درست در آستانه جمعه آخر ماه مبارک رمضان یعنی روز جهانی قدس، سرزمین وحی به ابتکار سلطان خودکامه آن، میزان سه نشست منطقه ای بود؛ نشست شورای همکاری خلیج فارس، نشست سران اتحادیه عرب و نشست سازمان کنفرانس اسلامی.
هدف از برگزاری همه این نشست ها و بیانیه هایی که پیرامون آنها صادر شده، مقابله با نفوذ منطقه ای ایران، ستایش از مواضع امریکا علیه ایران و سیاست های سلطه جویانه آن در خاور میانه و محکومیت اقدامات دفاعی انصارالله یمن علیه متجاوزان بوده است.
به این ترتیب، هدف اصلی این نشست ها و مأموریت واقعی عربستان سعودی و رژيم های عربی دنباله رو آن، تبدیل ایران به «مسأله» اول جهان اسلام و کشورهای عربی و حذف بحران فلسطین و موضوع آزادی قبله اول مسلمین از صدر اولویت های حیاتی اسلام و مسلمان می باشد.
بنابراین، این نشست های اضطراری و فوق العاده درست برای زمانی برنامه ریزی شد که سراسر کشورهای اسلامی و شهرهای مختلف در کشورهای غیرمسلمان، صحنه راه پیمایی های عدالتخواهانه انسان های آزادیخواه در همبستگی با مردم مظلوم فلسطین، دفاع از آزادی قدس شریف و محکومیت فراگیر و همه جانبه جنایت های رژیم کودک کش اسراییل هستند.
از این منظر، نشست های اعراب با میزبانی عربستان سعودی در سرزمین وحی، اصولا با انگیزه های صهیونیستی برگزار شد تا قدس را تحت الشعاع قرار دهد و بحران فلسطین را از دستور کار اسلام و مسلمین خارج کند و توجه اعراب و مسلمانان را به سمت یک دشمن فرضی و خیالی به نام ایران جلب کند.
این در حالی است که قدس و فلسطین، در قدم نخست یک مساله عربی است و این رژیم های عربی و کشورهای عرب منطقه هستند که باید برای آزادی آن از چنگال رژیم بدنام و غاصب اسراییل مبارزه کنند و آن را رهایی بخشند و به صاحبان اصلی شان برگردانند.
اعرابی که در مکه جمع شدند تا محتوای مسموم بیانیه بیمار پسر عبدالعزیز را بشنوند، برای یک لحظه نسبت به این واقعیت تلخ درنگ کنند که در فلسطین چه می گذرد. آنها پیش از آنکه نسبت به بیانیه های بی مصرف سعودی ها علیه ایران، سر تأیید تکان دهند، ابتدا به این مهم فکر کنند که آنهایی که ماه هاست در مرز غزه و اسراییل، راه پیمایی بازگشت انجام می دهند و همه روزه نعش های بی جان و خون آلود همرزمان جوان و رشید شان را بر دوش می کشند، آیا عرب هستند یا ایرانی؟ زنان و دخترانی که در نبرد با سربازان جنایتکار اسراییلی، مردانه مقاومت می کنند تا همچنان دروازه های مسجدالاقصی را به روی جوانان مسلمان باز نگه دارند، آیا فلسطینی هستند یا ایرانی؟
اسراییل در جنگ شش روزه، سرزمین های وسیعی را از اعراب غصب کرد و بخش های بزرگی از آن را هرگز به اعراب بازنگرداند و اخیرا هم ترامپ بلندی های جولان سوریه را بخشی از خاک رسمی اسراییل خواند. بنابراین، عامل بی ثباتی منطقه، ایران است یا اسراییل؟
عربستان سعودی و امارات و بحرین و دیگر رژيم های متمول عربی، همه ساله صدها میلیارد دالر را به امریکا و اروپا می دهند تا سلاح بخرند و مردم مظلوم و مسلمان یمن و سوریه و عراق و افغانستان و لیبی و... را بکشند. آنگاه عامل اصلی بی ثباتی منطقه خاور میانه، اعراب هستند یا ایرانی ها؟
با وجود ستایش از ترامپ به عنوان خدای نگه دارنده آل سعود که همواره آنها را تحقیر می کند، امریکا حاضر نیست سلاح هایی را در اختیار رژيم ریاض و دیگر رژيم های عرب قرار دهد که بهتر از تسلیحات اسراییل باشند و به این ترتیب، توازن قوا در منطقه به نفع اعراب و به زیان اسراییل، دگرگون شود؛ آنگاه چطور می توان باور کرد که امریکا و اسراییل، دوست اعراب و مسلمانان هستند و ایران دشمن آنها؟!
با اینهمه و علیرغم همه تلاش های مذبوحانه ای که آل سعود برای منحرف کردن افکار عمومی مسلمانان و جهانیان از قضیه فلسطین و آزادی قدس شریف به مثابه یک اولویت استراتژيک و حیاتی، انجام می دهند، این فریادهای آزادی قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان بود که سراسر جهان را درنوردید و با وجود بایکوت شرم آور این رویداد بی مانند از جانب رسانه های غربی و عربی، مردم با حضور خیره کننده و شکوهمند خویش در خیابان ها نشان دادند که ملت ها نه مرعوب تهدید مزدوران امریکا و اسراییل در جهان اسلام و دولت های عربی می شوند و نه مغلوب توطئه های انحرافی و اغواگرانه آنها؛ زیرا از دید مردم و ملت های منطقه و آزادگان جهان، فلسطین و قدس همچنان مساله اول جهان اسلام است و انحراف افکار عمومی به سمت دشمن فرضی، نمی تواند موجب نادیده گرفتن اعمال جنایتکارانه و نیات غاصبانه دشمن اصلی یعنی رژيم جعلی اسراییل شود.