چرا دشمنان اسلام به دنبال نفاقافکنی در کشورهای اسلامی هستند؟
جبهه نفاق در طول تاریخ اسلام همواره در پی براندازی دین مقدس اسلام بوده و است. وقتی پیامبر گرامی اسلام(ص) نبوت و رسالتش را علنی کرد، دشمنان اسلام وکفار قریش جنگ تبلیغاتی و روانی را علیه ایشان به راه انداختند؛ پیامبری که قبل از رسالت در جامعهای که غرق در جهالت و گمراهی بود، و نسبت به همدیگر ترحم نمیکردند، به لقب "امین" شهرت داشت.
کفار قریش منافع مادی خود را در گرو جهالت و بتپرستی میدانستند، و دین اسلام را مانع رسیدن به اهداف شومشان میپنداشتند؛ لذا برای مقابله با دین اسلام و نبی مکرم اسلام، سه رویکرد را اتخاذ کردند:
1ـ جنگ تبلیغاتی علیه پیامبر(ص) به راه انداختند، و ایشان را متهم به سحر و جادوگری کردند، نسبت دیوانگی به ایشان دادند، و حتی مانع ملاقات کسانی که از خارج مکه میآمدند، با پیامبر(ص) میشدند، اما این تکنیک کفار قریش علیه ایشان مؤثر واقع نشد؛ بنابراین سراغ ابزار دوم رفتند.
2ـ جنگ اقتصادی علیه اسلام نوپا و تازه مسلمانان به راه انداختند؛ به مدت سه سال پیامبر(ص) و یارانش را در شعب ابیطالب تبعید کردند و آنها را در محاصره شدید اقتصادی قرار دادند، اما بعد از سه سال بازهم موفق نشدند و محاصره شکسته شد.
3ـ وقتی دین مبین اسلام مرزها را درنوردید، و مردم فوج فوج به دین اسلام گرایش پیدا کردند، کفار قریش چارهای ندیدند چز اینکه اسلام را اختیار کنند، اما آنها هرگز از صمیم قلب ایمان نیاوردند، بلکه چهره عوض کردند و اینبار در قالب به ظاهر مسلمان، ولی منافق علیه دین اسلام و پیامبر گرامی قد علم کردند. ابوسفیان و امثال او همواره در صدد بودند میان امت مسلمان نفاقپراکنی کنند، و مردم تازه مسلمان را به دوران جاهلیت برگردانند، و شگردی که از آن سوءاستفاده میکردند، بحث نژادپرستی بود. ابوسفیان میخواست از طریق دامن به مسأله عرب و عجم، سیاه و سفید، قریشی و غیرقریشی بودن، میان امت اسلام تفرقه ایجاد کند.
امروزه نیز دشمنان اسلام و قرآن به خصوص استکبار جهانی از همین ترفند در کشورهای اسلامی استفاده میکنند، و مسلمانان را به جان یکدیگر میاندازنند. امروزه کشورهای اسلامی در آتش جنگی که دشمنان اسلام به راه انداخته، میسوزند؛ مسلمان برادر مسلمان خود را به قتل میرساند، در حالی که کشورهای استکبار جهانی در امنیت کامل به سر میبرند.
دشمنان امروزه برای اینکه به اهداف خودشان برسند و ماهی مطلوب را به راحتی شکار کنند، ملت مسلمان افغانستان را که متحد بودند و با این اتحاد ارتش سرخ شوروی را شکست دادند، پارچه پارچه کردند، بذر نفاق را در جامعه پاشیدند و میان امت مسلمان جنگ نژادی، قومی و مذهبی به راه انداختند.
در همین راستا عدهای کنگره شورای هماهنگی اهل تشیع افغانستان را در کابل برگزار کردند، که یکی از اهداف برگزاری این کنگره، حذف قوم هزاره از بدنه جامعه شیعه افغانستان است. البته بانیان این کنگره هدف از برگزاری آن را ایجاد "اتحاد" و"عدالت" میان مردم افغانستان عنوان کرده، اما واقعیت این است که بدون حضور بزرگترین قومیت شیعه یعنی "هزاره"، نه میتوان مظهر"اتحاد" بود و نه مدعی راستین برای تحقق "عدالت"، زیرا اتحاد و وحدت حکم میکند که همه اقوام شیعه از هر تبار و نژادی، در این کنگره سهم داشته باشند، و عدالت نیز در صورتی قابلیت اجرایی پیدا میکند که بزرگترین قومیت شیعه کشور، باید در چارچوب این کنگره جایگاهی شاخص و ویژه داشته باشد.
