ترامپ نمی خواهد وارد جنگ شود. این امر، فعالان نگران ضد جنگ در امریکا را تا حدودی راضی نگه می دارد؛ اما ترسی بزرگتر وجود دارد و آن وجود چهره هایی مانند بولتون و پومپئو هستند؛ افرادی که مدام در بیخ گوش ترامپ، ورد جنگ می خوانند و تهران را به تشدید تنش در خلیج فارس و تحریک و تهدید نیروهای امریکایی متهم می کنند.
دونالد ترامپ؛ رئیس جمهوری امریکا گفت که در جریان حادثه روز پنجشنبه هفته گذشته که ایران به یک پهپاد امریکایی در دریای عمان شلیک کرد، یک هواپیما با ۳۸ سرنشین نیز "در تیررس" ایران بوده است؛ اما ایرانیها تصمیم گرفتند که به آن شلیک نکنند.
او این تصمیم مقامهای ایرانی را "بسیار خردمندانه" توصیف کرد و گفت "ما بابت این تصمیم از آنها سپاسگزاریم."
ترامپ بار دیگر درباره وضعیت اقتصادی ایران صحبت کرد و گفت که اوضاع اقتصادی ایران بسیار خراب است. او افزود که ایران کشور ثروتمندی است و گفت که شخصا به دنبال کمک به ایران است و هدفی جز عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای ندارد.
دونالد ترامپ افزود که اگر ایران بپذیرد که سلاح هستهای تولید نکند، او به "بهترین دوست ایران" تبدیل خواهد شد.
اما او همزمان افزود که تمامی گزینهها - از جمله اقدام نظامی علیه ایران - همچنان "روی میز است " و امریکا تحریم های شدیدتری علیه تهران وضع می کند.
وضعیت در خلیج فارس به شدت توفانی و ملتهب است. تا آنجا که به ایرانی ها مربوط می شود آنها اجازه نمی دهند امریکا بیش از محدوده سلطه شان بر سرزمین های عربی، به حریم هوایی یا دریایی آن کشور تجاوز کند. به بیان دیگر، آسمان ایران، خط سرخ تهران است و امریکا هم این را خوب می داند.
سرنگونی پهپاد امریکایی یک پیام صریح و قاطع به واشنگتن فرستاد؛ اینکه ایران، کشورهای عربی نیست. اینکه اقدامات تحریک آمیز واشنگتن در آب های منطقه بی پاسخ نخواهد ماند. اینکه تجاوز به ایران نباید عادی سازی شود. اینکه امریکا قدرت برتر منطقه نیست. مورد آخر به نظر می رسد همان چیزی است که به شدت جنگ طلبان اقتدارگرا در واشنگتن را به خشم خواهد آورد. بولتون و پومپئو در رأس این جریان قرار دارند.
در آنسو ترامپ است؛ رییس جمهوری به شدت منفعت اندیش که می خواهد با اعمال حداکثر تهدید و تحریم، ایران را وادار به تسلیم کند. او از رویاهایش برای برقراری روابط خوب و دوستانه با ایران می گوید؛ از اینکه ایران به همین رهبران هم می تواند به عظمت دست یابد. او حتی برای منظور اخیرا به شعار معروفش یعنی «امریکا را دوباره باعظمت کنیم» دست برد و گفت که «ایران را دوباره باعظمت کنیم». منظور او «تغییر رژيم» نیست. او می گوید خواستار مذاکره با تهران است و اطمینان می دهد که اگر این اتفاق بیافتد، او خیلی سریع به توافقی دست خواهد یافت.
ترامپ می ترسد، از اینکه ناخواسته وارد جنگی شود که مشخص نیست چه بلایی بر سر امریکا و منطقه حساس و استراتژيک خاورمیانه خواهد آورد. با این حال، او می گوید اگر جنگ شود، ایران «نابود» می شود! اما با وجود آنکه ایران پهپاد امریکایی را سرنگون کرد، چرا ترامپ تصمیم نگرفت ایران را «نابود» کند؟ آیا واقعا اگر جنگ شود، ایران نابود می شود؟ اگر اینگونه است پس چرا امریکایی ها همچنان خویشتن داری نشان می دهند و ترامپ با «جزئی» خواندن انفجار نفتکش ها علیرغم نسبت دادن آن به ایران، سخن از مذاکره و سازش می زند؟
همه نشانه ها حاکی از آن است که ترامپ نمی خواهد وارد جنگ شود. این امر، فعالان نگران ضد جنگ در امریکا را تا حدودی راضی نگه می دارد؛ اما ترسی بزرگتر وجود دارد و آن وجود چهره هایی مانند بولتون و پومپئو هستند؛ افرادی که مدام در بیخ گوش ترامپ، ورد جنگ می خوانند و تهران را به تشدید تنش در خلیج فارس و تحریک و تهدید نیروهای امریکایی متهم می کنند.
آنها در صدد اند تا با ایجاد پوشش های دروغین، امریکا را در موقعیت دفاع نشان دهند و اینگونه وانمود کنند که این ایران است که مدام دست به اقدامات تحریک کننده و تهدیدآمیز می زند. آنان برای آنکه ثابت کنند ایران کشوری خطرناک برای امنیت امریکا است، به شدت از کاهش تعهدات برجامی ایران نیز انتقاد می کنند؛ این در حالی است که امریکا به عنوان کشوری که به طور یکجانبه با نقض قطعنامه شورای امنیت و مفاد توافقی شش جانبه، از برجام خارج شده، هیچ حقی درباره اظهار نظر درباره سرنوشت این پیمان ندارد و نمی تواند در قبال کاهش تعهدات برجامی ایران در واکنش به انفعال و ترس و بزدلی اعضای باقیمانده آن، موضع گیری کند؛ اما برای امثال بولتون و پومپئو و نتانیاهو، هر اتفاقی که بتواند به سیاست ایران هراسانه شان کمک کند، مغتنم است و باید از آن برای راه اندازی جنگ، استفاده کرد. این همان چیزی است که وضعیت را در خلیج فارس، توفانی تر می کند و ترس ترامپ و جنبش های ضد جنگ در امریکا را از شرکت در یک درگیری ناخواسته تشدید می بخشد.