امارات متحده عربی تایید کرده که بندر عدن یمن را هدف حملات هوایی قرار داده است.
 
نیروهای وابسته به منصور هادی که تحت حمایت عربستان هستند، امارات را متهم کرده اند که آنها را هدف قرار داده؛ اما امارات گفته هدف این حملات «شبه نظامیان تروریست» بوده است.
 
روز  پنجشنبه، ‌۷ سنبله وزیر خارجه دولت فراری منصورهادی اعلام کرد که جنگنده های اماراتی، نیروهای دولت مرکزی را که از حمایت ائتلاف به رهبری سعودی برخوردار هستند، بمباران کرده اند.
 
عبدربه منصورهادی، تایید کرد که نیروهای او از عقب نشینی کرده و از عربستان خواست تا آنچه را که «دخالت آشکار» امارات نامیده، متوقف کند.
 
منصورهادی که در حال حاضر در هیچیک از شهرهای اصلی یمن حضور ندارد، از ابتدای درگیری‌های عدن، گروه جدایی‌طلب «مجلس انتقالی جنوب» که مورد حمایت امارات است را «تروریست» نامید.
 
عدن پیش از این هم تحت سلطه کامل جدایی طلبان مورد حمایت امارات درآمده بود؛ اما مزدوران وابسته به منصور هادی با حمایت رژيم سعودی توانسته بودند بار دیگر بخش هایی از آن را پس بگیرند.
 
تفاوت سقوط عدن به دست شبه نظامیان طرفدار تجزیه برای بار دوم در این است که این بار آنها با حمایت مستقیم جنگنده های اماراتی به صحنه بازگشتند و امارات با تأکید بر اینکه «شبه نظامیان تروریست» را هدف گرفته است، به طور رسمی اذعان کرد که عناصر مورد حمایت رژيم ریاض و وابسته به منصور هادی را «تروریست» می داند. این در حالی است که پیشتر منصور هادی هم شبه نظامیان مورد حمایت امارات را «تروریست» خوانده و امارات را به «دخالت آشکار» در امور عدن متهم کرده بود.
 
به این ترتیب، به نظر می رسد که جنگ یمن، وارد فاز تازه ای شده است؛ فازی که در آن، تنها تجاوز یکجانبه یک ائتلاف عربی به رهبری رژيم سعودی علیه قلمرو سرزمینی یمن به منظور براندازی یک دولت مردمی و انقلابی، مطرح نیست؛ بلکه از اینجا به بعد یمن به عرصه یک رویارویی منطقه ای تبدیل می شود.
 
این امر می تواند بن بست شرم آور رژيم ریاض در جنگ یمن را تشدید کند؛ رژيمی که پس از سال ها کشتار و جنایت و نسل کشی و تجاوز حتی قادر به حفظ عدن هم نیست؛ زیرا نزدیک ترین متحد و هم پیمان استراتژيک آن یعنی امارات هم در برابر آن قرار گرفته است.
 
اگرچه سیطره شبه نظامیان جدایی طلب «مجلس انتقالی جنوب» بر عدن هرگز نمی تواند همراستا با آرمان انقلابی مردم یمن و دولت انقلابی مسلط بر صنعا تفسیر شود؛ اما درگیری داخلی مؤتلفان و هم پیمانان دیروز بی تردید نشانگر شکست ایده های سلطه جویانه بن سلمان در خاور میانه، جهان اسلام و دنیای عرب است و آنچه در عدن رخ داده را می توان یکی از نشانه های جدی درهم شکسته شدن قدرت ریاض برای ایجاد یک ائتلاف نیرومند نظامی، سیاسی و ایدئولوژيک از اعراب برای سروری بر جهان اسلام به حساب آورد.
 
اکنون ریاض دیگر نه تنها نمی تواند برای استقرار دوباره دولت مخلوع و مستعفی منصور هادی در صنعا بجنگد؛ بلکه باید تنها به سلطه دوباره بر عدن، متمرکز شود که این آرزوی حداقلی هم با پیامدهای پیش بینی ناپذیر و هزینه های سنگینی برای رژيم ریاض همراه خواهد بود.
 
اینهمه در حالی است که با وجود سال ها جنگ، انقلابیون انصارالله مسلط بر صنعا نه تنها شکست نخورده و صحنه را به سود سعودی ها ترک نکرده اند؛ بلکه امروزه به یک قدرت استراتژيک در معادلات امنیتی منطقه بدل شده اند. حمله بر مراکز آب شیرین، شاهرگ های انتقال نفت، فرودگاه ها و مراکز شهری سعودی توسط پهپادها و موشک های بالستیک انصارالله در سال های نخست جنگ یمن، حتی در حد یک آرزوی دور هم قابل تصور نبود؛ اما امروزه به یک واقعیت تکراری و از وقایع هر روزه جنگ یمن، بدل شده است.
 
با این حساب و با توجه به ورود رسمی و مستقیم امارات به جنگ با مزدوران سعودی در عدن آیا می توان انتظار داشت که بن سلمان به زودی با شرمساری و شکست، عرصه جنگ را به نفع انقلابیون انصارالله و شبه نظامیان وابسته به امارات ترک خواهد کرد؟ اگر این اتفاق رخ دهد، کل معادلات ژئوپلیتیک در خاور میانه، شمال افریقا و دنیای اسلام بهم خواهد ریخت و جای خود را به بازیگران و نقش آفرینان جدید و نوظهور خواهد داد؛ بازیگرانی که دیگر مجبور نخواهند بود از یک شاهزاده خودخواه و بی تدبیر و اقتدارگرا در ریاض، دستور بگیرند.