ما در افغانستان نه تنها نیازمند وحدت شیعی هستیم، بلکه به نیاز مبرمی وحدت ملی داریم و باید دست در دست هم بر مشکلات به وجود آمده، پیروز شویم. اینهایی که به بهانه قومیت، مذهب، نژاد و... بر طبل تفرقه میکوبند، همه جیرهخوار و نوکران حلقه به گوش کشورهای غربی هستند که در واقع با اینگونه اعمال خود، دشمنان را به اهدافشان نزدیکتر میسازند، مردم را با اینگونه مسایل مشغول کرده و زمینه را برای بهرهبرداری دشمنان و رسیدن به اهداف شومشان مساعد میسازند. امروزه کسانی که به این کنگره اجازه داده در تالار لوی جرگه برگزار شود، به دنبال اهداف سیاسی خودشان هستند، و از برگزارکنندگان به عنوان یک ابزار برای رسدن به هدف خود استفاده کردهاند.
اما ایجاد تفرقه نه با نص قرآن سازگاری دارد؛ چنانکه خداوند خطاب به مسلمانان میفرماید: «همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد و متفرق نشويد»، ونه با سیره پیامبر گرامی اسلام(ص)، و اهلبیت(علیهم السلام). امیرالمؤمنین علی(ع) 25 سال به جهت اتحاد و همبستگی صبر کرد.
بنابراین نباید آب به آسیاب دشمنان اسلام ریخت، بلکه باید سعی کنیم به دستورات خداوند و پیامبر گرامی اسلام عمل کرده، از هرگونه کارهای که سبب تفرقه میشود، پرهیز کنیم و اجازه ندهیم دیگران از نادانی ما سوءاستفاده کنند. ما همه مسلمان هستیم و در خانهای به نام افغانستان زندگی میکنیم، انسان مؤمن باید هوشیار باشد تا مبادا گرفتا مکر و حیله دیگران شود.
به امید روزی که ملت افغانستان به یک اتحاد ملی دست پیدا کند و در زیر سایه کلمه توحید، در کنار همدیگر در کمال امنیت و آرمش زندگی کنند.
نویسنده: سید اسدالله حسینی
جبهه نفاق در طول تاریخ اسلام همواره در پی براندازی دین مقدس اسلام بوده و است. وقتی پیامبر گرامی اسلام(ص) نبوت و رسالتش را علنی کرد، دشمنان اسلام وکفار قریش جنگ تبلیغاتی و روانی را علیه ایشان به راه انداختند؛ پیامبری که قبل از رسالت در جامعهای که غرق در جهالت و گمراهی بود، و نسبت به همدیگر ترحم نمیکردند، به لقب "امین" شهرت داشت.
کفار قریش منافع مادی خود را در گرو جهالت و بتپرستی میدانستند، و دین اسلام را مانع رسیدن به اهداف شومشان میپنداشتند؛ لذا برای مقابله با دین اسلام و نبی مکرم اسلام، سه رویکرد را اتخاذ کردند:
1ـ جنگ تبلیغاتی علیه پیامبر(ص) به راه انداختند، و ایشان را متهم به سحر و جادوگری کردند، نسبت دیوانگی به ایشان دادند، و حتی مانع ملاقات کسانی که از خارج مکه میآمدند، با پیامبر(ص) میشدند، اما این تکنیک کفار قریش علیه ایشان مؤثر واقع نشد؛ بنابراین سراغ ابزار دوم رفتند.
2ـ جنگ اقتصادی علیه اسلام نوپا و تازه مسلمانان به راه انداختند؛ به مدت سه سال پیامبر(ص) و یارانش را در شعب ابیطالب تبعید کردند و آنها را در محاصره شدید اقتصادی قرار دادند، اما بعد از سه سال بازهم موفق نشدند و محاصره شکسته شد.
3ـ وقتی دین مبین اسلام مرزها را درنوردید، و مردم فوج فوج به دین اسلام گرایش پیدا کردند، کفار قریش چارهای ندیدند چز اینکه اسلام را اختیار کنند، اما آنها هرگز از صمیم قلب ایمان نیاوردند، بلکه چهره عوض کردند و اینبار در قالب به ظاهر مسلمان، ولی منافق علیه دین اسلام و پیامبر گرامی قد علم کردند. ابوسفیان و امثال او همواره در صدد بودند میان امت مسلمان نفاقپراکنی کنند، و مردم تازه مسلمان را به دوران جاهلیت برگردانند، و شگردی که از آن سوءاستفاده میکردند، بحث نژادپرستی بود. ابوسفیان میخواست از طریق دامن به مسأله عرب و عجم، سیاه و سفید، قریشی و غیرقریشی بودن، میان امت اسلام تفرقه ایجاد کند.
