در این شکی نیست که مذاکرات امریکا و طالبان، مراحل حساس نهایی را طی می کند و شاید در روزها یا هفته های آینده، شاهد امضای یک توافقنامه جامع میان آنها باشیم؛ اما آنچه در حال حاضر، جریان دارد حکایت از یک تفاوت دیدگاه بنیادین میان دوطرف دارد.
امریکایی ها طی روزهای اخیر بارها تأکید کرده اند که هدف اصلی آنها خروج نظامیان امریکایی از افغانستان نیست؛ بلکه منظور شان پایان جنگ و استقرار آتش بس است که خروج هم می تواند بخشی از پیامدهای آن باشد.
مقام های مختلف نظامی و سیاسی امریکا و ناتو نیز بارها اعلام کرده اند که خروج از افغانستان، بستگی به شرایط و وضعیت امنیتی این کشور دارد و این امر لزوما نمی تواند بخشی از توافق صلح با طالبان باشد.
بر این اساس، هدف اصلی امریکایی ها از مذاکره با طالبان، استقرار آتش بس و دست کشیدن آن گروه از جنگ است؛ به گونه ای که هیچ خطر و تهدیدی را علیه سلطه و حضور نیروهای خارجی ایجاد نکنند و در مسیر پروژه های هژمونیک غرب در افغانستان و منطقه، مانعی به وجود نیاورند.
در آنسو اما طالبان می گویند که آتش بس تنها زمانی برقرار خواهد شد که نیروهای خارجی به طور کامل، افغانستان را ترک کرده باشند.
هدف طالبان از این پیش شرط کاملا واضح است. آنها نمی خواهند به عنوان یک گروه شکست خورده، وادار به پذیرش صلح شوند. طالبان می خواهند پیش شرط هرگونه آتش بسی، خروج کامل نیروهای خارجی باشد تا در آن صورت آنها ادعا کنند که فاتح جنگ اند و بربنیاد آن، همه امتیازات مورد نظر خود را از صلح به دست آورند.
البته در این زمینه، تا حدودی حق با طالبان است؛ زیرا آنها کاملا از موضع قدرت، مذاکره می کنند. هیچکس آنان را مجبور به مذاکره نکرده است. صلحی که درباره آن سخن گفته می شود نیز تفاوت چندانی با جنگی که در کشور جاری است، ندارد. طالبان چه بجنگند و چه صلح کنند، برای پیروزی و فتح مبارزه می کنند.
در خصوص مذاکرات صلح امریکا اما هیچ اطمینانی وجود ندارد؛ زیرا امریکایی ها در موارد بسیاری در گذشته، نشان داده اند که مذاکره کنندگان متعهد و صادقی نیستند. هدف آنها از مذاکره، تنها فریب طرف مقابل است تا با کمترین هزینه، بیشترین امتیاز را به دست آورند و در مقابل، هیچ امتیاز ارزشمندی به دشمن ندهند؛ چیزی که پیشتر درباره توافق اتمی با ایران، مشاهده شد و هم اکنون نیز همین بازی را با کوریای شمالی دنبال می کنند.
در مذاکره با طالبان هم به نظر می رسد که امریکا با تعهد کامل نسبت به خروج از افغانستان، گفتگو نمی کند؛ بلکه هرروز با موضع گیری های تازه و ابهام های جدیدی که نسبت به خروج مطرح می کند، وضعیت را پیچیده تر می سازد و چشم انداز صلح را تیره تر می نماید.
در این میان، در کنار اختلاف عمیق و معناداری که میان هدف پنهانی امریکا و پیش شرط صریح طالبان درباره توافق صلح و پیامد آن وجود دارد، یک نکته مهم وجود دارد و آن اینکه تا زمان حضور نظامیان خارجی در افغانستان، حتی اگر در نهایت، امریکا و طالبان با عقب نشینی از پیش شرط های خود به یک توافق جامع و نهایی صلح نیز دست یابند، صلحی برقرار نخواهد شد و جنگ همچنان ادامه خواهد یافت؛ زیرا از ۱۸ سال پیش تاکنون، عامل اصلی بحران و ناامنی و جنگ و بی ثباتی و رشد و توسعه تروریزم، حضور و سلطه نظامیان خارجی بر افغانستان بوده است. این امر، محرکی قوی و نیرومند برای ستیزه جویان فراملیتی و گروه های تروریستی بین المللی برای هسته گذاری و حضور در افغانستان است. بنابراین، حتی با خلع سلاح طالبان نیز نمی توان به جنگ پایان داد؛ مگر زمانی که امریکا به طور کامل بساط اش را از افغانستان جمع کند و برود و سرنوشت سیاسی و امنیتی کشور به مردم واگذار شود.