زلمی خلیلزاد؛ فرستاده ویژه وزارت خارجه امریکا برای صلح افغانستان از دیروز در کابل به سر می برد و مشغول رایزنی با رهبران حکومت، سران احزاب و جریان های سیاسی درباره توافقنامه صلح امریکا و طالبان است.
تاکنون اما مفاد این توافقنامه روشن نیست و خلیلزاد حتی نسخه ای از آن را در اختیار رهبران حکومت افغانستان هم قرار نداده و گفته است که او به دلایل امنیتی و به جهت اینکه نمی خواهد پیش از امضای ترامپ، مفاد آن افشا شود، آن را در اختیار رهبران افغانستان قرار دهد.
این موضع گیری، واکنش های فراوانی را برانگیخته است. شماری از آگاهان درباره مفاد ضد حاکمیت ملی و استعماری این توافقنامه ابراز تردید کرده و گفته اند که امریکا با پنهان کردن آن، استقلال افغانستان را نقض می کند و اجازه نمی دهد مردم و حکومت افغانستان در تصمیم گیری درباره سرنوشت شان، دخیل باشند.
از سوی دیگر، همزمان با حضور خلیلزاد در کابل، تحرکات تروریستی نیز در سراسر افغانستان شدت گرفته است. شب گذشته، کابل شاهد یکی از مرگبارترین حمله ها در یک منطقه به شدت محافظت شده بود که ۱۶ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی بر جا گذاشت. طالبان با تراکتور بمب گذاری شده، یک کمپ مربوط به خارجی ها را هدف قرار دادند؛ اما مثل همیشه، قربانی اصلی، مردم افغانستان و ساکنان بی دفاع محلی بودند.
در قندهار هم دو تروریست انتحاری تلاش کردند یک مراسم عروسی را هدف قرار دهند.
در قندوز و بغلان و بلخ نیز رویدادهای مرگبار امنیتی ادامه دارد که طالبان در متن و محور آن هستند.
اینها همه بخشی از پیامدهای صلح مرگبار امریکا و طالبان عنوان می شود؛ صلحی که بدون حضور مردم افغانستان یا نمایندگان مشروع و برگزیده آنها در جریان است و تنها طرفی که ظاهرا از آن سود خواهد برد، امریکا است.
به عقیده ناظران، صلح مورد نظر امریکا نه تنها به صلح و ثبات برای مردم افغانستان، منجر نخواهد شد؛ بلکه انتظار می رود که موج دیگری از خشونت و کشتار و جنگ در راه باشد؛ با این تفاوت که امریکا به جای آنکه یکی از طرف های درگیری باشد، صرفا تماشاچی خواهد بود و از بحران مرگبار افغانستان، منافع استراتژيک خود را دنبال خواهد کرد.
از دید آگاهان، موج خونی که از قندوز و قندهار تا بلخ و کابل، جریان دارد، حاوی این هشدار هولناک است که افغان ها نباید مرعوب یا مجذوب بازی مرگبار جدید امریکا شوند؛ زیرا این صلح نیز ادامه همان جنگی خواهد بود که امریکا شعله ور کرد و بدون آنکه آن را به سرانجامی مسؤولانه برساند، این بار زیر پوشش بازی صلح در پی فریب و قربانی کردن مردم افغانستان است.
کارشناسان می گویند که مدیریت این وضعیت وخیم و شکننده تنها با حل دعوای امارت و جمهوریت و یا حل تعارض بنیادین صلح امریکا و انتخابات اشرف غنی، امکان پذیر نیست. یک اراده فراگیر ملی لازم است تا از به کرسی نشستن توطئه جدید قدرت های خارجی، جلوگیری شود و پیامدهای مرگبار صلح امریکایی برای مردم و دولت و نظام و قانون اساسی و دستاوردهای آن مهار گردد.
یکی از رهیافت های دستیابی به این مأمول، راه اندازی یک گفتمان وسیع ملی و همه شمول است که طی آن، مردم و نمایندگان واقعی آنها، احزاب، اقوام، نهادهای اجتماعی و حکومت بتوانند درباره سرنوشت و سیاست های آینده کشور در قبال این وضعیت جاری جدید، تصمیم بگیرند. واگرایی، تنش، تفرقه، تلاش برای نزدیک شدن انفرادی به امریکا یا طالبان، نیابت نامشروع از مردم، خود را محور حق و باطل قرار دادن، تفسیر به رأی قوانین و تعریف سیاست های کلی و منافع کلان کشور بربنیاد اهداف کوتاه مدت سیاسی و انتخاباتی و قومی و... نه تنها مشکلی را حل نمی کند؛ بلکه بر بار مشکلات می افزاید و به قدرت های خارجی امکان می دهد تا اهداف و اراده های استعماری خود را به آسانی بر مردم افغانستان تحمیل کنند.
صلح یک گفتمان ملی و متعلق به سرنوشت جمعی همه مردم افغانستان است. بنابراین نباید به امریکا و طالبان حق داد که پشت دروازه های بسته درباره آن تصمیم بگیرند و آن تصمیم را بدون آنکه در اختیار مردم و دولت افغانستان قرار دهند، بر آنها تحمیل کنند.
دولت باید با استفاده از همه امکاناتی که در اختیار دارد و با توجه به فرصت اندک باقیمانده، انحصارگرایی در روند صلح را بشکند و آن را از اتاق های بسته خارجی ها، به عنوان یک گفتمان ملی، به سطح جامعه و رسانه ها و افکار عمومی بیاورد و اجازه توطئه و تبانی خارجی ها علیه این روند اساسا افغانی را ندهد.