امروزه نیز دشمنان اسلام و قرآن به خصوص استکبار جهانی از همین ترفند در کشورهای اسلامی استفاده میکنند، و مسلمانان را به جان یکدیگر میاندازنند. امروزه کشورهای اسلامی در آتش جنگی که دشمنان اسلام به راه انداخته، میسوزند؛ مسلمان برادر مسلمان خود را به قتل میرساند، در حالی که کشورهای استکبار جهانی در امنیت کامل به سر میبرند.
دشمنان امروزه برای اینکه به اهداف خودشان برسند و ماهی مطلوب را به راحتی شکار کنند، ملت مسلمان افغانستان را که متحد بودند و با این اتحاد ارتش سرخ شوروی را شکست دادند، پارچه پارچه کردند، بذر نفاق را در جامعه پاشیدند و میان امت مسلمان جنگ نژادی، قومی و مذهبی به راه انداختند.
در همین راستا عدهای کنگره شورای هماهنگی اهل تشیع افغانستان را در کابل برگزار کردند، که یکی از اهداف برگزاری این کنگره، حذف قوم هزاره از بدنه جامعه شیعه افغانستان است. البته بانیان این کنگره هدف از برگزاری آن را ایجاد "اتحاد" و"عدالت" میان مردم افغانستان عنوان کرده، اما واقعیت این است که بدون حضور بزرگترین قومیت شیعه یعنی "هزاره"، نه میتوان مظهر"اتحاد" بود و نه مدعی راستین برای تحقق "عدالت"، زیرا اتحاد و وحدت حکم میکند که همه اقوام شیعه از هر تبار و نژادی، در این کنگره سهم داشته باشند، و عدالت نیز در صورتی قابلیت اجرایی پیدا میکند که بزرگترین قومیت شیعه کشور، باید در چارچوب این کنگره جایگاهی شاخص و ویژه داشته باشد.
ما در افغانستان نه تنها نیازمند وحدت شیعی هستیم، بلکه به نیاز مبرمی وحدت ملی داریم و باید دست در دست هم بر مشکلات به وجود آمده، پیروز شویم. اینهایی که به بهانه قومیت، مذهب، نژاد و... بر طبل تفرقه میکوبند، همه جیرهخوار و نوکران حلقه به گوش کشورهای غربی هستند که در واقع با اینگونه اعمال خود، دشمنان را به اهدافشان نزدیکتر میسازند، مردم را با اینگونه مسایل مشغول کرده و زمینه را برای بهرهبرداری دشمنان و رسیدن به اهداف شومشان مساعد میسازند. امروزه کسانی که به این کنگره اجازه داده در تالار لوی جرگه برگزار شود، به دنبال اهداف سیاسی خودشان هستند، و از برگزارکنندگان به عنوان یک ابزار برای رسدن به هدف خود استفاده کردهاند.
اما ایجاد تفرقه نه با نص قرآن سازگاری دارد؛ چنانکه خداوند خطاب به مسلمانان میفرماید: «همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد و متفرق نشويد»، ونه با سیره پیامبر گرامی اسلام(ص)، و اهلبیت(علیهم السلام). امیرالمؤمنین علی(ع) 25 سال به جهت اتحاد و همبستگی صبر کرد.
بنابراین نباید آب به آسیاب دشمنان اسلام ریخت، بلکه باید سعی کنیم به دستورات خداوند و پیامبر گرامی اسلام عمل کرده، از هرگونه کارهای که سبب تفرقه میشود، پرهیز کنیم و اجازه ندهیم دیگران از نادانی ما سوءاستفاده کنند. ما همه مسلمان هستیم و در خانهای به نام افغانستان زندگی میکنیم، انسان مؤمن باید هوشیار باشد تا مبادا گرفتا مکر و حیله دیگران شود.
به امید روزی که ملت افغانستان به یک اتحاد ملی دست پیدا کند و در زیر سایه کلمه توحید، در کنار همدیگر در کمال امنیت و آرمش زندگی کنند.
نویسنده: سید اسدالله حسینی