائل تلاش میکنند تا علنا فساد در جامعه صورت بگیرد؛ باید یزیدشناسی کرد. یزید اصلی این ملت کیست و وظیفه ی ما چیست.
قطعا اشتباه است اینکه ما سکوت کنیم و انتظار داشته باشیم یک جامعهای پویا شود. جامعه را ما میسازیم و ما میتوانیم به تعالی برسانیم؛ پس در زمانی که نابسامانیهای زیادی وجود دارد باید کربلا را معیار شناخت دشمن قرار داد و یزید زمان را شناخت.
یزیدشناسی
در هر دورهای، باید مطابق با زمان در مقابل دشمن جنگید، دفاع کرد و شاید هم خون داد. امام حسین (ع) باید قیام میکرد تا به پیروزی برسد قیام کرد. مجاهدین باید در افغانستان قیام میکردند تا دشمن فرار کند لذا قیام کردند. اکنون که جبههی یزید و شرایط مقابله با یزید متفاوت است و مقدمات قیام وجود ندارد چه باید کرد.
کشور و ملت ما با دو یزید درگیر است. یزید خارجی که سعی بر تسلط مملکت دارد و یزید داخلی وابسته به خارج که سعی بر تسلط ملت دارد. دشمن و یزید خارجی برای همهی ملت شناخته شده است که میتوان، کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا را مطرح کرد که بخاطر اهداف خود کشور را تحت استعمار خود قرار داده است.
آنی که میتواند بیشتر خطرساز باشد، یزید داخلی است و این یزید افرادی دارد. افراد یزید داخلی شامل رسانههای سوء و وابسته همانند طلوع، نهادهای وابسته بخاطر جهت دادن افکار بسوی رذائل و بداخلاقیهای جنسی و مافیای قومی، مذهبی و لسانی جهت تفرقه و تشتت جامعه میباشد.
امروز وظیفهی ما بعنوان یک جوان و یک دانشجو این است که حرکت حسینی انجام دهیم، در فضای حقیقی و مجازی حضور گسترده داشته و دخالت کنیم، فعالیت کنیم، انتقاد کنیم و راهکار بدهیم تا جامعهی خود را بسازیم.
نویسنده: عباس نادری